سوالات با برچسب تنهایی

سوال

جواب

سوال های تصادفی با این برچسب

با سلام دختری دارم که در سن 16.6 ساله است . او دوستی پسر دارد و اصرار دارد که ازدواج کند. او در سن 15 هم قصد چنین کاری با پسری دیگر داشت . 2 سال است که ما را پریشان کرده .من سه دختر دارم و او دختر وسط است . پدر و مادر تحصیل کرده . او همه چیز درس و حتی تفریحات سن دخترانه خود را کنار گراشته و دائم خوشبختی و هدفش را ازدواج می داند . خودخواه و عجول و سطحی بین کم حوصله است در هیچ مار منزل کمک نمی کند . ارادتمند بازدید: 3706 از گروه : ازدواج
من از اونجایی که خیلی آدم توداری هستم ، همیشه مشکلاتم رو درونم میریزم و این باعث شده اونقد تحملم لبریز بشه که دیگه از درون آدم سردی بشم و از بس رو اعصابم فشار اومده که دیگه گریه پاسخ گو نیست ،بیشتر بغضه و سکوت. واقعا احساس افسردگی میکنم ،چون مثل قدیما کارهای مورد علاقم رو انجام نمیدم،دیگه خیلی چیزا برام جذاب نیست و به خیلی چیزا واکنش نشون نمی دم،نیازمند یه چیزی ام که خودمو خالی کنم،شنیدم کلاس یوگا خیلی کمک می کنه تا به آرامش برسم و مشکلاتم رو از وجودم خالی کنم.تو فکرم بوده پیش روانشناس برم ولی نمیدونم نتیجه می ده یا نه،هنوز اقدام نکردم.اگه راهکاری دارید خوشحال می شم بدونم.ممنون بازدید: 4144 از گروه : مسایل روحی
سلام. من عاشق یه دختر با حجاب شدم. یه بار یکی رو فرستادم بهش بگه رفت به برادرش گفت. من حالا چطور بهش بفهمونم دوسش دارم و چگونه باهاش دوست بشم؟ سیم به خاطر من نداره وبرادرش بد جوری غیرتیه. لطفا کمکم کنید. من 17 و اون 16 سالشه. بازدید: 10787 از گروه : برخورد با جنس مخالف

با سلام
دختری دارم که در سن 16.6 ساله است . او دوستی پسر دارد و اصرار دارد که ازدواج کند. او در سن 15 هم قصد چنین کاری با پسری دیگر داشت . 2 سال است که ما را پریشان کرده .من سه دختر دارم و او دختر وسط است . پدر و مادر تحصیل کرده . او همه چیز درس و حتی تفریحات سن دخترانه خود را کنار گراشته و دائم خوشبختی و هدفش را ازدواج می داند . خودخواه و عجول و سطحی بین کم حوصله است در هیچ مار منزل کمک نمی کند . ارادتمند

بازدید: 3706 از گروه : ازدواج

من از اونجایی که خیلی آدم توداری هستم ، همیشه مشکلاتم رو درونم میریزم و این باعث شده اونقد تحملم لبریز بشه که دیگه از درون آدم سردی بشم و از بس رو اعصابم فشار اومده که دیگه گریه پاسخ گو نیست ،بیشتر بغضه و سکوت. واقعا احساس افسردگی میکنم ،چون مثل قدیما کارهای مورد علاقم رو انجام نمیدم،دیگه خیلی چیزا برام جذاب نیست و به خیلی چیزا واکنش نشون نمی دم،نیازمند یه چیزی ام که خودمو خالی کنم،شنیدم کلاس یوگا خیلی کمک می کنه تا به آرامش برسم و مشکلاتم رو از وجودم خالی کنم.تو فکرم بوده پیش روانشناس برم ولی نمیدونم نتیجه می ده یا نه،هنوز اقدام نکردم.اگه راهکاری دارید خوشحال می شم بدونم.ممنون

بازدید: 4144 از گروه : مسایل روحی

سلام. من عاشق یه دختر با حجاب شدم. یه بار یکی رو فرستادم بهش بگه رفت به برادرش گفت. من حالا چطور بهش بفهمونم دوسش دارم و چگونه باهاش دوست بشم؟ سیم به خاطر من نداره وبرادرش بد جوری غیرتیه. لطفا کمکم کنید. من 17 و اون 16 سالشه.

بازدید: 10787 از گروه : برخورد با جنس مخالف

پربازدید ترین های این برچسب

سلام. من عاشق یه دختر با حجاب شدم. یه بار یکی رو فرستادم بهش بگه رفت به برادرش گفت. من حالا چطور بهش بفهمونم دوسش دارم و چگونه باهاش دوست بشم؟ سیم به خاطر من نداره وبرادرش بد جوری غیرتیه. لطفا کمکم کنید. من 17 و اون 16 سالشه. بازدید: 10787 از گروه : برخورد با جنس مخالف
باسلام خانمی22ساله هستم2ساله که ازدواج کردم وبه شدت به همسرم وابسته شدم طوری که نمیتونم حتی نصف روزهم ازش دورباشم.دوست ندارم اینطورباشه ولی همیشه ترس ازدست دادنشودارم.البته یه نوع ترس دیگه ای هم دارم که به این موضوع ربطی نداره خیییلی میترسم ازهمه چیزمیترسم گاهی فکرمیکنم الانه که اتفاق بدبیفته.الانه که بمیرم.الانه که واسه شوهرم اتفاقی بیفته تروخداراهنمایی کنید.درضمن هنوزمادرنشدم ولی به شدت اززایمان میترسم.رهاd بازدید: 4630 از گروه : سلامت روحی و جسمی
باعرض سلام من 9ساله ازدواج کردم همسرم جنوب کار میکنه 24روزسرکاره ویک هفته مرخصی داره دوتابچه دارم 6ساله ویک ساله همه ی مشکلات روی دوش منه تنهایی زندگی کردن واقعا سخته من سرکارم میرم این 9ساله ازلحاظ مالی خیلی به همسرم کمک کردم خونه ای که ساختیم شاید یک دهم پول خونه مال همسرم بوده بقیه همش خودم وام گرفتم وطلا فروختم پس انداز کردم 9ساله شوهرم بیشتر حقوقشو میده به برادرش واین واقعا برای من ازار دهنده وغیرقابل تحمله همیشه باهم سراین مسئله بگو مگو داریم بیشتر وقتها بهم دروغ میگه وپنهانکاری میکنه مثلا برادرش که خونه خریده بود از طریق خانوادش فهمیدم 20 میلیون بهش پول نقد کمک کرده درحالیکه ماخودمون هنوز ماشین نداریم یک دست مبل یایک اثاث خوب توی خونه مون نداریم انقدم قسط داریم که بعضی وقتا واسه خرجی خونه به مشکل برمیخوریم حتی یکبار فهمیدم کارت حقوقش دست زن داداششه اعصابم خیلی بهم ریخته دیگه نمیتونم این زندگی رو تحمل کنم شب وروز کارم شده گریه کردن ودارم به جدایی فکر میکنم نمیدونم چکارکنم وچه راهی درسته همسرم منو درک نمیکنه من فکرمیکنم اون داره بدترین ظلم رودرحق منوبچه هام میکنه.لطفا منوراهنمایی کنید بسیار متشکرم. بازدید: 4527 از گروه : روانشناسی زناشویی

بازدید: 10787 از گروه : برخورد با جنس مخالف

باسلام خانمی22ساله هستم2ساله که ازدواج کردم وبه شدت به همسرم وابسته شدم طوری که نمیتونم حتی نصف روزهم ازش دورباشم.دوست ندارم اینطورباشه ولی همیشه ترس ازدست دادنشودارم.البته یه نوع ترس دیگه ای هم دارم که به این موضوع ربطی نداره خیییلی میترسم ازهمه چیزمیترسم گاهی فکرمیکنم الانه که اتفاق بدبیفته.الانه که بمیرم.الانه که واسه شوهرم اتفاقی بیفته تروخداراهنمایی کنید.درضمن هنوزمادرنشدم ولی به شدت اززایمان میترسم.رهاd

بازدید: 4630 از گروه : سلامت روحی و جسمی

باعرض سلام من 9ساله ازدواج کردم همسرم جنوب کار میکنه 24روزسرکاره ویک هفته مرخصی داره دوتابچه دارم 6ساله ویک ساله همه ی مشکلات روی دوش منه تنهایی زندگی کردن واقعا سخته من سرکارم میرم این 9ساله ازلحاظ مالی خیلی به همسرم کمک کردم خونه ای که ساختیم شاید یک دهم پول خونه مال همسرم بوده بقیه همش خودم وام گرفتم وطلا فروختم پس انداز کردم 9ساله شوهرم بیشتر حقوقشو میده به برادرش واین واقعا برای من ازار دهنده وغیرقابل تحمله همیشه باهم سراین مسئله بگو مگو داریم بیشتر وقتها بهم دروغ میگه وپنهانکاری میکنه مثلا برادرش که خونه خریده بود از طریق خانوادش فهمیدم 20 میلیون بهش پول نقد کمک کرده درحالیکه ماخودمون هنوز ماشین نداریم یک دست مبل یایک اثاث خوب توی خونه مون نداریم انقدم قسط داریم که بعضی وقتا واسه خرجی خونه به مشکل برمیخوریم حتی یکبار فهمیدم کارت حقوقش دست زن داداششه اعصابم خیلی بهم ریخته دیگه نمیتونم این زندگی رو تحمل کنم شب وروز کارم شده گریه کردن ودارم به جدایی فکر میکنم نمیدونم چکارکنم وچه راهی درسته همسرم منو درک نمیکنه من فکرمیکنم اون داره بدترین ظلم رودرحق منوبچه هام میکنه.لطفا منوراهنمایی کنید بسیار متشکرم.

بازدید: 4527 از گروه : روانشناسی زناشویی

تبلیغات در سوال و جواب

سوال و جواب ها با برچسب تنهایی

سلام سکانسش اینه که میگه مگه یه ادم چقدرجون داره تنها باشه

بازدید: 83 از گروه : ادیان و باورها

میخوان این چندسال رو هیچ دوست صمیمی نداشته باشم...چون با هرکسی صمیمی شدم یه چیز یا یه فرد دیگرو به من ترجیح داد..چیکار کنم؟بدون دوست بمونم خوبه نه؟

بازدید: 92 از گروه : روانشناسی و روابط

به نظرت کسی که دوست صمیمی نداره میتونه شاد باشه؟

بازدید: 62 از گروه : اجتماعی

آیا پسرا هم بعد جدایی دل تنگ می‌شوند؟

بازدید: 112 از گروه : اجتماعی

عاشق تنهاییتون میشید وقتی آدمارو بشناسید

بازدید: 115 از گروه : سوالات گوناگون

اسم فیلمی رو می خوام که داستان درمورد یک بچه است که تنها زندگی میکند

بازدید: 118 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

یک فیلمی که یه دختره که پدر و مادرش تصادف میکنن و فقط اون دختر کوچولووو از خانواده میمونه

بازدید: 90 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

اسم فیلمی که دختره از کلاه قرمز استفاده میکنه و توی کلاس کسی نمیذاره این دختره پیششون بشینه بازدید: 196 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
داستان فیلمی که زنی تنها در کلبه ای وسط جنگل پاش میشکنه مجبور میشه خودش پاشو مداوا کنه بازدید: 188 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم بازدید: 3417 از گروه : سلامت روحی و جسمی
مشکل احساس تنهایی و عدم اعتماد به دیگران بازدید: 191 از گروه : روانشناسی و روابط
میدونی مشکل اینه که هیچ کی از من خوشش نمیاد بازدید: 223 از گروه : روانشناسی و روابط
کپشن مناسب اینستاگرام برای دختر بازیگری که مدتی است کسی را نبوسیده بازدید: 258 از گروه : سرگرمی
اسم فیلمی رو می خوام که داستان درمورد یک بچه است که تنها زندگی میکند بازدید: 118 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

اسم فیلمی که دختره از کلاه قرمز استفاده میکنه و توی کلاس کسی نمیذاره این دختره پیششون بشینه

بازدید: 196 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

داستان فیلمی که زنی تنها در کلبه ای وسط جنگل پاش میشکنه مجبور میشه خودش پاشو مداوا کنه

بازدید: 188 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم

بازدید: 3417 از گروه : سلامت روحی و جسمی

مشکل احساس تنهایی و عدم اعتماد به دیگران

بازدید: 191 از گروه : روانشناسی و روابط

میدونی مشکل اینه که هیچ کی از من خوشش نمیاد

بازدید: 223 از گروه : روانشناسی و روابط

کپشن مناسب اینستاگرام برای دختر بازیگری که مدتی است کسی را نبوسیده

بازدید: 258 از گروه : سرگرمی

اسم فیلمی رو می خوام که داستان درمورد یک بچه است که تنها زندگی میکند

بازدید: 118 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

من خیلی تنها هستم و ناراحت

بازدید: 249 از گروه : روانشناسی و روابط

احساس خستگی از آدم‌ها و تمایل به تنهایی، کاهش اشتها و احساس عدم دوست داشتن برای کسی که قبلا دوست داشتم

بازدید: 176 از گروه : سوالات گوناگون

از آدم ها خسته شدم و فقط میخام تنها باشم کسی رو ک دوست داشتم رو دیگه دوست ندارم غذا کم میخورم دلیلش چیه

بازدید: 218 از گروه : روانشناسی و روابط

بازدید: 3417 از گروه : سلامت روحی و جسمی

دلم‌برای‌یه‌نفر‌تنگه‌نمیتونم‌ببینمش‌باید‌چیکار‌کنم

بازدید: 107 از گروه : اجتماعی

بازدید: 4144 از گروه : مسایل روحی

یک فیلمی که یه دختره که پدر و مادرش تصادف میکنن و فقط اون دختر کوچولووو از خانواده میمونه

بازدید: 90 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سلام. من عاشق یه دختر با حجاب شدم. یه بار یکی رو فرستادم بهش بگه رفت به برادرش گفت. من حالا چطور بهش بفهمونم دوسش دارم و چگونه باهاش دوست بشم؟ سیم به خاطر من نداره وبرادرش بد جوری غیرتیه. لطفا کمکم کنید. من 17 و اون 16 سالشه. بازدید: 10787 از گروه : برخورد با جنس مخالف
باسلام خانمی22ساله هستم2ساله که ازدواج کردم وبه شدت به همسرم وابسته شدم طوری که نمیتونم حتی نصف روزهم ازش دورباشم.دوست ندارم اینطورباشه ولی همیشه ترس ازدست دادنشودارم.البته یه نوع ترس دیگه ای هم دارم که به این موضوع ربطی نداره خیییلی میترسم ازهمه چیزمیترسم گاهی فکرمیکنم الانه که اتفاق بدبیفته.الانه که بمیرم.الانه که واسه شوهرم اتفاقی بیفته تروخداراهنمایی کنید.درضمن هنوزمادرنشدم ولی به شدت اززایمان میترسم.رهاd بازدید: 4630 از گروه : سلامت روحی و جسمی
باعرض سلام من 9ساله ازدواج کردم همسرم جنوب کار میکنه 24روزسرکاره ویک هفته مرخصی داره دوتابچه دارم 6ساله ویک ساله همه ی مشکلات روی دوش منه تنهایی زندگی کردن واقعا سخته من سرکارم میرم این 9ساله ازلحاظ مالی خیلی به همسرم کمک کردم خونه ای که ساختیم شاید یک دهم پول خونه مال همسرم بوده بقیه همش خودم وام گرفتم وطلا فروختم پس انداز کردم 9ساله شوهرم بیشتر حقوقشو میده به برادرش واین واقعا برای من ازار دهنده وغیرقابل تحمله همیشه باهم سراین مسئله بگو مگو داریم بیشتر وقتها بهم دروغ میگه وپنهانکاری میکنه مثلا برادرش که خونه خریده بود از طریق خانوادش فهمیدم 20 میلیون بهش پول نقد کمک کرده درحالیکه ماخودمون هنوز ماشین نداریم یک دست مبل یایک اثاث خوب توی خونه مون نداریم انقدم قسط داریم که بعضی وقتا واسه خرجی خونه به مشکل برمیخوریم حتی یکبار فهمیدم کارت حقوقش دست زن داداششه اعصابم خیلی بهم ریخته دیگه نمیتونم این زندگی رو تحمل کنم شب وروز کارم شده گریه کردن ودارم به جدایی فکر میکنم نمیدونم چکارکنم وچه راهی درسته همسرم منو درک نمیکنه من فکرمیکنم اون داره بدترین ظلم رودرحق منوبچه هام میکنه.لطفا منوراهنمایی کنید بسیار متشکرم. بازدید: 4527 از گروه : روانشناسی زناشویی
سلام.من 24 سالمه تنها زندگی میکنم.برادرم در کشور آلمان زندگی میکند.برادرم به من نزدیک 35 میلیون تومان پول داده بود براش در بانک بزارم.بعد من نیاز به پول داشتم یک میلیون آن پول را روی شرط بندی فوتبال گذاشتم و طی بدشانسی آن را باختم بعده آن سعی کردم این پول را برگردانم.ولی نتونستم هر کاری کردم بیشتر باختم الان پول را کامل باختم و مبلغ 35 میلیون تومان از دست رفته کامل و برادرم هنوز در جریان نیست.و همیشه مقدار پول وسودش رو از من میپرسه.و تقریبا طی یک کاری نزدیک به یک ماه آینده این پول رو میخواد باهاش زمین بخره.من الان موندم این وسط چیکار کنم. نمیدونم باید چی بگم پیشه کی برم.چطور اقرار کنم اینکارو کردم.جیزی هم ندارم بفروشم کسی نفهمه.کاره اشتباهی انجام دادم ولی راه برگشتی ندارم.لطفا نگید کارت اشتباه بوده.هیچکس هم حتی بهترین دوستام هم نمیدونن اینکارو کردم مونده تو وجودم داره منو از داخل میخوره .شب و روزم شده فکر کردن به این موضوع.خودم میخوام به خودم چاقو بزنم تو یه جای خلوت بعدش بگم این چول رو دو نفر اومدن ازم دزدیدن.فرار کردن منم چاقو زدن.بعدش چند روز تو بیمارستان بستری بشم.اینطوری شاید شرمنده نشم.ولی اینکارمم اشتباس میدونم.چیزه دیگه ای به ذهنم نمیرسه.اگر بگم اعتماد و خصوصیاتم و شخصیتم همه چیم از بین میره.لطفا راهنمایی کنید.ممنون بازدید: 4254 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی
من از اونجایی که خیلی آدم توداری هستم ، همیشه مشکلاتم رو درونم میریزم و این باعث شده اونقد تحملم لبریز بشه که دیگه از درون آدم سردی بشم و از بس رو اعصابم فشار اومده که دیگه گریه پاسخ گو نیست ،بیشتر بغضه و سکوت. واقعا احساس افسردگی میکنم ،چون مثل قدیما کارهای مورد علاقم رو انجام نمیدم،دیگه خیلی چیزا برام جذاب نیست و به خیلی چیزا واکنش نشون نمی دم،نیازمند یه چیزی ام که خودمو خالی کنم،شنیدم کلاس یوگا خیلی کمک می کنه تا به آرامش برسم و مشکلاتم رو از وجودم خالی کنم.تو فکرم بوده پیش روانشناس برم ولی نمیدونم نتیجه می ده یا نه،هنوز اقدام نکردم.اگه راهکاری دارید خوشحال می شم بدونم.ممنون بازدید: 4144 از گروه : مسایل روحی
سلام. من 25 سالمه و تا حالا هیچ پیشنهاد دوستی یا ازدواجی از طرف جنس مخالف نداشتم ولی اخیرا خیلی احساس تنهایی میکنمو همیشه فقط درگیر درس بودم الانم دارم واسه کارشناسی ارشد میخونم. قیافم معمولیه ولی خودم از همه چیزم ناراضی هستم. احساس افسردگی شدید میکنم. هیچ دوستی ندارم نه اینکه نخوام چون که درسم خوبه همه بهم حسادت میکنن و دوست واقعیم نمیشن با اینکه خیلی مهربونم و خوشرو و به همه کمک میکنم. همیشه هر اتفاقی میفته خودمو مقصر میدونم و دایم خودمو سرزنش میکنم و دوست دارم بمیرم. واقعا تنهام خواهش میکنم بگید چیکار کنم؟ بازدید: 3990 از گروه : روان درمانی
با سلام دختری دارم که در سن 16.6 ساله است . او دوستی پسر دارد و اصرار دارد که ازدواج کند. او در سن 15 هم قصد چنین کاری با پسری دیگر داشت . 2 سال است که ما را پریشان کرده .من سه دختر دارم و او دختر وسط است . پدر و مادر تحصیل کرده . او همه چیز درس و حتی تفریحات سن دخترانه خود را کنار گراشته و دائم خوشبختی و هدفش را ازدواج می داند . خودخواه و عجول و سطحی بین کم حوصله است در هیچ مار منزل کمک نمی کند . ارادتمند بازدید: 3706 از گروه : ازدواج
به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم بازدید: 3417 از گروه : سلامت روحی و جسمی
درود دنبال فیلمی میگردم که بتازگی از شبکه FM2پخش شد داستان یک رییس ثروتمند رنگین پوست با کارمند زن تنهایی برخورد میکند که با فرزندش که اریل نام دارد بی خانمان است و در ماشین میخوابد... بازدید: 2861 از گروه : سینما
لطفا اگر کسی اطلاعاتی درباره <a href=" ">تله رهاشدگی</a> داره بهم بگه. دوستم چندوقته بهم میگه فکرمیکنه تله رهاشدگی داره و یه توضیحاتی هم داده ولی نمیفهمم چیه دقیقاً؟! بازدید: 2266 از گروه : روان درمانی
سلام یک سوال مرغ عشق نر تنها میمیرد بازدید: 408 از گروه : اجتماعی
اسم فیلم سینمایی کره‌ای که مرده توارتش کارمیکنه وخدمتکارخونه ش عاشقش هست مرده روبه‌رو میفرستن وبعدکه می‌میادعاشق خدمتکاری میشه ومرده خیلی تنهاست اسم فیلم چی هست بازدید: 399 از گروه : هنر و فرهنگ
سینگل به معنای چیست؟ بازدید: 291 از گروه : اجتماعی
من هیچکسو تو این دنیا ندارم بازدید: 261 از گروه : اجتماعی
کپشن مناسب اینستاگرام برای دختر بازیگری که مدتی است کسی را نبوسیده بازدید: 258 از گروه : سرگرمی

بازدید: 10787 از گروه : برخورد با جنس مخالف

بازدید: 4630 از گروه : سلامت روحی و جسمی

بازدید: 4527 از گروه : روانشناسی زناشویی

سلام.من 24 سالمه تنها زندگی میکنم.برادرم در کشور آلمان زندگی میکند.برادرم به من نزدیک 35 میلیون تومان پول داده بود براش در بانک بزارم.بعد من نیاز به پول داشتم یک میلیون آن پول را روی شرط بندی فوتبال گذاشتم و طی بدشانسی آن را باختم بعده آن سعی کردم این پول را برگردانم.ولی نتونستم هر کاری کردم بیشتر باختم الان پول را کامل باختم و مبلغ 35 میلیون تومان از دست رفته کامل و برادرم هنوز در جریان نیست.و همیشه مقدار پول وسودش رو از من میپرسه.و تقریبا طی یک کاری نزدیک به یک ماه آینده این پول رو میخواد باهاش زمین بخره.من الان موندم این وسط چیکار کنم. نمیدونم باید چی بگم پیشه کی برم.چطور اقرار کنم اینکارو کردم.جیزی هم ندارم بفروشم کسی نفهمه.کاره اشتباهی انجام دادم ولی راه برگشتی ندارم.لطفا نگید کارت اشتباه بوده.هیچکس هم حتی بهترین دوستام هم نمیدونن اینکارو کردم مونده تو وجودم داره منو از داخل میخوره .شب و روزم شده فکر کردن به این موضوع.خودم میخوام به خودم چاقو بزنم تو یه جای خلوت بعدش بگم این چول رو دو نفر اومدن ازم دزدیدن.فرار کردن منم چاقو زدن.بعدش چند روز تو بیمارستان بستری بشم.اینطوری شاید شرمنده نشم.ولی اینکارمم اشتباس میدونم.چیزه دیگه ای به ذهنم نمیرسه.اگر بگم اعتماد و خصوصیاتم و شخصیتم همه چیم از بین میره.لطفا راهنمایی کنید.ممنون

بازدید: 4254 از گروه : سایر سوال و جواب های زندگی

بازدید: 4144 از گروه : مسایل روحی

سلام. من 25 سالمه و تا حالا هیچ پیشنهاد دوستی یا ازدواجی از طرف جنس مخالف نداشتم ولی اخیرا خیلی احساس تنهایی میکنمو همیشه فقط درگیر درس بودم الانم دارم واسه کارشناسی ارشد میخونم. قیافم معمولیه ولی خودم از همه چیزم ناراضی هستم. احساس افسردگی شدید میکنم. هیچ دوستی ندارم نه اینکه نخوام چون که درسم خوبه همه بهم حسادت میکنن و دوست واقعیم نمیشن با اینکه خیلی مهربونم و خوشرو و به همه کمک میکنم. همیشه هر اتفاقی میفته خودمو مقصر میدونم و دایم خودمو سرزنش میکنم و دوست دارم بمیرم. واقعا تنهام خواهش میکنم بگید چیکار کنم؟

بازدید: 3990 از گروه : روان درمانی

بازدید: 3706 از گروه : ازدواج

بازدید: 3417 از گروه : سلامت روحی و جسمی

درود
دنبال فیلمی میگردم که بتازگی از شبکه FM2پخش شد داستان یک رییس ثروتمند رنگین پوست با کارمند زن تنهایی برخورد میکند که با فرزندش که اریل نام دارد بی خانمان است و در ماشین میخوابد...

بازدید: 2861 از گروه : سینما

لطفا اگر کسی اطلاعاتی درباره <a href="

">تله رهاشدگی</a> داره بهم بگه. دوستم چندوقته بهم میگه فکرمیکنه تله رهاشدگی داره و یه توضیحاتی هم داده ولی نمیفهمم چیه دقیقاً؟!

بازدید: 2266 از گروه : روان درمانی

سلام یک سوال مرغ عشق نر تنها میمیرد

بازدید: 408 از گروه : اجتماعی

اسم فیلم سینمایی کره‌ای که مرده توارتش کارمیکنه وخدمتکارخونه ش عاشقش هست مرده روبه‌رو میفرستن وبعدکه می‌میادعاشق خدمتکاری میشه ومرده خیلی تنهاست اسم فیلم چی هست

بازدید: 399 از گروه : هنر و فرهنگ

سینگل به معنای چیست؟

بازدید: 291 از گروه : اجتماعی

من هیچکسو تو این دنیا ندارم

بازدید: 261 از گروه : اجتماعی

کپشن مناسب اینستاگرام برای دختر بازیگری که مدتی است کسی را نبوسیده

بازدید: 258 از گروه : سرگرمی

منم می خوام سوال بپرسم

چند سوال تصادفی

فیلم سینمایی که یه زن چاق با یه صدا که در واقع کامپیوتر هست صحبت میکنه و می خواد دنیا رو از نجات بده عاشق یه مرد هست که قدیم همدیگر رو دوست داشتن ،دوباره می بینتش حالا کامپیوتر براش یه ماشین تسلا خریده بازدید: 37 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
بعد از ماسک ورقه‌ ای صورت بدون شستشو میشه ارایش کرد بازدید: 38 از گروه : مد و زیبایی
یه فیلم ترکی بود اسم پسره کوزی بود ییلدیز رو تو ۱۴ سالگی ترک میکنه میره استانبول و بعد از ۲۰ سال میاد بازدید: 41 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
یه فیلم کره ای بود پسره شیطان بود و با مردم قراردادای جالب می‌بست دختره هم یه شرکت غذا رو اداره میکرد بازدید: 40 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم فیلمی رو میخام که دختره و پسره سرطان ریه داشتن و همیشه نیم متر از هم فاصله داشتن بازدید: 37 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم فیلم 2023 یا 2024 که دختره را در بچگی پرورشگاه میزارن صاحب اونجا خیلی بد بعد گردنبند دختره رو ازش میگیره یه پسر هم اونجاست همه فکر میکنن بده صاحب اونجا پسره رو دوست داره بعد پسره گردنبند دختره رو نگه میداره بعد از چند سال یه خانواده جفتشون رو به سرپرستی میگیرن و دختره عاشق پسرس میفهمه که پسره هم عاشقشه بازدید: 35 از گروه : سوالات گوناگون
اسم فیلم هایی مثل فیلم تپه بادخیز ترکیه را بهم معرفی کن مشابه اون باشد بازدید: 38 از گروه : تحصیلات
اسم فیلم های عشق انتقامی ترکیه ای همه شو بهم معرفی کن بازدید: 34 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اگر فردی در لقاح با همتای خود ۸۱ نوع ژنوتیپ را تولید کند، این فرد به احتمال زیاد چند نوع گامت تولید کرده است؟ بازدید: 34 از گروه : قانون و حقوق
از تلاقی AaBbDDgg×AabbDdgg چند نوع ژنوتیپ حاصل می‌شود؟ بازدید: 38 از گروه : سوالات گوناگون
اسم انیمه ای که راجب پسری بود که خواب میدید و در خواب اینده رو پیش بینی میکرد و به یک گروه از افرادی که با لباس های رباتی دنیا رو نجات میدادن کمک میکرد بازدید: 25 از گروه : سرگرمی
عجیب ترین چیز هایی که خارجی ها در مورد ایران میگن بازدید: 30 از گروه : هنر و فرهنگ
اسم فیلمی کره ای میخوام در مورد گروهی از شکارچیان شیاطین به نام پیشخوانان است که در غالب کارکنان یک رستوران رشته فرنگی به زمین می‌آیند تا ارواح شیطانی را که به دنبال زندگی ابدی به زمین بازگشته اند، تسخیر کنند. هر کدام از آن‌ها توانایی منحصر به فردی دارد و... بازدید: 36 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
اسم فیلمی کره ای میخوام در مورد گروهی از شکارچیان شیاطین به نام پیشخوانان است که در غالب کارکنان یک رستوران رشته فرنگی به زمین می‌آیند تا ارواح شیطانی را که به دنبال زندگی ابدی به زمین بازگشته اند، تسخیر کنند. هر کدام از آن‌ها توانایی منحصر به فردی دارد و... بازدید: 23 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال
آیا انسان ها خود را گم می‌کنند؟ بازدید: 35 از گروه : اجتماعی

فیلم سینمایی که یه زن چاق با یه صدا که در واقع کامپیوتر هست صحبت میکنه و می خواد دنیا رو از نجات بده عاشق یه مرد هست که قدیم همدیگر رو دوست داشتن ،دوباره می بینتش حالا کامپیوتر براش یه ماشین تسلا خریده

بازدید: 37 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

بعد از ماسک ورقه‌ ای صورت بدون شستشو میشه ارایش کرد

بازدید: 38 از گروه : مد و زیبایی

یه فیلم ترکی بود اسم پسره کوزی بود ییلدیز رو تو ۱۴ سالگی ترک میکنه میره استانبول و بعد از ۲۰ سال میاد

بازدید: 41 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

یه فیلم کره ای بود پسره شیطان بود و با مردم قراردادای جالب می‌بست دختره هم یه شرکت غذا رو اداره میکرد

بازدید: 40 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

اسم فیلمی رو میخام که دختره و پسره سرطان ریه داشتن و همیشه نیم متر از هم فاصله داشتن

بازدید: 37 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

اسم فیلم 2023 یا 2024 که دختره را در بچگی پرورشگاه میزارن صاحب اونجا خیلی بد بعد گردنبند دختره رو ازش میگیره یه پسر هم اونجاست همه فکر میکنن بده صاحب اونجا پسره رو دوست داره بعد پسره گردنبند دختره رو نگه میداره بعد از چند سال یه خانواده جفتشون رو به سرپرستی میگیرن و دختره عاشق پسرس میفهمه که پسره هم عاشقشه

بازدید: 35 از گروه : سوالات گوناگون