سوال و جواب ها با برچسب دوست داره یواشکی


تگ "دوست داره یواشکی" به سوالات و مواردی اشاره دارد که ممکن است نیازمند رفته رفته و با دقت بیشتری پاسخ داده شوند. این تگ معمولا برای مواردی استفاده می‌شود که نیاز به آرامش و تفکر دارند و پاسخ‌های فوری و مستقیم نمی‌طلبند. مطالب زیر این تگ می‌توانند شامل مواردی از قبیل روش‌های آرامش بخشیدن، مدیریت استرس، تفکرات فلسفی و یا مواردی از این دست باشند. این تگ می‌تواند به کاربران کمک کند تا درباره مسائلی که نیازمند بررسی دقیق تر هستند، بحث و گفتگو کنند.

جویا، هوش مصنوعی ما این متن رو نوشته، ازش درباره دوست داره یواشکی سوال بپرس!


تقریبا ۱۰_۱۵ سال پیش یه فیلم خارجی عاشقانه زامبی فرم دیدم که جزئیات کامل فیلم دقیق یادم نیست ولی داستان فیلم تقریبا اینجوریه که اوائل فیلم نشون میده که بابای پسره رئیس یه شرکته که با ویروسی سر و کار دارن که بصورت بخار از بشگه هایی بیرون میاد و مرده ها رو زنده میکنه و‌ پسره یواشکی این صحنه رو میبینه
دختر و پسره شبونه توی جنگل دارن با موتور میرن که دختره پسره رو غلغلک میده و پسره کنترل موتور از دستش در میره و با درخت تصادف میکنن و دختره میمیره، پسر که دختره رو خیلی دوست داره یواشکی به شرکت باباش میبره و با بازکردن بشگه ها دوباره دختره رو زنده میکنه، ولی بعد چند وقت میفهمه که دختره چیزی نمیتونه بخوره و فقط گوشت آدم میتونه بخوره و این بیماری هم با گاز زدن آدمها به نفرات بعدی سرایت میکنه، آخرفیلم هم که بابای پسره میفهمه میدونه که دختره وقتی گرسنه بشه دیگه دوست و آشنا براش فرقی نمیکنه، نمیتونه پسره رو قانع کنه که دختره دیگه قابل اعتماد نیست آخر فیلم هم نمیدونم یکی از تبدیل شده ها یا خود دختره پسره رو گاز میگیرن

تقریبا ۱۰_۱۵ سال پیش یه فیلم خارجی عاشقانه زامبی فرم دیدم که جزئیات کامل فیلم دقیق یادم نیست ولی داستان فیلم تقریبا اینجوریه که اوائل فیلم نشون میده که بابای پسره رئیس یه شرکته که با ویروسی سر و کار دارن که بصورت بخار از بشگه هایی بیرون میاد و مرده ها رو زنده میکنه و‌ پسره یواشکی این صحنه رو میبینه
دختر و پسره شبونه توی جنگل دارن با موتور میرن که دختره پسره رو غلغلک میده و پسره کنترل موتور از دستش در میره و با درخت تصادف میکنن و دختره میمیره، پسر که دختره رو خیلی دوست داره یواشکی به شرکت باباش میبره و با بازکردن بشگه ها دوباره دختره رو زنده میکنه، ولی بعد چند وقت میفهمه که دختره چیزی نمیتونه بخوره و فقط گوشت آدم میتونه بخوره و این بیماری هم با گاز زدن آدمها به نفرات بعدی سرایت میکنه، آخرفیلم هم که بابای پسره میفهمه میدونه که دختره وقتی گرسنه بشه دیگه دوست و آشنا براش فرقی نمیکنه، نمیتونه پسره رو قانع کنه که دختره دیگه قابل اعتماد نیست آخر فیلم هم نمیدونم یکی از تبدیل شده ها یا خود دختره پسره رو گاز میگیرن
تقریبا ۱۰_۱۵ سال پیش یه فیلم خارجی عاشقانه زامبی فرم دیدم که جزئیات کامل فیلم دقیق یادم نیست ولی داستان فیلم تقریبا اینجوریه که اوائل فیلم نشون میده که بابای پسره رئیس یه شرکته که با ویروسی سر و کار دارن که بصورت بخار از بشگه هایی بیرون میاد و مرده ها رو زنده میکنه و‌ پسره یواشکی این صحنه رو میبینه
دختر و پسره شبونه توی جنگل دارن با موتور میرن که دختره پسره رو غلغلک میده و پسره کنترل موتور از دستش در میره و با درخت تصادف میکنن و دختره میمیره، پسر که دختره رو خیلی دوست داره یواشکی به شرکت باباش میبره و با بازکردن بشگه ها دوباره دختره رو زنده میکنه، ولی بعد چند وقت میفهمه که دختره چیزی نمیتونه بخوره و فقط گوشت آدم میتونه بخوره و این بیماری هم با گاز زدن آدمها به نفرات بعدی سرایت میکنه، آخرفیلم هم که بابای پسره میفهمه میدونه که دختره وقتی گرسنه بشه دیگه دوست و آشنا براش فرقی نمیکنه، نمیتونه پسره رو قانع کنه که دختره دیگه قابل اعتماد نیست آخر فیلم هم نمیدونم یکی از تبدیل شده ها یا خود دختره پسره رو گاز میگیرن
تقریبا ۱۰_۱۵ سال پیش یه فیلم خارجی عاشقانه زامبی فرم دیدم که جزئیات کامل فیلم دقیق یادم نیست ولی داستان فیلم تقریبا اینجوریه که اوائل فیلم نشون میده که بابای پسره رئیس یه شرکته که با ویروسی سر و کار دارن که بصورت بخار از بشگه هایی بیرون میاد و مرده ها رو زنده میکنه و‌ پسره یواشکی این صحنه رو میبینه
دختر و پسره شبونه توی جنگل دارن با موتور میرن که دختره پسره رو غلغلک میده و پسره کنترل موتور از دستش در میره و با درخت تصادف میکنن و دختره میمیره، پسر که دختره رو خیلی دوست داره یواشکی به شرکت باباش میبره و با بازکردن بشگه ها دوباره دختره رو زنده میکنه، ولی بعد چند وقت میفهمه که دختره چیزی نمیتونه بخوره و فقط گوشت آدم میتونه بخوره و این بیماری هم با گاز زدن آدمها به نفرات بعدی سرایت میکنه، آخرفیلم هم که بابای پسره میفهمه میدونه که دختره وقتی گرسنه بشه دیگه دوست و آشنا براش فرقی نمیکنه، نمیتونه پسره رو قانع کنه که دختره دیگه قابل اعتماد نیست آخر فیلم هم نمیدونم یکی از تبدیل شده ها یا خود دختره پسره رو گاز میگیرن


چند سوال تصادفی

سلام
من دانش اموز سال اول متوسطه یا همون هفتمم
مدرسه رفتن برام واقعا سخته در حدی که کابوسشم میبینم
درس خوندن رو دوست ندارم
تو جمع دوستام بودن رو هم همینطور
البته این به این خاطره که باهاشون فرق میکنم و حرف هایی که بهم میزنن اصلا برام جالب نیست وگرنه در جمع هایی مثل تیم ورزشم و... دوست دارم باشم چون تقریبا مثل اونام
تنهایی رو بیشتر دوست دارم چون وقتی تنهام از خودم سوال هایی میپرسم و جواب هایی به خودم میدم که هیچ کس نمیتونه اونارو بم بگه.
از معلمام بدم نمیاد چون میدونم به خیال خودش داره بهترین کارارو واسمون انجام میده اما مطمعنم نمیدونه چقدر سخته. نمیدونه چقدر سخته ادم جلوی 30 نفر خورد بشه. نمیدونه که چقدر بده ادم از ترس فرداش نتونه شب بخوابه. بزرگ ترین نقطه ضعف منم تحقیر کردنم توسط دیگریه. میدونم خیلی بده بخاطر همین 6 سال مدرسمو بزور درس خوندم بهترین شاگرد بودم اونم واسه یه مشت معلم. میدونم. الان میگین بزرگ بشی ازشون تشکر میکنی. وای که چقدر از این حرف بدم میاد. درس خوندن شاید باعث بشه ایندم روشن بشه اما در ظاهر اینطوریه در باطن هیچ وقت خوشحال نخواهم بود و معنی زندگی واقعی رو نخواهم چشید. بخاطر همین امسال، سال هفتم مدرسم دارم سعی میکنم درس نخونم اما دارم دیوونه میشم هم نمیتونم تو جمع دوستام باشم هم به چشم معلمام یه کودن به نظر میام. از اون نگاه هاشون متنفرم. ناظما هم که مثل حیوون با ادم رفتار میکنن. به چشمشون یه پشه ی بی تربیت و بی نظم و تنبل و احمقی بیش نیستی
از همون لحظه اولی که وارد مدرسه میشم اذیتم میکنن.
یه بار ناظمه بهم گفت کی از این مدرسه میری تا از دستت راحت شیم؟
میدونم بهترین کار اینه که بهشون اهمیت ندم. خیلی سعی کردم. یه روز یه بار دوستمم گفت که ازت خیلی خوشم میاد خیلی خونسرد و بیخیالی. اما نمیدونه از درون دارم چه زجری میکشم.
بخاطر همین همیشه سعی کردم فرار کنم . بیشتر روزای مدرسرو غیبت میکنم. بخاطر همین نه تنها بچه بلکه معلما هم بهم تیکه میندازن.
خسته شدم. خیلی خسته شدم.
بیشتر کابوسام اینه که یکی داره دنبالم میکنه و من به شدت میدوم و فرار میکنم.
ولی بازم با اینکه این همه اذیت میشم نرفتن و غیبت کردنو ترجیه میدم حداقل وقتی نمیرم میتونم ذهنمو اروم کنم
جدا نمیدونم چکار دیگه باید بکنم
تنها کاری که از دستم برمیومد این بود که نظرات شما رو بشنوم
ممنون میشم راهنماییم کنید.
ببخشید که بد و طولانی نوشتم.



پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.