سلام م ن دختری22 ساله هستم چندسالی هست که یه حس خاصی به پسرعمم دارم که6ماه ازم بزرگتره دو سه سال احساسم خیلی بیشتر شد خیلی زیاد خوابشو میبینم.الکی بغض دارم همش گریه میکنم .نمیدونم چیکارکنم نمیدونم اون اصلا من و دوست داره بعضی اوقات احساس میکنم بهم توجه میکنه اما گاهی هم ن.یکم مبهمه احساس میکنم دوسم داره اما اصلا بروز نمیده واقعا حالم بده هر روز بدترهم میشم.بچه که بودیم همیشه ازم حمایت میکردحالا وقتی جایی باشیم همیشه اون سلام میکنه یا گاهی باهام شوخی میکنه.گاهی که رمان زیادی باشه که ندیدمش یا ببینمش و باهام نحرفیم شک میکنم که اصلا عاشقش هستم یا ن امابه معنی واقعی تمام زندگیم و احاطه کرده خیالم خوابم فکرم.توی خیابون که میرم چشمم به آدماشاید ببینمش یا به پلاک موتورها و ماشین ها نگاه میکنم بلکه ببینمش.وفتی تنها باشم تود خیابون احساس میکنم کنارمه و مواظبمه دارم نگام مبکنه.امسال رفتم مشهد بعد از چند ماه توی حرم دیدمش خیلی اروم بودم دوس داشتم باهاش حرف بزنم اما نمیشد البته نمیدونم چرا حس کردم اون ازم نفرت داره .خیلی دیر به دیر میبینمش مثلا توی مشهد که دیدمش بعد از 5 ماه بود حتی برای عید نوروز هم ندیدمش چون تعطیلات فر بودلطفا بهم کمک کنید خیلی ممنون.


سلام.من 25 سالمه و دانشجوی کارشناسی ارشد هستم. شوهرم هم 28 سالشه و سیکل داره.این اقا یبار اومدن خاستگاری من و من جواب رد دادم و چون فامیل بود خیلی بد شد با همه دعوام شد بابام باهام قهر کرد.تا اینکه باز اومدن خاستگاری و من از ترس اتفاقای قبل جواب بلع دادم و بعدش من ارشد قبول شدم و اون گف من دوس ندارم درس بخونی ولی من قبول نکردمو اومدم ی شهر دیگه و دارم درسمو میخونم و قطع راطه کردیم و بعد 1سال و نیم باز اومدن خاستگاری هرچی ب بابام گفتم نمیخامش قبول نکردن و گف باید با همین عقد کنی. تا اینکه 8 ماهه عقد کردیم خیلی مشکل داریم میگه نباید دکتراتو بخونی نباید بری سرکار، چرا میری باشگاه، چرا موهات بیرونه منم چون حوصله بحث باهاشو نداشتم گفتم باشه دکترامو نمیخونم سرکار نمیرم.چون اصلا ادم منطقی نیس فقط میگه من نمیخام. کارم فقط گریه هس.دوسش ندارم.نمدونم چکار کنم.هر مشکلیم پیش میاد میگه تقصیر مامانته مامانت بهت یاد داده ت ب حرف بقیه گوش میدی خاله هات گفتن. همین باعث میشه دعوامون شه. ب من میگه ت مغروری تو اینجوری.خسته شدم از دستش.نمیتونم بااش حرف بزنم .چکار کنم چطور رفتار کنم

باعرض سلام من دختری 23 ساله هستم یک سال پیش برای من خواستگاری آمد ومن به پیشنهاد مادرم قبولش کردم اما بعد ها پشیمان شدم مدت شش ماهه ما با هم تلفنی حرف میزنیم اوایل صحبتمون بهش گفتم دوسش ندارم ،خیلی ناراحت شد ولی بازم همش میخواست دلمو بدست بیاره ،از ظاهرش خوشم نمیاد زشت و چاقه،یه بار بخاطر من خودشو 20 کیلو لاغر کرد،خیلی پسر خوب و با ادبیه ،با من خیلی مهربونه،منو خیلی دوست داره ،یه بار 10 روز باهم حرف نزدیم به درخواست من،بعد زنگ زد گفت برا من مثل یه سال گذشت،ولی برا من عادی بود ،باهاش حرف میزنم ولی نمیدونم دوسش دارم یا نه اگه دوسش میداشتم اون ده روز حداقل کمی ناراحت میشدم،گاهی اوقات احساس میکنم نسبت بهش احساس ترحم دارم تا علاقه ،نمیدونم یه روز دوسش دارم یه روز ندارم,ولی حرف زدن باهاش خوشاینده،ازش بدم نمیاد،از نظر مالی خوب نیستن اینم منو عذاب میده،میگم میخوام خونمون جدا باشه میگه من توان مالیشو ندارم،میخواد تو یکی از اتاقای خونه باباش زندگی کنیم،احساس میکنم با اون به آرزوهام نمیرسم لطفا کمکم کنید.
جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

کمک

سلام
من ی دختر با حجابم ..اهل دوستی و اینا هم نیستم اونم میدونه من چجوریم
ی مدته ی پسر از من خوشش اومده منم گفتم اهل دوستی نیستم میگه قصدش ازدواجه و.. اینا ویگه باید چنبار همو ببینیم تا بیشتر با هم اشنا بشیم
من باید چیکار کنم؟ چی بگم بش؟؟
کمکم کنید



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

3


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

3 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



30002
10025
91790

Guest

سلام

این همه تجربه تلخ به شما هشدار می دهد که بدون حضور و اطلاع خانواده، تحت تاثیر این حرفها قرار نگیرید اگر واقعا قصد ازدواج دارند باید عاقلانه و طبق عرف عمل کنند و با اطلاع خانواده باشد حتی اگر قصد آشنایی بیشتر هم داشته باشند در جمع خانواده این امر بهتر صورت می گیرد. می توانند با خانواده شما به مهمانی، پارک یا مجامع دیگر خانوادگی بروند به شکلی که علاوه بر شما بقیه افراد خانواده هم رفتار ایشان را بررسی کنند
0
امتیاز


30002
10025
91790

Guest

اگه واقعا بهت علاقه داره بیاد خاستگاریت من هم مثل تو بودم ولی الان خیلی شکست خوردم
0
امتیاز


0
2
32

mohammad1370

اگه قصدش ازدواجه هیچ اشکالی نداره. ولی اصلا احساساتی رفتار نکن. انشالله موفق میشی. ولی خوب تحقیق کن که چجور پسریه تا بعدن به مشکل بر نخوری
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان



22500 امتیاز هدیه بهترین جواب

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.