سلام.خسته نباشید.قضیه من یکم اوژانسی هست از دوستان تقاضا دارم واقعا راهنمایی کنن.۲۴ ساله.یه دوره نامزدی ناموفق داشتم.به صورت توافقی جدا شدیم.با وجود اینکه حدود دوسال از طلاقم میگذره خواستگار های متعددی داشتم و خود نامزد قبلی هم می خواست منو بر گردونه…الان خواستگاری دارم که تحصیلات خوب شغل خوب خونه ماشین داره.زیر نظر خونواده ۳ جلسه صحبت کردیم ۱۲ سال ازم بزرگتره اونم ۵ سال پیش نامزدش رو طلاق داده.از این طرف پسر ۲۲ ساله ای یه ساله منو دانشگاه دیده و با وجود گذشته ام اصرار به ازدواج داره.خونوادش مخافت کردن بازم ادعای عشق کرد .کار و پول و ماشین نداره اما حاضره جونش رو برام بده…واقعا موندم بین عقل و احساس کدوم رو انتخاب کنم.مساله دیگه ام که هست من باکره بودم که جدا شدم اما فکر کردم با رابطه سطحی بکارتم رفته و الان اسم نامزدم هنوز رو شناسنامه هست و قرار طی اقدام قانونی از طریق پزشک قانونی پاک بشه.خودم از ازدواج با پسر ۲۲ ساله می ترسم اینکه روزی روزگاری گذشته مو به روخم بکشه اما عشقش رو همه تضمین می کنن .لطفا توی تصمیمم راهنمایی کنید


عاشق یه آقایی بودم بی خبر گذاشت ورفت البته اونم منو میخواست ولی مادرش نگذاشت راه ما رو بست که به هم نرسیم چهار سال و هشت ماهه الان . سه روز پیش فهمیدم با دختر خالش ازدواج کرده . خودش نمیخواسته مادرش مجبورش کرده چون دخترخالش دختر نبود و زن شده بود برای همین نمیخواستش ولی برای حفظ آبرو سکوت کرد و راضی به ازدواج شد باهاش
من خیلی حالم بده شبا تا صبح بیدارم و گریه میکنم صبح ها بلند میشم یهو میزنم زیر گریه اصلا دست خودم نیست الانم پنج روزه که لب به آب و غذا نزدم از گلوم پایین نمیره
اونا هم میخوان جدا بشن میدونم که بر میگرده بهم ولی من روانی میشم چه برگرده چه برنگرده من عاشقش بودم نمیتونم قبول کنم که زنی دیگه بدنشو دیده نمیتونم دارم زجر میکشم دارم میسوزم از بس با مشت زدم به قلبم قلبم داره تیر میکشه اگه روزی بیاد باید از اول برای من متولد بشه من دارم میمیرم جونم بالا اومد خدا ازشون نگذره منو بدبخت کردن فقط خودشو خراب کرد الان بعد پنج ماه میخواد جدا بشه چرا منو بازی داد چرا
من اعصاب ندارم شدید افسرده ام میخوام خودمو بکشم تحمل ندارم فکرش راحتم نمیذاره جلو چشمامه روحم در عذابه وجدانم ناراحته دارم زجر میکشم
جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

راهنمایی

سلام
من ی دختر 21 سالم که حدود ی ساله که با ی اقای 32 ساله اشنا شدم ومن در شمال ایران وایشون جنوب ایران زندگی میکننداین اقا تاحالا 3باربه خواستگاری اومده وخانواده ممن باراه دورمون مخالفن ومنم ازاین اقاخوشم اومده فعلا تنها مخالفت خانواده جدا از تفاوت سن راه دورمون میخواستم بهم کمک کنید.من واین اقا باهم صحبت میکنیم وارتباطمون خیلی قوی وصمیمی شده میخوام قبل اینکه بیشترازاین بشه راهنمایی کنیدوتکلیف خودموبدونم.چون هیچ راهی به ذهنم نمیزسه برای حل این موضوع.اخه تفاوت سن راه دور مانع ازدواجه؟درسته همه ی اینا اینده مشخص میشه وشاید در اینده مشکل پیش بیادولی باز راهنماییم کنید.چون اون پسردیگه خیلی بهم وابسته شده وهمچنین خودم به اون وهمه راه ها رومون بسته است.
باتشکر



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

3


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

3 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
195
185

Adi666

در ضمن من فکر می کنم که شما در متقاعد کردن خانواده تان ضعیف عمل کرده اید...
خانواده شما اگر مطمئن بشن که انتخاب شما از روی عقل و البته علاقه است، اینگونه مسائل را با توجه به تجربه بیشتری که نسبت به شما دارند، حل خواهند کرد...
در رابطه با سن هم باید بگم که این مسئله، یکی از مسائل معروف در ازدواج های ایرانی است و البته بدون مشکل...
خیلی از ازدواج ها با تفاوت سنی بالا صورت می گیرد و البته تداوم دارد...
فقط یادتان باشد که شناخت را بدست بیارید...
برخی مسائل صرفا ریز هستند که در زندگی به مشکلات بزرگ تبدیل خواهند شد...
برایتان آرزوی خوشبختی دارم...
پاینده باشید
0
امتیاز


0
195
185

Adi666

درود
ازدواج، مهم ترین اتفاق در زندگی است. پس باید در آن بسیار دقت کنید...
شما اگر شناخت کافی از یکدیگر داشته باشید و با خلق و خوی یکدیگر آشنا باشید، کمتر به مشکل برخورد می کنید...
اینگونه مسائل یعنی مسافت زیاد و یا تفاوت سنی زیاد نمیتونه تأثیر گذار باشه...
البته بی تأثیر هم نیست، اما خیلی راحت می تونه حل بشه، مهم تفاهم شماست...
اگر به این رابطه مطمئن هستید، با یکدیگر در این باره صحبت کنید و یک راه برای محل سکونتتان پیدا کنید...(شمال ایران آب و هوای بهتر و تمیز تری داره)
0
امتیاز


34409
10424
103021

Guest

سلام

به خانواده تان اعتماد کنید مطمئن باشید که هیچ خانواده ای بد فرزندش را نمی خواهد. سن شما اینقدر کم است که طبیعی است تحت تاثیر احساسات قرار بگیرید.
اگر خانواده با این وصلت مخالف باشه و به نظر من دلایل قانع کننده است، در مشکلاتی که در طبیعی است و در همه ی خانواده ها وجود دارد، آن احساس مسئولیتی که باید و شاید است حس نخواهد کرد و چه بسا شما در برخورد با این مشکلات تنها بمانید.
برای سن شما خواستگار به راحتی پیدا خواهد شد. تا دلت بخواد خواستگار اما کو کسی که بزاید پدر و مادر ، خواهر و برادر

در هر صورت عاقلانه رفتار کردن اعتماد به خانواده کردن است. اما اگر با این صحبت ها قانع نشدید با یک مشاوره خانواده در محل زندگی مساله را در میان بگذارید

دعا و توسل به معصومین نیز گره گشا است (نه برای وصلت، برای انتخاب بهترین راه حل و عاقبت به خیری )
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


25000 امتیاز هدیه بهترین جواب

30000 امتیاز هدیه بهترین جواب

27500 امتیاز هدیه بهترین جواب


22500 امتیاز هدیه بهترین جواب




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.