جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

زرد شدن زبان

چرا زبان زرد می شه؟بیماری خاصیه یا نشونه بدی هست؟



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



32
1480
490

rojany

زرد شدن زبان عموما مشکلی موقتی و بی‌ضرر است. در اغلب موارد زبان زرد نشانه اولیه یک اختلال شناخته شده با نام زبان مودار سیاه است. زبان زرد به ندرت نشانه‌ای از یرقان است، بیماری که نشان دهنده وجود مشکلی در کبد یا کیسه صفرا است و با زردی پوست و چشم همراه است.

خود مراقبتی معمولا همه آن چیزی است که در درمان زرد شدن زبان موثر می‌باشد مگر اینکه این تغییر رنگ مربط به بیماری دیگری باشد.

علت زرد شدن زبان
زبان زرد معمولا در اثر تجمع بی‌ضرر سلول‌های مرده پوست در نقاط برجسته کوچک (پاپیلا) بر روی سطح زبان است.
در اکثر مواقع زرد شدن زبان زمانی پیش می آید که پاپیلای زبان بزرگ می‌شود و باکتری های موجود در دهان رنگدانه‌های رنگی تولید می‌کنند.

همچنین پاپیلای بلندتر از نرمال می‌تواند به سادگی سلول‌هایی که جدا شده‌اند را حبس کرده که این سلول ها توسط دخانیات، غذاها و یا دیگر موارد رنگی می‌شوند. تنفس از دهان و یا خشکی دهان نیز ممکن است به زرد شدن زبان مرتبط باشد.

ده علت عمده زرد شدن زبان می تواند شامل موارد زیر باشد:
۱- زبان سیاه و مودار
۲- زبان جغرافیایی
۳- دارو‌های حاوی بیسموث (Bismuth)
۴- عفونت ادراری
۵- خشکی دهان یا تنفس از راه دهان
۶- بهداشت ضعیف دهان
۷- سیگار کشیدن و دود دخانیات
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان











نزدیک به ۴ ساله ازدواج کردم
تو این ۴ سال جز بی احترامی از مادرش‌وهرم چیزی ندیدم هر سری رفتم بهم تیکه انداخت دلمو شکست خیلی کارا کرد به چشم ی گدا بهم نگاه می‌کرد و من هر سری خندیدم و رد شدم هیچی نگفتم چون چیزی نگفتم همه فکر میکردن اوضاع خیلی خوبه من دلم خیلی خوشه حتی شوهرم اونم نفهمید مادرش با من چجور رفتار کرد چون من چیزی نمیگفتم فکر می‌کرد خیلی خوشم تا اینکه از این موضوعات سالها گذشت رسید به ی شب دوباره ی چیزی گفت منم شروع کردم به گلایه کردم دیگه نتونستم عقده ای که تو انداخته آتش نفرتی ک تو دلم روشن کرد و جواب ندم منم شروع کردم به گلایه ولی تن صدام بالا بود ولی بهش بی حرمتی نکردم ولی اون در جواب به من خیلی توهین کرد از این موضوع گذشت و من از شوهرم خواسته م این بود به مادرش امر به معروف کنه با شیوه درست بهش بگه همون طور که تو حق داری گردنم منم حق دارم گردنت تو خیلی ب زن من بی احترامی کردی تو این سالها هیچ وقت به احترام‌من احترام نداشتی از این حرفا ولی همسر من نتنها این کارو نکرد باکه از روز اول خیلی رفتارش با مادرش بهتر سد و این باعث شد من بیشتر بسوزم اخه چرا؟ چرا باید در برابر ظلمی که به ب شخص میشه طرف بخاطر اینک میدونه مادرش ی آدم خود خواهیه زیر بار حرف حق نمیره باید خیلی راحت از موضوع رد بشه بره؟ حالا رد شد بازم گفتم اشکال نداره ولی من میگم چرا ی آدم وقتی حاضر نبوده ی هزاری به دست عروس بده از خودش چرا همسر من باید از من بگذره مادرشو تامین کنه؟حرف من این میگم چرا وقتی ما دستمون خالیه انقدر باید از خودمون بگذریم
سالی ۶۰ میلیون پول آب مادرتو میدی ب غیر از خرجای دیگه آیا سالی ۳۰ تومن خرج زنت میکنی
میگه من از تو نمیگذرم
بنظر شما این اسمش چیه؟
ب نظر شما رفتار همسر من درسته؟











پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.