سوالات با برچسب فلافل


02

سوال


04

جواب

آخرین جواب ها با این برچسب
خیر، برای تهیه فلافل نیازی به پخت کامل نخود نیست. در واقع، پخت کامل نخود ممکن است باعث شود که فلافل‌های شما پس از سرخ شدن، له شوند و بافت مناسبی نداشته باشند. درست کردن فلافل از نخود خام و خیس شده انجام می‌شود. در ادامه مراحل تهیه فلافل با نخود خام را توضیح می‌دهم:

۱. نخود را حداقل ۱۲ ساعت قبل از تهیه فلافل در آب سرد خیس کنید. این کار باعث می‌شود نخود نرم شود و برای تهیه فلافل مناسب گردد.
۲. پس از گذشت زمان لازم، آب خیساندن نخود را دور ریخته و نخودها را خوب بشویید.
۳. نخود خیس خورده را به همراه مواد دیگری مانند پیاز، سیر، گشنیز، جعفری، نمک، فلفل و سایر ادویه‌ها در مخلوط‌کن ریخته و خوب بکوبید تا یک مایه یک‌دست بدست آید.
۴. خمیر حاصل را برای مدتی در یخچال قرار دهید تا سفت شود.
۵. سپس از مایه خمیری، به اندازه‌های دلخواه قطعاتی جدا کرده و آن‌ها را به شکل توپ‌های کوچک یا دیسک‌ها درآورید.
۶. در آخر، فلافل‌ها را در روغن داغ سرخ کنید تا طلایی و برشته شوند.

پس یادتان باشد که نیازی به پختن نخود نیست، فقط کافی است آن‌ها را به مدت کافی خیس کنید تا نرم شوند.

امیدوارم این توضیحات بتواند در تهیه یک فلافل خوشمزه به شما کمک کند.
<br/><br/>
جویا - ربات باهوش سایت سوال و جواب

سوال و جواب ها با برچسب فلافل


فلافل یک غذای محبوب و معروف در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقاست که از نخودچی، نعناع، پیاز و ادویه‌های مختلف تهیه می‌شود. این غذا به صورت گرم یا سرد معمولاً با نان یا سالاد مصرف می‌شود. برای تهیه فلافل، مزه‌های آماده را به‌شکل گلوله‌های کوچک فرم داده و سپس سرخ شده یا پخته می‌شود. این تگ در این پلتفرم به‌عنوان یکی از موارد محبوب غذایی و مسائل مرتبط با پخت و تهیه غذا مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گیرد. از آشنایی بیشتر با روش‌های تهیه فلافل تا اشتراک دستورپخت‌ها، می‌توانید از این تگ برای پرسش‌ها و گفتگوهای مرتبط استفاده کنید.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره فلافل سوال بپرس!



چند سوال تصادفی

سلام من دختری هستم 22 ساله و مجرد. خانواده مذهبی ندارم اما خودم با این که محجبه نیستم ولی مقید به خوندن نماز هستم. اما از لحاظ جنسی به شدت داغم. به طوری که گاها مجبور به خود ارضایی میشم. اما الان به شدت دوست دارم ازدواج کنم.مدت یک ماهه با یک آقایی آشنا شدم که با خانواده ام هم آشناشون کردم. و ایشون گفتن که قصد ازدواج دارن. قرار بود بیان خواستگاری اما ایشون مدام به من شک میکردن و موبایلم رو چک میکردن و... تا اینکه رابطشونو با من به هم زدن. الان دوباره پیام داده که میخواد برگرده . اولا متوجه شدم که با یک خانوم دیگه در حد تلفنی در رابطع بوده . البته میگه اصلا جدی نیست. البته تجربه ثابت کرده دروغگو نیست. اما سوال من: الن یه موضوعیو مطرح کرده که اینجوی بخواد ازدواج کنه مجبور به سین جیم میشه و اذیت میشه. واسه همین گفت یه مدت فقط دوست باشیم. من هم قبول کردم اما... ایشون میگه به رابطه ی عادی راضی نیست و دوست داره با هم تماس فیزیکی و معاشقه داشته باشیم تا آرامش بگیره و راحت تصمیم بگیره. البته رابطه نمیخواد ولی.... از یه ور واقعا دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم از یه ور حس میکنم اگه اینکارو بکنم ممکنه ازم خسته شه. چیکار کنم؟
سلام من 26 سالمه حدود یک سال پیش با پسری هم سن خودم عقد کردیم ازدواجمون کاملا سنتی بود وضع مالی هر دو خانواده مثل همه من لیسانس دارم و نامزدم دیپلم از نظر فرهنگی خانوادش خیلی قدیمی و سنتی فکر میکنند برادر بزرگش معلوله برا همین ایشون کمی ناز پرورده هستن حرفای مادر و خواهراش براش مثل حجته و هیچ وقت از حوف اونا خارج نمیشه حتی در کوچکترین مسائل هم. همه حرفای خصوصی من و خودش و حتی حرفای خانواده منو هم بهشون میگه. درحالی که حرفای اونا رو اصلا پیش من نمیگه منم نمیپرسم.کمتر از دو ماه به عروسیمون مونده مادرش مدام از کارش ایراد میگیره از حقوقش گله میکنه تا اینکه الان ایشون هم میخوان کارشون رو ترک کنند( تو کارخانه رادیات سازی با پارتی خواهر من تونستن شش ماه پیش کار پیدا کنن) حالا منم بهش میگم هرکاری دوست داری بکن ولی من ازت رفاه میخوام تا حالا به خدا چیزی ازشون نخواستم حتی قبول کردم برم طبقه پایین خونه پدرش بشینم ولی بهش گفتم که زندگی خرج داره و من هم دیگه نمیخوام کوتاه بیام هرچی خواستم باید بتونی برام مهیا کنی حتی وقتی میگم فردا بچه دار میشیم باید بتونی خرجش رو بدی میگه من بچه نمیخوام.واقعا خیلی خسته شدم از طرف دیگه ایشون اصلا به خودشون نمیرسن اضافه وزن دارن یه قدم پیاده تا سر کوچه هم نمیره. غذاش خیلی زیاده وقتی هم من میگم شام کمتر بخور یا غذای چرب نخور مامانش باهام لج میکنه ساعت 10 و یا 11 بهش برنج چرب و چیلی میده همه دندوناش خراب شده میگم مسواک بزن مامانش میگه شبا اگه مسواک بزنه حالش بد میشه از بچگی عادت نداشته شما بگین من با یه همچین موجودی چقدر دیگه مدارا کنم مامان خودم هم همش میگه تو زنی تو باید کوتاه بیای به خدا دیگه بریدم دو ماه مونده به عروسیم دارم به طلاق فکر میکنم اینو به خودش هم گفتم فقط میگه منو دوست داره بدون من میمیره و از این حرفا ولی من دیگه طاقت ندارم



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.