سوال و جواب ها با برچسب معرفی


تگ "معرفی" در این پلتفرم به معرفی و توضیح در مورد یک موضوع یا یک شخصیت مشهور می‌پردازد. با استفاده از این تگ، کاربران می‌توانند درخواست‌ها و سوالات خود را در خصوص معرفی موضوعات مختلف، افراد یا محصولات را مطرح کنند. این تگ به کاربران این امکان را می‌دهد تا اطلاعات بیشتری در مورد یک موضوع خاص به دست آورند و از تجربیات دیگران استفاده کنند تا تصمیم‌گیری بهتری داشته باشند. از طریق این تگ می‌توان درباره ویژگی‌ها، مزایا، معایب و کاربردهای مختلف یک موضوع یا محصول خاص را بررسی کرد و در این زمینه با سایر اعضای جامعه گفتگو کرد.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره معرفی سوال بپرس!



عزیزان عزیز بنده به شخصه قبل از گرفتار شدنم به اعتیاد به شدت مخالف اعتیاد و سیگار بودم یه شکست تو زندگیم باعث شد با کمک یه رفیق نا باب برای ارامش و بهتر شدن حالم متادونو بهم معرفی کرد بار اول یه دونه قرص ۲۰ بهم داد بدنم پاک بود بعد از یک ساعت به شدت حالم خوب بود قلیان زیادیم روش کشیدم بعد دو ساعت استفراغ و سرگیجه گرفتم نصف شب احساس خفگی بهم دست داد و با خواست خدا تونستم از جام بلند بشم و یه پارچ بزرگ دوغ محلی غلیظ خنک تو یخچالو سر کشیدم و همون باعث شد از اور دوز نمیرم .تا دو روز خوب میخابیدم و حالم خوب بود دوباره رفتم یکی دیگه خوردم و باعث میشد اعتناد بنفسم بالا بره و خوش باشم .ازون روزا ۳ سال میگذره که من متادون میخورم چند بار ترک کردم بازم خوردم الان دوباره کنار گذاشتم واقعن دیگه خسته شدم ازین متادون لعنتی قیافم شبیه معتادا شده لاغر شدم خانوادمم بهم شک کردن و باعث شد الان ۶ روزه تو ترکم بیقراری شدید دارم نمیتونم یجا وایسم و حال بلند شدنم ندارم امروز یدونه قرص بی ۲ خوردم خیلی سر خوشم کرده به نظرتون لغزش کردم و هرچی این چند روزو تحمل کردم الکی بوده یا ن با دوز خیلی کم بی ۲ متادونو ترک کنم .دوستان عزیز هر کدوم علم و تجربشو دارین بهم کمک کنین مرسی
به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم
عزیزان عزیز بنده به شخصه قبل از گرفتار شدنم به اعتیاد به شدت مخالف اعتیاد و سیگار بودم یه شکست تو زندگیم باعث شد با کمک یه رفیق نا باب برای ارامش و بهتر شدن حالم متادونو بهم معرفی کرد بار اول یه دونه قرص ۲۰ بهم داد بدنم پاک بود بعد از یک ساعت به شدت حالم خوب بود قلیان زیادیم روش کشیدم بعد دو ساعت استفراغ و سرگیجه گرفتم نصف شب احساس خفگی بهم دست داد و با خواست خدا تونستم از جام بلند بشم و یه پارچ بزرگ دوغ محلی غلیظ خنک تو یخچالو سر کشیدم و همون باعث شد از اور دوز نمیرم .تا دو روز خوب میخابیدم و حالم خوب بود دوباره رفتم یکی دیگه خوردم و باعث میشد اعتناد بنفسم بالا بره و خوش باشم .ازون روزا ۳ سال میگذره که من متادون میخورم چند بار ترک کردم بازم خوردم الان دوباره کنار گذاشتم واقعن دیگه خسته شدم ازین متادون لعنتی قیافم شبیه معتادا شده لاغر شدم خانوادمم بهم شک کردن و باعث شد الان ۶ روزه تو ترکم بیقراری شدید دارم نمیتونم یجا وایسم و حال بلند شدنم ندارم امروز یدونه قرص بی ۲ خوردم خیلی سر خوشم کرده به نظرتون لغزش کردم و هرچی این چند روزو تحمل کردم الکی بوده یا ن با دوز خیلی کم بی ۲ متادونو ترک کنم .دوستان عزیز هر کدوم علم و تجربشو دارین بهم کمک کنین مرسی


چند سوال تصادفی

بسم الله الرحمن الرحیم
من معلم هستم و سه فرزند دختر دارم.تا الان هیچ مشکلی از نظر تربیت فرزندان نداشته ام.دختر اولم لیسانس و دومی دوم دبیرستان و سومی چهارم ابتداییست.
مدت یک ماه است که دختر دومم خیلی از اینترنت استفاده می کنه و من نمیدونم به چه سایت هایی مراجعه میکنه و به بهانه های مسائل درسی خیلی زیاد در حد 5 تا 6 ساعت مدام توی اینترنته و هر وقت ازش میپرسم میگه کار تحقیقی و درسی دارم...
و من میدونم که کار درسی انقدر طول نمیکشه...حتی متوجه شده ام که نیمه شبهها که ما خواب هستیم تا دیر وقت حتی 4 صبح توی اینترنته...
اوایل من خیلی به او اعتراض نمیکردم و حساس نبودم اما بعد از اینکه چندین بار به او تذکر دادیم و بحث کردیم مرتب از تلفن همراه خود استفاده میکنه و بسیار روی تلفن خود حساسه نمیدونم ک اس ام اس میده یا توی اینترنته...
حتی مواقعی ک خانه نیست اون رو خاموش و پنهان میکنه و یا با خودش ب حمام میبره... من بارها سعی کردم گوشیشو چک کنم ولی یا مقاومت میکنه یا وقتی هم ک ب سختی بدون اینکه بفهمه اون رو چک میکنم میبینم لیست تماس ها و پیام هاش خالیه ک چیز غریبیه و مطمئنم ک اونها رو پاک کرده
حتی یک بار ک در کنار ما بود و تلفنش مرتب زنگ میخورد جواب نمیداد و اون رو قطع میکرد به طوری ک اون شماره چندین بار پشت سر هم زنگ زد و دخترم در حضور ما جواب نداد تا اینکه من اعتراض کردم که چرا تلفنتو جواب نمیدی!!!!چون مشکوک شده بودم ...گفت مهم نیس مزاحمه.بعد رفت بیرون از اتاق و شروع کرد به پیام دادن و ...
در ضمن اون فوق العاده با هوشه و نیاز نداره که خیلی درس بخونه چون بدون درس خوندن هم نمره اول کلاسه و بنابراین از وقتش فقط برای تفریح و اینترنت استفاده میکنه ...
همینطور بسیار حساس و زود رنجه ب طوری ک وقتی بهش تذکر میدم ک چرا انقدر میری تو اینترنت ؟ میگه شما ب من اعتماد ندارین
دوستانش مدام ب او خط میدهند ک برو فلان سایت و فلان اهنگ و کتاب و فیلم و...

خواهش میکنم راهنماییم کنید ک بتونم این مشکل رو قبل از اینکه مسئله حاد بشه ب خوبی حل کنم
بسیار از کمکتون سپاسگذارم



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.