سلام من ی دختر 17ساله هستم . ی سال پیش توی اینستاگرام با ی پسر26ساله اشنا شدم .رابطع ما خیلی عجیب ب وجود اومد اولش من نمیخواستم باهاش وارد رابطه شم اما اون در کمال زرنگی منو سمت خودش کشوند و منو عاشق خودش کرد .راستش اون اهل اهوازه و من اهل تهران‌. هیچوقت همدیگرو ندیدیم فقط چندین بار چت تصویری داشتیم اما دائما با هم چت میکنیم . توی این ی سال همیشه با هم بودیم .اون ادعا میکنه ک منو خیلی دوس داره و عاشقم شده و میگ ک میاد خواستگاری من . چهره خیلی زیبایی داره .راستش اون میگ ک فقط با منه درحالی ک حس میکنم خیانت میکنه .بارها شده ک بهش گفتم عزیزم اگ میخواس خیانت کنی چرا با من موندی من ک برات سودی ندارم و حتی نمیتونم نیازای جنسیتو براورده کنم اما اون هرسری گفته من دوست دارم تو مال منی . راستش هیچوقت فکر نکنم اون مال من بشه بخاطر ی سری از شرایط زندگی جفتمون .جز این ک خدا بخواد و معجزه بشه .رفتارش چن مدته حس میکنم سرد شده ترو خدا کمکم کنید بگید من چیکار کنم .من ی ساله درگیرشم ب حدی ک اگ ی روز بهش زنگ نزنم یا باهاش حرف نزنم دیوونه میشم . اون همش ادعا میکنع ک عاشق منع و منو دوس داره اما بعضی از رفتاراش حرفشو ثابت میکنه بعضی از کاراشم بهم میفهمونه ک چن درصدو دروع میگ . خواهش میکنم بگید من چیکار کنم اون واقعا منو دوس داره ؟من بهش میرسم؟؟



جدیدترین سوالات

دختری ۲۰ ساله هستم که از حدود ۱۴ سالگی از یکی از بستگانمون که در شهر دیگه ای زندگی میکنه و دوسال از من بزرگتره خوشم میاد ایشون شخصیتی داره که از دوستی های معمولی و کلا رابطه گریزونه و دوست داره یک نفر رو واقعا عاشقانه دوست داشته باشه و با همون شخص هم ازدواج کنه ، حس من به ایشون از یه دوست داشتن معمولی فراتره، وقتی ۱۵ ساله بودم و این موضوع رو باهاش درمیون گذاشتم جواب درستی به من نداد و من این رو پای بچه بودنمون گذاشتم ، حدود ۱۷ سالگی بدون دلیل به من کادویی داد و سعی میکرد خودش رو به من نزدیک کنه و حس میکنم بهم بفهمونه دوستم داره اما من بخاطر غرور مسخره و چون به من جواب درستی نداده بود اونو از خودم میروندم ؛ وقتی که ۱۹ ساله بودم دوباره به طریقی بهش فهموندم که دوستش دارم اما بهم گفت که هنوز شخص مورد نظرشو پیدا نکرده و جوری این حرفو زد که یعنی من از اون تصور ذهنیش درمورد کسی که میخاد دور هستم مگر اینکه به این تصور نزدیک تر شم ، امسال که ۲۰ سالم شد به خودم قول دادم که به این شخص هم به چشم یه آشنای معمولی نگاه کنم و حسم رو از بین ببرم و سعی میکردم خودم رو ازش دور کنم و ارتباط زیادی باهاش نداشته باشم حتی وقتی به من به بهونه حال و احوالپرسی پیام میداد مثل قبل باهاش راحت حرف نمیزدم و خودش هم متوجه این موضوع شد و حتی بهم گفت که بنظرش من راهمو پیدا کردم ( حس میکنم منظورش این بود که خوبه که از دوست داشتنش دست کشیدم)
تا وقتی که حدود یک هفته پیش بعد از اینکه یکماه قبلش توی تعطیلات عید دیده بودمش ، به من زنگ زد و درمورد چیزای مختلف و معمولی حرف زدیم باهم ، بعد از اون ازم دلیل رسمی بودنم رو پرسید و من هم گفتم دلیل خاصی نداره.

بعد از این همه توضیح میخام بپرسم که آیا از نظر شما این شخص به من علاقه ای داره که با اینکه من خودم رو ازش دور میکنم باز میخاد با من ارتباط داشته باشه یا نه؟
اگه آره ، من چه کاری باید انجام بدم؟




سوال های تصادفی





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

فوری

سلام.من فقط 15 سالمه...توی محیط کوچیک زندگی میکنم.بابام ابرو داره و کارمنده.

من سر یه حس هوس بچگانه با یه پسر دوست شدم...حدود دو یا سه ماه باهم بودیم و اون بالاخره موفق شد که منو مجاب کنه که هم دیگه رو ببینیم.رابطمون در حد بوسه و کنار هم بودن بوده.ن بیشتر.

من الان پشیمونم.و از طرفی سر یه سری موضوعات خبر به پدرم رسیده.البته بعد اینکه من بهش گفتم که باهاش دوست بودم.

اما خبری که به پدرم رسیده چیزی خیییییلی فراتر از رابطهی مارو گزارش داده...

و الانم پدرم میخواد شکایت کنه و من گفتم که رابطه ای نبوده.

نمیدونم بهش بگم که رابطه ای بوده و درچه حد بوده یا نه...

اگه بگم واسه بعدن بد نمیشه؟یا اگه نگم مشکلی پیش نمیاد؟اگه بخوام بگم چجوری بهش بگم که بد نشه برام؟

ممنون میشم سوالام و جواب بدین.



بهش بگم یا نه؟! اگه که سریع جواب بدین ممنون میشم



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

3


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

3 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



29702
10019
89600

Guest

به پدرت بگو و حتما صادق باش با پدرت و یه کاری کن باور کنه
0
امتیاز


29702
10019
89600

Guest

بهتره از رابطت بگی درچه حدی بوده تا یخورده اروم تر بشه ولی فک نمیکنم بازم از شکایت صرف نظر کنه
0
امتیاز


پاسخ کارشناس این حوزه:
0
7
230

pooyesh

دوست من سوالت تامل برانگیزه از جنبه های مختلف. نکته اینه که برای حواب دادن به سوالت باید خیلی موارد روشن باشه مثلا اگر پدر تو آدم منطقی ای باشه هرچند این قضیه می تونه آدم منطقی ای رو هم هم غیر صبور بکنه، اما شاید بد نباشه در این مورد با ئدرت صحبت کنی و اصل ماجرا هر چیزی که بوده رو باش درمیون بذاری. تا اون به اتفاق های نیوفتاده فکر نکنه. و اینو بدون که حتی اگر تو حس نکنی این ماجرا انرژی زیادی از پدرت می گیره. یا اینکه اگر پدرت سابقه رفتارهای پرخاشگرانه داره، شاید انتقال اصل ماجرا از طریق یک رابط (مثلا مادرت) کسی که مطمین باشی حرف رو عوض نمی کنه می تونه گزینه ی خوبی باشه. اینا همه در حالی گفته میشه که من هیچ اطلاعاتی در مورد مادر یا پدرت و یا محیطی که در اون هستی ندارم. پس در تصمیمت به همه این پارامترها، خوبه که فکر کنی. به هر حال اتفاقیه که افتاده، درست یا غلط، باید در وهله ی اول خوب از جانب تو (با اینکه سنت کمه اما جانب دارانه نیسی مثل والدینت که هدفشون حمایت و پیشتیبانی از دخترشونه) و والدینت مسله مدیریت و حل بشه و برای تصمیمات آیندت تجربه ای بشه. اگه تمایل دارین که بیشتر صحبت کنیم میتونین به support [at] soja.ir ایمیل بدین و این سوال‌ها رو تا اونجایی که میتونین جواب بدین... اونها اطلاعات رو با بنده درمیون میذارن و من می تونم جواب آگاهانه تری به سوال شما بدم.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.