با سلام
4 سال پیش با دختر عموم که 3 سال از خودم کوچکتره ازدواج کردم . خانواده جفتمون اراک هستن . من بخاطر کار 8 سال پیش به اصفهان امدم .بعد ازدواج خانمم هم یه کار در اصفهان پیدا کرد. از فردای روز ازدواج اختلاف های ما باهم شروع شد و خانم بنده از هرچیزی شکایت میکرد.از وضعیت مادی .از کارش .از بیخیالی من.از بی توجهی من.مشکلات وقتی به اراک میرفتیم بیشتر میشد .چیزی که من حس میکردم این بود که کاملا قصد قطع رابطه با خانواده من رو داره.چون هر وقت بحث خانواده من میشد یا مهمونمون میکردن یا مهمون میشدن خانم شدیدا به هم میریخت و هر وقت دلیل رو ازش میپرسیدم یه بهونه هایی که چندان منطقی نبود یا برای من اثبات شده نبود.مثلا اینکه به من میگفت که مادر بنده بحث جهیزیه دختر فلانی و مطرح کرده،پس قصد کوچک کردن من رو داره یا اینکه خواهر بنده به ایشون گفته خوش به حال کسایی که خارج خونه کار دارن دیگه کار خونه نمیکنن.با توجه به اینکه من ایشون رو از خانوادش جدا کردم و فاصله نسبتا زیادی که بوجود امده همیشه تو بحثامون من کوتاه اومدم به خاطر دلسوزی یا عذاب وجدان...ولی خیلی وقتها حرف طلاق رو پیش میکشه .خیلی ناراضیه پرتوقع و شاکی .همه بدیهای من رو(که البته من هیچوقت متقاعد نشدم که بدی کردم) با جزییات کامل از روز اول رو برام بازگو میکنه . ناراحتیش از من به خاطر اینه که چرا من روبروی خانوادم به خاطر گناهشون(شایدم گناه ناکردشون) نمی ایستم. البته من یه جاهایی تقصیر کارهستم که برمیگرده به خصوصیت های اخلاقی من ،کم حرفی،درون گرایی،شهودی ،منطقی همه خصیصه های هستند که از نظر خام بنده عیب هستند.اینکه آدمی هستم که در زمان حال زندگی میکنم ایشون رو خیلی عذاب میده . من در حال حاضر 32 سالمه فرزند وسط و ایشون فرزند اخر هستن




سوال های تصادفی





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

ازدواج

با عرض سلام و خسته نباشید یه راهنمایی از شما میخواستم من یک دختر 18ساله هستم من باید یه مدت برای پروژم یه اداره میرفتم عاشق یکی از کارمندای اونجا شدم معلوم بود اونم از من خوشش میاد ولی ازم خواستگاری نکرد دیگه هم نمیبینمش الان 1 ساله هر چی دعا میکنم خدا اونو همسر ایندم قرار بده هنوز دعام مستجاب نشده من قبلا نماز نمیخوندم حجابمو رعایت نمیکردم غیبت میکردم ولی برای رسیدن به اون اقا یه دفعه متحول شدم بخاطر اینکه خدا دعامو مستجاب کنه نمازمو اول وقت میخونم حجابمو رعایت میکنم غیبت نمیکنم خیلی افسرده شدم اصلا اون اقا از ذهنم بیرون نمیره اصلا نمیتونم به این فکر کنم کسی بجز من همسر اونه ادرسشم از محل کارش پیدا کردم هر چند وقت یه بار میرم جلو درشون خونشونو میبینم بدترم میشم شمارشم دارم ولی میترسم بهش زنگ بزنم خدا خوشش نیاد دعامو مستجاب نکنه دیگه دوست ندارم با خانوادم برم بیرون هر وقت میرم بیرون دورو برم را نگاه میکنم ببینم او را میبینم یا نه دوست دارم یه همدم داشته باشم اهل دوست و رفیقم زیاد نیستم به نظر شما همسر هرکس پیشانی نوشتشه و نمیتوان تغییر داد یا نه؟ خواهشا نگید فراموشش کن اصلا نمیتونم،تو رو خدا راهنماییم کنید خیلی دعام کنید.ممنون



2
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

8


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

8 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



29708
10019
89614

Guest

خواهر عزیز برای بدست اوردنش از هیچ چیز کم نذار یک بار به دنیا میای و یکبار زندگی میکنی باهاش ارتباطی برقرار کن و باذاو صحبت کن و حرف دلت رو بزن پاسخ و رفتار اون بیان کننده میزان پاسخ به احساس شماست در صورتیکه سرنوشت شما باشه نتیجه دلخواه رو بدست میاری و درصورتیکه نباشه مطمین باش فیدبک اخلاقی و رفتاری او به نحوی خواهد بود که خود شما پشیمان میشوید و این عشق به راحتی از شما میگذرد فقط باید ابتدا خودت را بشناسی که چقدر ضرفیت در برابر این عکسالعمل هارو داری و بهترین حالت ان این است که اگر این رابطه انطور که دوست داشتی نشد هیچگاه از خود ناراضی نیستی که برای بدست اوردن چیزی که میخواستی تلاشی نکردی و با اعتماد به نفس بیشتری برای تجارب اینده زندگی خواهی کرد مطمین باش اگر خدا بخواهد بدستش میاوری به خدا اعتماد کن و از هیچ چیز نترس اگر هم نشد مطمین باش خیرت در این بوده و سپاسگذار خدا باش و مطمین باش خداوند مورد بهتری را برای شما در تقدیرت قرار داده که او اگاه به همه چیز و اینده است به او اعتماد کن . خداوند هیچگاه بد بنده اش را نمیخواهد
0
امتیاز


0
11
30

nadi61

شرمندم این روایت ر جهت تحقیر شما بزرگوار نمیگذارم وهرگز خودم ر بهتر از شما نمیدونم ولی این یک حقیقتیست که نمیشه پنهانش کنم:
امام صادق(ع) می‌فرماید:
کسی که دلش از ذکر و محبت خدا خالی شد، خداوند او را مجازات می‌کند به اینکه محبت غیر خدا را در دل او می‌اندازد.
0
امتیاز


29708
10019
89614

Guest

اگه واقعا دوسش داری
کتاب اسکاول شین رو بخون
اونجا برات توضیح داده!
همین!
0
امتیاز


29708
10019
89614

Guest

خواهر خوبم شما که اصلا با رفتارای شخصی اون فرد آشنایی ندارین و نمیدونین توی حریم خصوصیش چی میگذره و فقط اونو تو شرایط کاری دیدین. تمام زندگی که فقط همین نمی شه توی زندگی مشترک خیلی چیزای دیگه هم بغیر دوست داشتن مهمه. شما شاید بخاطر تصوراتتون یه رویا از اون ساختین و اگه با واقعیت روبرو بشین چیز دیگه ای باشه. شاید اصلا ایشون کس دیگه ای رو دوست داشته باشن. شما باید خدا رو بخاطر خدا بودن و عظمت و بزرگی و نعمت هایی که بهتون داده شکر گزاری کنید و در برابرش سجده و کرنش کنین نه بخاطر یه شخص و حجاب و بقیه اعمالتون هم بخاطر رضای خدا و فرمان خدا نه بخاطر یه موجود دیگه که اگه خدای ناکرده اون شخص و موجود نباشه باز هم خدا رو داشته باشین. پس ایمانتون رو قوی کنین و بخاطر خدا خودش عبادت و اطاعتش بکنین که بیشتر این گونه اعمال مورد پذیرش حق تعالی هستش. با با استعانت از باری تعالی یه آدم خدایی بشین هر چند که هستین و مطمئن باشین در اون صورت خدا بهترین پاداش رو بهتون میده اگه اون شخص براتون مناسب باشه بهتون میده اونو . به خدا شک نکین. توکل و اعتماد کنین. موفق و خوشبخت باشین خواهر نازنازی.
0
امتیاز


29708
10019
89614

Guest

سلام گلم.میدونم چی میگی
اگه دوسش داری از یه نفر سوم کمک بگیر که با اون حرف بزنه و ببینه ایا اون شرایط ازدواج رو داره
اصلا مجرده یا نه و اینکه ایده الاش واسه زندگی چیه.دست رو دست نذار چون اون ناگهان تو رو نمیبینه و عاشق بشه و ....
0
امتیاز


0
101
140

alemedahr

سلام
این عشق به دلایل زیادی می تونه به وجود اومده باشه که غیرمنطقی باشه. در این زمینه صحبت زیاده. این عشق الزاما شما رو خوشبخت نمی کنه. اگر بتونید فراموش کنید بهتره، هرچند می دونم خیلی سخته.
اگر نمیتونید، بهتره با یک واسطه اقدام کنید. با کسی که اون رو بشناسه و بهش اعتماد داشته باشید صحبت کنید که ابتدا بدون این که ذکری از شما بکنه با اون طرف صحبت کنه و ببینه اگه قصد ازدواج داره معیارهاش چیه و اگه متناسب بودید از طرف خودش شما رو به اون معرفی کنه و نظرش رو بپرسه
موفق باشید
0
امتیاز


29708
10019
89614

Guest

سلام
عاشقي فقط يك احساس چون شما با شخص مورد نظر اصلا حرف نزدي. بيشتر از اينكه عاشق باشي بهش فكر كردي و از لحاظ فكري بهش وابسته شدي بهتره بهش فكر نكني. هنوز موقعيت هايي زيادي مي اد سراغت.
0
امتیاز


29708
10019
89614

Guest

دوست نازم من می فهمم چی می گی اگه به خودت ایمان داشته باشی می تونی کاری کنی محبتت بره توی دلش فقط تا می تونی دعاکن چون واقعاکاردیگی هم ازدستت برنمی میاد همسرانتخاب کردنتم دست خودتت نه پیشانت
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.