سوال و جواب ها با برچسب خطای مودم





چند سوال تصادفی

وسواس - درمان
با سلام
خسته نباشید .
من چند وقته دچار وسواس شده ام مثلا شب که از خیابان یا جاده عبور می میکنیم مدام پشت سرمو نگاه می کنم که خدای نکرده کسی زیر ماشین نرفته باشه مثلا چند روز پیش موقعی که از خیابان رد می شدم چون خیلی حساسم چشمم به یه سیاهی خورد و فکر کردم که آدم بود رفت زیر ماشین و چند روز از اون می گذره و فعلا اعصابم خورده که نکنه اون یه آدم بوده که رفته زیر ماشین و راننده متوجه نشده و من در این میان احساس گناه می کنم چون می گم من که اون سیاهی رو دیدم باید به راننده می گفتم پس تقصیر و گناهش به گردن منه . به خدا دارم عذاب می کشم و آنی آرامش ندارم و این فکر کلا لذت و امنیت و آرامش و تمرکز و تعادل را از من گرفته . به نظر شما واقعا این حادثه اتفاق افتاده یا نه اینکه من مشکل دارم . چه جوریه ... الان مدام می خام برم از اون محل با با ذکر مشخصات و مکان و زمان اونجا از اونایی که نزدیک اون خیابون هستند بپرسم تا خیالم راحت بشه و الا مدام عذاب می کشم ... و زندگیم ریخته به هم . شما را به خدا کمکم کنید . چیکار کنم خدایا ؟
سلام و خسته نباشید
دختری 26 ساله هستم از نظر عاطفی و احساس امنیت بسیار وابسته به والدینم می باشم.این مسئله از دوران کودکی با من بوده من بدون پدر مادرم هیجا نمی رفتم و شب را هیج جا نمی ماندم یعنی نمی توانستم بمانم دلدرد شدیدی پیدا میکردم این روند رفته رفته کمتر شد تا اینکه بعد از یه مزاحمت خیابانی که باعث ترس شدید من شد پدرم مرا به دانشگاه میبرد و این باعث از دست رفتن اعتماد به نقسم شد به طوریکه وقتی 22 ساله بودم و دانشگاه شهر دیگری قبول شده بودم انصراف داده و مجددا در آزمون شرکت کردم تا در شهر خودم قبول شوم . اما در شهر خودم سعی کردم بیشتر روی پای خود بایستم و با این مشکل بجنگم جنگیدم و موفق شدم حالا دختری که در شهر خود به هیج جایی تنها نمی رفت همه جا تنها میرود. اما حالا...
چندی پیش در مقطع ارشد دانشگاه تهران پذیرفته شدم و باید در هفته 2 روز به تهران سفر کنم.و دوباره همان استرس و دلهره به سراغم آمده با اینکه تا به حال پدر مادرم مرا تنها نگذاشته و همراهم بودند اما در هر سری رفتن دچار استرس شدید میشوم.مدام ذهنم درگیر جزئیات است اگر ماشین خراب شود، اگر در راه ماندم ،اگر خانوادم همراهم نیایند و اگرهای بسیار دیگر.البته وقتی شهر خود هستم بسیار راحت به هرجایی می روم اما در شهر دیگر خیلی میترسم این استرس و دلهره عذابم میدهد خواب و خوراک را ازم گرفته.حتی با وجود اینکه میدانم مادرم همراهم خواهم آمد اما باز استرس دارم و متاسفانه وقتی دچار دلهره میشوم دلدرد شدید میگیرم کل مغزم معطوف به استرسم میشود و نمیتوانم به درسم برسم اصلا متوجه حرفهای استاد نمی شوم و فقط میخواهم به شهرم برگردم.
میخواهم کمکم کنید این شرایط مرا عذاب میدهد.ترسم از این است که در هنگام تشکیل زندگی این مسئله به معزلی بزرگ تبدیل شود.



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.