سوالات با برچسب همکار


51

سوال


57

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب
با سلام
دختر 28 ساله ، فرزند دوم و آخر و مجرد ، از یک خانواده نسبتا معتقد با وضع مالی مناسب ، کارشناسی ارشد و مدیر بازرگانی یک شرکت هستم.
بیشتر مشکلاتم از زمانی شروع شد که وارد این شرکت شدم یعنی حدود دو سال و نیم پیش، با توجه به ظاهرم که چهره ای معصوم و به ظاهر محجوب و خوبی دارم به سرعت مورد توجه دیگران قرار می گیرم و افراد زیادی به من ابراز علاقه می کنند ، در برخورد با آنهایی که مجرد بودند وضعیت روشن بود، قاطعانه جواب رد به دوستی هایشان می دادم اما یکی از این افراد که متاهل بود کم کم به من نزدیک شد او از من 10 سال بزرگتر و متاهل و یک فرزند 4 ساله دارد از نظر اعتقادی و اخلاقی بسیار به هم نزدیکیم ، چون من فکر نمی کردم فکری درباره من داشته باشد به او اجازه نزدیک شدن دادم اوایل رابطه مثل 2 دوست صمیمی و معمولی بود اما وقتی به خودم آمدم رابطه مان رسما مانند زن و شوهر شد و من از خودم شرمنده بودم چون احساس خیانت به همسر ان مرد مثل خوره تمام وجودم را گرفته بود از طرفی افسردگی اینکه چرا این رابطه را ادامه می دهم من را آزار می داد و از طرفی دیگر با توجه به علاقه ای که به او داشتم نمی توانستم او را از خود برانم ، این وضعیت 2 سال است که ادامه دارد و هیچ کس از این رابطه پنهانی حتی در محیط کارمان مطلع نیست ، مطمئن هستم که با او آینده ای نخواهم داشت. در این مدت خواستگاران زیادی داشتم اما هیچگونه حسی به انها نداشتم .
از طرفی کارم را خیلی دوست دارم و موقعیت کاری مناسبی دارم و ترک کارتنها به جهت دوری از او برایم خیلی سخت است.
بین دو راهی مونده ام هم او را می خواهم و هم نمی خواهم و هر بار تلاش برای بهم زدن با او بی نتیجه و منجر به خرد شدن من می شود.
به دنبال راهی عملی برای ختم این رابطه ام هستم که نه به کارم لطمه بزند و نه به او و خیلی دوستانه این رابطه را تمام کنم و البته در ابتدا باید راهی پیدا کنم تا دلبستگی خودم را کم کنم که تا کنون هیچ راهی به ذهنم نرسیده.
باید چه کنم!؟
پربازدید ترین های این برچسب
سلام من 26 سالمه یه دوست و همکار دارم به نام آرش که 41 سالشه ... این آدم خیلی خاص و باهوشه ... تنها ملاک من هم برای انتخاب آدم ها هوشه و بس ... این آدم یه سری سیگنال های محبتی نشون می ده و همین که من حس می کنم چیزی هست برعکس می شه ... من تجربه یه رابطه ی ناموفق هم داشتم که بعدش خیلی سخت گذشت ... می ترسم ... نمی خوام چیزی بگم که بعد پشیمون بشم ... دوستم داره نداره ؟
یه دختری هم تو زندگیش هست که در حال دیت گذاشتن هستن ... کلا این آدم مهره مار داره زشت و پیر و هیکل خاصی هم نداره ولی اساسا دخترا خیلی دوسش دارن ... ما یه سه ماهی باهم آفریقا بودیم ... و اونجا یه جوری بود انگار دوسم داشت ... باهم لب اقیانوس قدم می زدیم ... برام حرف می زد ... وقتی برگشتیم ایران یه جوری شد ... همیشه می گه می ترسم گیر کنم و کسی بهم گیر کنه ...
من همیشه تظاهر می کنم اصلا برام مهم نیست ولی الان بعد دو سال که از اولین و آخرین رابطه ام می گذره ... اولین باره که حس می کنم بد نیست یه رابطه جدید رو شروع کنم ...
هم من هم اون هردو خیلی سفر می ریم و به ندرت ایران هستیم و یه نکته دیگه هم اینه که حس می کنم تعداد دخترایی که براش می مردن تو زندگیش جزو افتخاراتشه ... این موضوع آزار دهنده است ... از طرفی هم می ترسم اگه بی خیال آرش بشم دیگه هرگز قلبم نلرزه ... مسئله اینه که من خیلی سخت درگیر می شم و خیلی هم دخترونه نیستم
آخرین جواب ها با این برچسب
برای جلوگیری از ورود عوامل تروریستی در جوامع، انجام اقدامات و تدابیر امنیتی مختلفی لازم است که شامل موارد زیر می شود:

1. کنترل مرزها: افزایش نظارت و کنترل دقیق بر مرزها به منظور جلوگیری از ورود غیرقانونی افراد و ورود عوامل تروریستی.

2. اطلاع رسانی و آگاهی عمومی: افزایش آگاهی عمومی در مورد شیوه‌های عملکرد تروریست‌ها و گزارش هر گونه فعالیت مشکوک به مراجع ذیصلاح.

3. همکاری بین المللی: همکاری و تبادل اطلاعات با کشورهای دیگر جهت شناسایی و مبارزه با عوامل تروریستی.

4. تقویت امنیت در مناطق حساس: افزایش امنیت در اماکن حیاتی مانند فرودگاه‌ها، ایستگاه‌های قطار و اتوبوس، مراکز تجاری و ...

5. افزایش نظارت بر ارتباطات: نظارت بر شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی به منظور جلوگیری از انتقال اطلاعات و ارتباطات تروریست‌ها.

6. آموزش و آگاهی‌بخشی: آموزش به افراد در مورد شناسایی نشانه‌های تشدیدی و رفتارهای مشکوک تروریستی.

7. مبارزه با منابع تامین مالی تروریست‌ها: شناسایی و مسدودسازی منابع تامین مالی تروریست‌ها.

8. قانون گذاری موثر: اعمال قوانین سخت و مستقل در مورد تهدیدات و عوامل تروریستی.

9. تقویت همکاری نهادهای امنیتی: هماهنگی بیشتر بین نهادهای امنیتی مختلف برای شناسایی و پیشگیری از عملیات تروریستی.

سوال و جواب ها با برچسب همکار


برچسب "همکار" در این پلتفرم به اشتراک گذاری مشاوره‌ها، تجربیات و دیدگاه‌های فردی یا حرفه‌ای از سوی افرادی اشاره دارد که در یک زمینه خاص تخصص دارند. این افراد می‌توانند به طور فعال در تبادل دانش و اطلاعات، ارائه راهنمایی‌های عملی، و حل مسائل کمک کنند. همچنین، از آنجا که "همکار" با دانش فنی و حرفه‌ای خاصی آمده‌اند، پرسش‌ها و پاسخ‌های آن‌ها به عنوان منبعی معتبر و مفید برای ارزیابی و استفاده توسط کاربران دیگر در این زمینه خواهد بود. از این رو، تفاوت‌های عمیق و جوانب مختلف موضوعات مورد بحث از طریق این برچسب به نحو موثری برجسته خواهد شد.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره همکار سوال بپرس!



سلام من 26 سالمه یه دوست و همکار دارم به نام آرش که 41 سالشه ... این آدم خیلی خاص و باهوشه ... تنها ملاک من هم برای انتخاب آدم ها هوشه و بس ... این آدم یه سری سیگنال های محبتی نشون می ده و همین که من حس می کنم چیزی هست برعکس می شه ... من تجربه یه رابطه ی ناموفق هم داشتم که بعدش خیلی سخت گذشت ... می ترسم ... نمی خوام چیزی بگم که بعد پشیمون بشم ... دوستم داره نداره ؟
یه دختری هم تو زندگیش هست که در حال دیت گذاشتن هستن ... کلا این آدم مهره مار داره زشت و پیر و هیکل خاصی هم نداره ولی اساسا دخترا خیلی دوسش دارن ... ما یه سه ماهی باهم آفریقا بودیم ... و اونجا یه جوری بود انگار دوسم داشت ... باهم لب اقیانوس قدم می زدیم ... برام حرف می زد ... وقتی برگشتیم ایران یه جوری شد ... همیشه می گه می ترسم گیر کنم و کسی بهم گیر کنه ...
من همیشه تظاهر می کنم اصلا برام مهم نیست ولی الان بعد دو سال که از اولین و آخرین رابطه ام می گذره ... اولین باره که حس می کنم بد نیست یه رابطه جدید رو شروع کنم ...
هم من هم اون هردو خیلی سفر می ریم و به ندرت ایران هستیم و یه نکته دیگه هم اینه که حس می کنم تعداد دخترایی که براش می مردن تو زندگیش جزو افتخاراتشه ... این موضوع آزار دهنده است ... از طرفی هم می ترسم اگه بی خیال آرش بشم دیگه هرگز قلبم نلرزه ... مسئله اینه که من خیلی سخت درگیر می شم و خیلی هم دخترونه نیستم
سلام من 26 سالمه یه دوست و همکار دارم به نام آرش که 41 سالشه ... این آدم خیلی خاص و باهوشه ... تنها ملاک من هم برای انتخاب آدم ها هوشه و بس ... این آدم یه سری سیگنال های محبتی نشون می ده و همین که من حس می کنم چیزی هست برعکس می شه ... من تجربه یه رابطه ی ناموفق هم داشتم که بعدش خیلی سخت گذشت ... می ترسم ... نمی خوام چیزی بگم که بعد پشیمون بشم ... دوستم داره نداره ؟
یه دختری هم تو زندگیش هست که در حال دیت گذاشتن هستن ... کلا این آدم مهره مار داره زشت و پیر و هیکل خاصی هم نداره ولی اساسا دخترا خیلی دوسش دارن ... ما یه سه ماهی باهم آفریقا بودیم ... و اونجا یه جوری بود انگار دوسم داشت ... باهم لب اقیانوس قدم می زدیم ... برام حرف می زد ... وقتی برگشتیم ایران یه جوری شد ... همیشه می گه می ترسم گیر کنم و کسی بهم گیر کنه ...
من همیشه تظاهر می کنم اصلا برام مهم نیست ولی الان بعد دو سال که از اولین و آخرین رابطه ام می گذره ... اولین باره که حس می کنم بد نیست یه رابطه جدید رو شروع کنم ...
هم من هم اون هردو خیلی سفر می ریم و به ندرت ایران هستیم و یه نکته دیگه هم اینه که حس می کنم تعداد دخترایی که براش می مردن تو زندگیش جزو افتخاراتشه ... این موضوع آزار دهنده است ... از طرفی هم می ترسم اگه بی خیال آرش بشم دیگه هرگز قلبم نلرزه ... مسئله اینه که من خیلی سخت درگیر می شم و خیلی هم دخترونه نیستم


چند سوال تصادفی




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.