پرسش و پاسخ ، سوال و جواب فارسی
یاد بگیر و پول دربیار: آموزش رایگان Html Asp.net Wordpress
ورود اعضا عضویت

برچسب های سوالات

تبلیغات در سوال و جواب

سوال هایی از همین گروه

من سکانسی دیدم که پسره مست کرده و دختره میبرتش توی اتاق و رو تخت می خوابوندش و یهو پسره میچسپه به لب های دختر و دیگه ول نمیکنه ممنون میشم اسم فیلم رو بگید
بازدید: 88 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

نام فیلمی رو میخوام بدونم که دختری که اسیر دو سرباز خفن در جنگل بوده و از دستشون فرار میکنه، به لاشه هواپیمایی پناه میبره، سربازها شروع میکنن به شلیک به سمت دختره و چون دختره توی هواپیمای فرسوده، جا خالی میده که تیر نخوره، لاشه از جای خودش که بالای آبشار و بین سنگ و صخره ها و شاخه درختا گیر کرده بوده کنده میشه و دختر با هواپیما به ته رودخانه سقوط میکنه و نهایتا از دست سربازها فرار میکنه و شنا کنان خودشو به کنار رودخونه میرسونه و...
بازدید: 340 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

نام فیلم ایتالیایی که در آن فیلم پسر نوجوان همسایه.زن همسایه که با لباس حمام بوده رو دید میزنه بعد فردا زن میاد تو خیابون دنبالش میبرتش تو خونه خودش
بازدید: 173 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

در فیلم هندی جابجایی، دو نفر از طریق چت آنلاین با هم آشنا می‌شوند و سپس با قطار سفر می‌کنند. پسری با بلوز سفید دختر را بهم می‌رساند. داستان این فیلم بین دو نفر است که در طول این سفر به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
بازدید: 386 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

یه فیلم فک کنم آلمانی باشه یه دکتره یه پسره روازیه تصادف نجات میده توآینده که توسط تلوزیون میبینه ونجاتش میده
بازدید: 262 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

جدیدترین سوالات

فیلم سینمایی مردی که کنار عابر بانک می‌فهمه زن جلویش زخمی زن بهش میگه دخترم رو گروگان گرفتن تا از پول بگیرن
بازدید: 9 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

فیلم سینمایی مردی که کنار عابر بانک می‌فهمه زن جلویش زخمی زن بهش میگه دخترم رو گروگان گرفتن تا از پول بگیرن
بازدید: 9 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

اسم فیلمی رو میخوام که داستانش از این قراره که یک غول مهربون هست و تو خواب یک دختر بچه ک خواب هارد میگیرن و چند غول هستن ک انسان هارو میخورن و اونا ب ملکه میگن...
بازدید: 13 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

این فیلمی رو می‌خوام که داستانش اینه که دو سنگ جادویی بهشتی و جهنمی به دو پسر میرسه و پسری که یه هیولای رو شکست
بازدید: 12 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

یه فیلم که توش یه سنگ سفید و یه سنگ قرمز سحرآمیز که نماد جهنم و بهشت است و میرسه به دو تا پسر که آخرش جان کل روستا رو نجات میده
بازدید: 8 از گروه : تلویزیون و فیلم و سریال

سوال های تصادفی

حضرت ابراهیم چه خواسته ای از نمرود داشت؟
بازدید: 13 از گروه : دینی و مذهبی

حضرت ابراهیم چه خواسته ای از نمرود داشت؟
بازدید: 13 از گروه : دینی و مذهبی

خداوند حضرت ابراهیم را برای هدایت مردم به چه شهری فرستاد و چه کسی پادشه انجا بود
بازدید: 12 از گروه : دینی و مذهبی

انیمیشنی که یه هیولایی سبزی توش بود که قدرتش سنگ کردن بود و با اب دماغش باطل میشد
بازدید: 11 از گروه : سرگرمی

اسم یه فیلم سینمایی رو میخوام که دختره وارد ساختمان میشه و اول خلع سلاح میشه ولی با عینک و گوشی اش همه رو می‌کشه به این صورت که عینکش رو روی میز میگذارد و از توی دسته عینک دودی خارج میشه و مرد پشت میز تمام صورتش تاول میزنه و میمیره
بازدید: 12 از گروه : تحصیلات

پربازدید ترین ها

سلام دوستان

پیشنهادتون برای بهترین کلمات بازی پانتومیم چیه؟ چه کلماتی خنده دار و سخت و جالب بوده؟
بازدید: 710264 از گروه : بازی

آیا کسی که قرص بوپرنورفین مصرف میکند اعتیاد دارد؟ و آیا مصرف آن برای بیماری قلبی است ؟
بازدید: 298044 از گروه : سایر سوال و جواب های اجتماعی

سلام دوستان

آیا راهی وجود داره که بفهمیم سیم کارت طرف مقابل روشنه یا نه؟ بدون اینکه تماس بگیرم یا اس بدیم دلیور بشه ! یجوری که طرف نفهمه !

اگه راهی وجود داره یا حداقل امکان شناسایی کمتره لطف کنین بگید

ممنون
بازدید: 190569 از گروه : ترفند های موبایل

چطور میشه از روی تلفن منزل و یا آدرس؛ کد پستی 10 رقمی را پیدا کرد؟
بازدید: 181767 از گروه : جالب

فلشمو یه بار زدم به لپ تاپ؛ می شناستش اما بازش نمی کنه و میگه باید فرمتش کنی اول؛ و این پیغام رو نشون می ده چی کار می تونم بکنم؟ You need to format the disk in drive G: before you can use it چه می شه کرد؟
بازدید: 181723 از گروه : مشکلات سخت افزار
تبلیغات در سوال و جواب
جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:
بخشی از متن سوال:

فیلم هندی تاج محل

29503
10026
90413
guest
سوالات دیگر این کاربر

فیلمی با داستان دختری که از پیر مردی به دنبال سرگذشت معلم سابقش هست که فوت شده معلمش در مدرسه عاشق همکلاسیش میشود


0
نفر دنبال کننده
0
امتیاز
26 آذر ماه 1402 ساعت: 11:29
تلویزیون و فیلم و سریال
تعداد بازدید: 212
شماره: 14995
جواب های موجود برای این سوال:
ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1

جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین

جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین

جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت

چینش بر اساس امتیاز

0
24079
0
.:.sojaAI.:.
این فیلمی است که شما به آن اشاره می‌کنید به نام "تاج محل" معروف است. این فیلم در سال ۲۰۱۴ توسط کارگردانی به نام "هیران ادیکا" ساخته شده است. داستان فیلم درباره‌ی یک دختر جوان به نام "آرجون" است که به دنبال سرگذشت معلم سابق خود می‌گردد. او در طول فیلم به دنبال راهی برای گشت و گذار در مدرسه‌ی محلی است که معلمش در آنجا تدریس می‌کرده است. در این مدرسه، آرجون عاشق همکلاسی خود به نام "شانتانو" می‌شود. داستان درباره رشد و تحول آرجون و روابط او با دیگر شخصیت‌ها در محیط مدرسه است.

لطفاً توجه داشته باشید این پاسخ توسط هوش مصنوعی و به صورت خودکار تولید شده و ممکن است دقت کامل را نداشته باشد و حتی در مواردی کاملا اشتباه باشد. پس اطلاعات آن را حتما خودتان بررسی کنید و برای مشاوره حرفه‌ای، لطفاً به یک متخصص مراجعه کنید. ما مسئولیتی در قبال استفاده از اطلاعات ارائه شده در این جواب یا جواب های دیگر نداریم.
0
امتیاز
0
امتیاز
26 آذر ماه 1402 ساعت: 11:29
شماره: 22040


جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان
کسب امتیاز با پاسخ گویی به سوالات ویژه

25000 امتیاز هدیه بهترین جواب
لطفا یک شعر درباره همدلی کردن دوستان با هم، مردم ایران، مسلمانان و افراد خانواده در قالب مثنوی و آهنگین باشد برای آهنگسازی مناسب باشد بیت های شعر کوتاه و با مفهوم باشد از طرف من به دانش آموزان بنویس
بازدید: 23 از گروه : هنر و فرهنگ

15000 امتیاز هدیه بهترین جواب
سلام من یک سایت با سی شارپ طراحی کردم ولی وقتی میخام تو مروگر ببینمش از سمت ویژوال استودیو ارور میاد کسی میتونه کمکم کنه؟
بازدید: 135 از گروه : برنامه نویسی

22500 امتیاز هدیه بهترین جواب
چیکار کنم که زمان زودتر برایم بگذره
بازدید: 184 از گروه : سرگرمی

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب
میخوام فردا یک روز خوب داشته باشم چی کار کنم
بازدید: 195 از گروه : سوالات گوناگون

50000 امتیاز هدیه بهترین جواب
سلام ایا بازی همستر واقعیه ؟تا حالا برداشت داشتین ازش ؟میشه تجربیاتتون بگین ؟
بازدید: 220 از گروه : برنامه نویسی

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب
بچه به نظرتون بهترین لپتاپ گمینگ چیه؟
بازدید: 258 از گروه : کامپیوتر
سلام دوست
حدودا 20سال پیش اینا تلویزیون یه فیلمی نشون داد یه دختره موتور سوار بود دچار حادثه شد و مغزش اسیب دید همه ازش ناامید شده بودن میگفتن میمیره ولی پدر ومادرش بپاش موندن و بعد از سالها مثلا 15سال اینا دختره دوباره تونست پدر ومادرشو صدا کنه اسم این فیلمه چی بود اگر کسی احیانا دیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بازدید: 2674

لام
من ((امیر)) هستم و ۱۸ سالمه می خوام داستان زندگیمو بگم
من فرزند ۵ از خانواده ی فرزندی هستم .و چند تا خواهرم از من بزرگ تر هستند اگه بخوام از اول شروع کنم چون محیط خانوادم بیشتر دخترانه بود  و بخاطر شرایط کاری پدرم  کمتر با افراد دیگه ای رابطه داشتیم و این شرایط باعث شد که من از همون اول مشکالی داشته باشم مثلا نبود اعتماد بنفس و مقایسه کردن خودم با دیگران ..خلاصه همین طور گذشت تا اینکه کلاس پنجم ابتدایی رو تموم کردم و سه ماه تعطیلی بعدش رو رفتم خونه ی پدربزرگم (متاسفانه )اون سن برای من اوج شکل گیری شخصیت بود من یه پسر خاله داشتم بخاطر  اینکه  یه پسر بود خالم خیلی بهش رو داده بود  و یه اخلاق  عجیبی داشت  و حدود سه سال ازم هم بزرگتر بود گفتم براتون که رفتارش عجیب بود مثلا مثل پادشاها دستور میداد ..من تو اون  سن  از اون رفتار  الگو گرفتم  و این شد که بعد حدود  ۲ هفته برگشتم خونه اما اینبارو متفاوت بودم وه مثل اون دستور میدادم مثلان که نصف  فلان لیوانو اب بیار یا..... و این شد  شروع  مشکلات جدیم .این دستور دادن  بعدش باعث  برخاشگریم شد و حدود یه سال بعد وارد  بلوغ زود رسم شدم خلاصه  کار به جایی کشید  سال سوم راهنمایم باعث شد رو به روانشناش کنم و حدود ۶ ماهی رو قرص مصرف کنم .خلاصه حالم بهتر شد  اما  قابل  اطمینان  نبودم مثلا در اوج  خوش اخلاقی  یهو  ۱۸۰ درجه  رفتارم  تغییر میکرد .بخاطر بلوغ زود رس  و مشکات قبل هم یه بی اعتماد بنفس کامل  بودم یادم میاد دوس داشتم که جلب توجه کنم و همه نگاهم کنن و اینکه شبا که می خوابیدم از خدا می خواستم یا خوشگلم کنه  یا بکشدم ((یادش  بخیر دوران  میل جذابیتم ) خلاصه به همین طور و این احوالات  گذشت تا این که سال سوم با یه بنده خدایی ((ایشالله هر جا که هست  تنش  سالم باشه  )) اشنا شدم که باعث یکی از بدترین اتفاقات دوران  زندگیم شد البته مشکل از اون  نبود از من بود اون همکلاسیم به نظر من زیبای روی بود و منم که دوس داشتم زیبا رو باشم و همیشه هم مقایسه میکردم همه ی این عوامل باعث شد که احساس خیلی عجیبی داشته باشم  هم رقابت بود هم نفرت  هم ... اون موقع وقتی نگاهش میکردم همون قیافه ای رو داشت که من تو رویا   می خواستم باشم  همون دقیقا باعث مشکلاا بعد من شد مشکلات روانیم خیلی بالا گرفت  معدم  زخم شد با خانواده  خیلی  حرفم میشد از خودم متنفر می شدم  و فک میکردم که شاید خدای نکرده  خدایی نکرده علاقه زه همجنس خودم داشته باشم  راستی  اینم بگم که خیلی دوس داشتم  اون زمان بهم توجه  میکرد درسام  بد شده بود  و اصلا مدرسه نمی  رفتم  اینم بگم که خانوادم می دونستن که حالم بده اما  نمی دونستن  بخاطر  اون بنده خداست و خیال میکردن مشکلات  قبله  اما یکی از ابجیام خبر داشت و می دونست اون زمان خیلی دردودل می کردم و باعث میشد حالم بهتره  بشه ..گذشت و منم به کمک خدا تونستم اون کلاس ۱۲ رو تمام کنم و دیگه نبینمش  و حالا شده ۱۷ سالم و کلاس ۱۲ هم تموم کردم..راستشو  بخواین  از خیلی  بچگی عشق  پلیس  بودن داشتم  و عاشق این کار بودم همون سه ماه تطعیلی ثبت نام کردم واسه پلیس  شدن   وقتی  فک میکردم بالاخره از دست  اون افکار  خلاص  شدم (نه کامل خلاص ولی نسبت بهتر )و الان دیگه می خوام  پلیس این  مملکت باشم احساس  مفید  بودن میکردم ثبت نام کردم و همزمان هم درس می خوندم که پیش دانشگاهی رو بگیرم  هم مراحل نظامی شدن خلاصه بعد از ثبت نام قبول شدم  و تونستم همه مراحل  رو جز مرحله ی اخر بگذرونم  راستی اینم بگم وقتی زه قبل فکرد میکردم می گفتم این انع مع عسری یسرای منه واین اسونی من بعد از اون سختیه که تونستم سربلند بیرون بیام ...بریم سر اصل مطلب روز  ۲۶.۹.۹۵ روز بدی بود ساعت ۱۹ مشکل واسم ایجاد شد  اونم فقط یه فرکانس از گوش چپم ضعیف بود در حالی که من همه ی مراحل رو رفته بودم تو همون سن ۱۷ سالگی  بعد از این قضایا منع استخدام شدم یعنی دیگه نتونم هیج وقت به ارزوم برسم این قدر علاقه داشتم اون زمان  تو ((اربعین بود)) پدرو مادرم رفته بودن کربلا من لباس های نظامی رو خریده بودم..بعد از منع استخدام شدنم تمام دنیا رو  مقابل خودم دیدم  چیزی که فک میکردم اسونیه منه واسم تمام شد و این  یه شکست دیگه  واسم بود هر روز که از خواب  پا میشدم منتظر یه معجزه بودم چون نمی تونستم باور کنم از شغلی که همیشه دوسش داشتم و دارم رو نمی تونم داشته باشم خلاصه همین فکر و داشتم تا حدود ۶ ماه بعد و جریان نامزد گرفتنم واسه من  شد ۱۸ سالم و یه مسائلی پیش اومد و اینکه  داشت سن پدد و مادرم بالا میرفت تصمیم‌گرفتم که ما ازدواج کنیم بعد از شکست تو نظام رفتم  خواستگاری خلاصه قسمت ما شد که  دختر فامیل رو بگیرم (( البته واسه چند ساله اینده ها ))) ما هم ۱۷ برج ۱ سال ۹۶ رفتم خواستگاری اونا هم قبول کردن منم با خودم فک میکردم بعد از جریان کلاس ۱۲ و شکست تو نظام  خدا (( فدای خدا بشم الهی.. ))  می خواد شادم کنه و این دیگه راسی راسی انع مع عسری یسرای من باشه  ناگفته نمونه یکی از ارزو هام براورده شده بود  خلاصه  بلوغ ما هم تموم شدو  به یه قیافه ی قشنگ  رسیدیم  و خیلی هم خوب بود مثلا یادم میاد میرفتم  بازار  هرکس  از جلو می اومد  حتما حتما  یه نگاهی  می کرد اما  من تا اون سن ۱۸ سالگی خوشبختانه با این که همه ی دوستام رفیق بازی میکردن  بجز  یه مزاحمت تلفنی  واسه یه دختر ایجاد کردم  اونم وقتی  کلاس  پنج بودم دیگه  هیچ ارتباط دیگه ای نبوده بریم سر اون موضوع ازدواج خوب با خودم گفتم خوبه دیگه اینم ان مع عسری  یسراس حدود و بعد از چند  ماه  دختره (((اونم خدا حفظش  کنه و از خدا واسش یه زندگی  خوب می خوام ؟)*)؟؟ بهم گفت از انتخاب  تو پشیمون شدم   و نمی خوام با تو زندگی کنم در حالی که من   یکی از دلایل رفیق بازی نکردنم این بود((ایه ی  ۲۳  یا ۳۱ سوره نور )) مردان پاک زنان پاک ..مردان ناپاک زنان ناپاک..... می گفتم خدا من که کار بدی نکردم تا با همسر اینده ام زندگی خوبی داشته باشم ولی  درعوض  این نصیبم شد خلاصه  بعد از  حدود دو ماه از این قضیه با اینککه  اون  دختره هیچ ارتباطی باهام نداشت  در حالی که خیلی از  کسای حتی شوهر هم داشتن ...استغفروالله  ولی  ما بخاطر خدا  پاک موندیم..راسی منم بگم خانواده رو در جریان گذاشته بودم بعد از اینکه پدرو مادرم  از مسافرت برگشتن بهشون گفتم وقرار بر این شد که تمومش کنن ..و تمومش هم کردن و اما  اینم  انع مع عسری  یسرای  من نبود ..راستی  بگم بعد از منع استخدام شدنم راهی نداشتم جز درس خوندن و چون کنکور ۹۶ رو از دست دادم ک قصد دارم بخونم واسه ۹۷ اما یه دلایلی نمی ذاره ...((  می خوام فردا اول صبح  ))شروع کنم به درس خوندن .. راستی اینم بگم تا حتی چند روز پیش خیلی از خدا  گله میکردم می گفتم اون از  دوران  دبیرستانم  اون از  سرکار رفتم اینم از  ازدواج کردنم  و همیشع  هم میرفتم  پیش خواهرم درودل میکردم و می گفتم من سختی کشیدم  اما  امشبو رفتم  اما  درودل نکردن چون یه کلیپ دیدم که یه نفر تو زلزله ی سرپل اعضای خونوادشو از دست داده بود فک کردم  همین کافیه که خونوادم کنارمن و باهاشون  شادم با پدرو مادرم  میگمو می خندم ... پیش خودم خجالت  کشیدم اینابرم  بگم خدا  چرا این اتفاقا واسم افتاد  راسی اینم‌ بگم الان  قیافم  خیلی خوب نیست موهام کوتاهه  و ریش هم دارم  اما دیگه الان نمی خوام  جذاب باشم یا جلب  توجه کنم  دوس دارم عادی عادی  باشم  یه گوشه  کنار  خونوادم  زندگیمو  پیش  ببرم  تا ببینم خدا چی می  خواد  خدا هم منو ببخشه  شاید یه وقتایی بی وجدانی کردم  و یک طرفه قضاوت کردم اما شاید این اتفاقات  باعش  شد  که اون پسری که تو دخترا  بزرگ شد و مثل دختر فک میکرد  حالا شده  مردی  همسنو سالاش  یا  حتی  کسایی که ازش  بزرگترن ازش راهنمایی می خوان البته  خدا کمکم کنه همین دیدگاه  رو داشته  باشم الان ۲۳.۵۸ دقیقه   روز  ۳۰ ابان ۹۶ این داستانو  واسه ی این مینویسم  که کسایی که  فک می کنین خیلی  بد بختن  بخودشون بیان  و به این دیگاه  فک کنن که خدا داره  یادشون میده  رسم  زندگی  رو  یا  کسی بتونه  از این داستان درس بگیره  هرچند مشکلات بزرگی  نبودن  اما خوب  ادم  یاد میگیره . اینم بگم خیلی خیلی جزئیات بیشتره  (( اینکه از همه ی رفیقام فقط من موندم  ))  اما خلاصه کردم واستون .من امیر   ۱۸ ساله  خدارو شکر میکنم که مشکلات رو تا وقتی  که جون و تازه نفس  بودم  کشیدم  ....انشالله  هممون  عاقبت بخیر  بشیم.ببخشید از غلط ها
بازدید: 2675

سلام. من چند سال پیش یک فیلم دیدم که دو بخش داشت. در یک بخش پسر جوانی نامزدش رو برای کار ترک کرد و گفت تا پولدار نشه برنمی گرده. در انتهای فیلم وقتی هردو پیر شده بودن برگشت اما رییس یک باند مافیایی شده بود . دختر اونو نشناخت و پسرقبل از این که بتونه خودشو معرفی کنه تو درگیری با افرادی که براش کمین کرده بودن کشته شد.
در بخش دیگه هم داستان یک دختر و پسر بود که پسر، دختر رو به خاطر ازدواج با دختر رییس شرکتش ترک کرد و دختر دیوانه شد. پسر روز عروسی پشیمون شد و برگشت پیش نامزد قبلیش. اما دختر چیزی رو به خاطر نمی آورد. پسر تمام زندگیشو برای دختر گذاشت تا لحظه مرگ دختر اونو بیاد آورد
این فیلم مال آسیای شرقی بود.
ممنون می شم اگر کسی اسمشو می دونه راهنماییم کنه
بازدید: 2676

با سلام و ادب
دوستان من در پروژه اندرویدی خودم یک باتم نویگیشن(Bottom Navigation)درست کردم که سه آیتم داره.میخوام یکاری کنم هر آیتم که لمس میشه توسط کاربر یک ویو جدید و اطلاعات جدید داشته باشه.
ایمیل:
بازدید: 2681

سلام منم ادد کنین تو گروه فعال و خوب لاین اینم ایدیم raimand.f.r.r
بازدید: 2684

یه فیلم هندیه که اسمش یادم نمیاد ولی موضوعش اینجوریه که یکی وارد زیه خونه ای میشه تا پاشو از اونجا نزاره بیرون نمیتونن بکشنش اگه بگید ممنون میشم
بازدید: 2685

اسم فیلم سینمایی را گم کردم ولی ان فیلم را میخواهم
بازدید: 2686

در حین کار با سایت سوال و جواب به مشکلی بر خوردید؟ در پاسخ به این سوال مشکل رو مطرح کنید تا در اسرع وقت به اون رسیدگی، مشکل رفع و به شما اطلاع داده بشه.
بازخوردهای شما می تونه باعث دلگرمی ما و سرعت بخشیدن به رشد و کارکرد صحیح سایت بشه که ازین بابت پیشاپیش از شما متشکریم.
بازدید: 2687

علت خاموش شدن پراید دردور ارام اسنوپر هم عوض کردم درست نشد
بازدید: 2688

سلام.حدودا 25تا30سال پیش یه فیلم سینمایی خارجی از تلوزیون دیدم ک یچیزاییش یادمه.تو فیلم یه مرده جنگجویی بود ک شمشیر بلندو خاصی داشت یجایی عازم جنگ بود ک به زنش یه انگشتر میده ک بعدنا دست بچشون بزارهو جدا میشن.زنه با بچش تو یه جمعه اسیری میشنو بعدنا انگشترو دست بچهه ک بزرگ شده میده و جون جنگجویی میشه.تو یکی از جنگا پدره بچشو ازرو انگشتر میشناسه و به پسرش جریانو میگه.تو فیلم یه اژدهایب هم بود 3سر داشتو با همو شمشیر خاص گردن ستا سرشو میزنن...لطفا کمکم کنید اسمشو...مننون از عوامل
بازدید: 2688

با سلام و خسته نباشید
اگر از طرح ترافیک که ساعت شیش ونیم شروع میشه دو سه دقیقه گذشته باشد شامل جریمه میشود؟
چهارراه استانبول - چهارراه مخبرالدوله
بازدید: 2689

سلام پراید مدل ۹۰ دارم صدهزار کار کرده
وقتی تو دنده دو یا سه سرگاز حرکت میکنم تو دورموتور ۱.۵تا۲ ماشین یه حالت جلو عقب داره انگار با پدال گاز یا ترمز بازی کنی
وقتی گاز میدم هیچ مشکلی نداره
چندجا بردم گفتن مشکلی نداره یا از رانندگی گاز نمیدی
میخواستم بدونم مشکل از کجاست
باتشکر
بازدید: 2689

سلام به همه.۲۵ سالمه ۲ماه از تموم شدن رابطه ام میگذره ، ۹سال با اون اقا دوست بودیم خانواده ها هم در جریان بودن ولی صبر کرده بودیم که جفتمون یکم مستقل تر بشیم بعد ازدواج کنیم. به بهونه ی اینکه دیگه من اونی نیستم که تو میخوای و تو با رفتارات باعث رفتنمی و همه چیز تقصیره توئه رابطه رو تموم کرد‌.در صورتیکه من فقط از بی توجهی ک نسبت به من داشت گله میکردم. الان بعد از گذشت دو ماه هنوزم نتونستم با این قضیه کنار بیام هر روز و هر لحظه فکرم پیش اون ادمه. دیگه هیچ چیز خوشحالم نمیکنه به پوچی و ناامیدی رسیدم. فقط دارم روزا رو میگذرونم ک عمرم زودتر بگذره و تموم بشه .خانوادم از اول مخالف بودن به دلیل پایین بودن سطح اونا نسبت ب خانواده اون اقا ولی من جلوشون وایسادم.الان هنوز خانوادم چیزی در مورد تموم شدن رابطه نمیدونن ، نمیدونم چجوری باید بهشون بگم‌ و چجوری باید با این قضیه کنار بیام.صد در صد وقتی بفهمن فشارای روحیم بیشتر میشه. دیگه نمیدونم چیکار کنم. رسیدم به یک بن بستی که هیچکاری نمیشه کرد
بازدید: 2689

سلاام من ی تیکه فیلمی دیدم پسره بازنش میرن خونیه ی زوج که خونه اجاره کنن اونجا پسره عشق اولشو با شوهرش مییبینه...کامل این فیلم رو میخوام
بازدید: 2689

با سلام
آيا براي شناخت سطح روابط عمومي ،تستي هست؟مثلا در استخدام ذكر ميشه با روابط عمومي بالا ،مي خوام بدونم روابط عمومي خودم در چه حدي هست.با تشكر
بازدید: 2694



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.