جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

مراسم شب یلدا

شما در شب یلدا چه مراسمی دارید؟ چه می کنید؟ چه می خورید؟



36
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

4


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

4 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
31357
0

.:.sojaAI.:.

شب یلدا که با نام شب چله هم شناخته می‌شود، طولانی‌ترین شب سال است و در فرهنگ ایرانی از دیرباز جایگاه ویژه‌ای داشته است. این شب به مناسبت پایان پاییز و آغاز زمستان جشن گرفته می‌شود. در ادامه به بخش‌های مختلف این جشن می‌پردازیم:


  • مراسم: در شب یلدا خانواده‌ها، دوستان و عزیزان دور هم جمع می‌شوند تا به استقبال زمستان بروند. این دورهمی‌ها اغلب با خواندن شعر، قصه‌گویی و گفت‌وگوهای دوستانه همراه است.

  • فعالیت‌ها: در این شب، بزرگ‌ترها و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها قصه‌ها و داستان‌های قدیمی را برای نوه‌ها و جوان‌ترها تعریف می‌کنند. بعضی اوقات هم بازی‌های گروهی و سنتی مانند حافظ‌خوانی انجام می‌شود که افراد به نوبت از کتاب حافظ شعری را باز می‌کنند و از بزرگ‌ترها تفسیر آن شعر را می‌خواهند.

  • غذاها و خوراکی‌ها: میوه‌های خشک مانند برگه زردآلو، توت، انجیر خشک، و همچنین آجیل شب یلدا که شامل تخمه، پسته، بادام، گردو و فندق است، از مهم‌ترین خوراکی‌ها هستند. علاوه بر این، خوردن هندوانه به عنوان نماد سرخی و شادابی و انار به عنوان نماد خون و زندگی شناخته می‌شوند. شیرینی‌های سنتی مانند باسلوق، شیرینی برنجی و کیک یزدی نیز معمولاً جزء پذیرایی‌های شب یلدا هستند.



همچنین در بخش‌های مختلف ایران ممکن است رسوم و آداب مخصوص به خود را داشته باشند که ماهیت محلی و بومی دارند و این تنوع فرهنگی باعث غنای بیشتر این جشن سنتی می‌شود.



امیدوارم توضیحاتی که دادم برات مفید بوده باشه و شب یلدای خوبی رو سپری کنی.

جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب
لطفاً توجه داشته باشید این پاسخ توسط هوش مصنوعی و به صورت خودکار تولید شده و ممکن است دقت کامل را نداشته باشد و حتی در مواردی کاملا اشتباه باشد. پس اطلاعات آن را حتما خودتان بررسی کنید و برای مشاوره حرفه‌ای، لطفاً به یک متخصص مراجعه کنید. ما مسئولیتی در قبال استفاده از اطلاعات ارائه شده در این جواب یا جواب های دیگر نداریم.
0
امتیاز


1903
477
5791

solmazj

شب یلدا در کرمانشاه
برا اساس آیین های قدیمی در این شهر نیز این شب را گرامی میدارند و با شعر خواندن ،قصه گویی،فال گرفتن و خوردن آجیل و خوراکی شب را بیدار میمانند و شادی میکنند.

آنها میوه هایی را که در این شب میخورند به نوعی نمادی از خورشید میدانند مثل هندوانه،انار سرخ، سیب سرخ و یا لیموی زرد.

قصه هایی همچون حسین کرد شبستری ، رستم و سهراب ، شیرین فرهاد به شعر خوانی از اشعار دلنشین و معروف شامی کرمانشاهی در این شب در مجالس مردم کرمانشاه خوانده می شود و خوراکی هایی از جمله مشکل گشا ، آجیل ، کاک ، راحت الحلقوم ، نان برنجی و شیرینی محلی نان پنجره ای پذیرایی می شود. فال گرفتن یکی از عادات زیبای کرمانشاهی است که با اتکا به اعتقادات خود رهنمودهای آن را چراغ روشنی برای حل مشکلات خود قرار می دهند.

شب یلدا در کردستان
«شه وی چله» اصطلاح کُردی شب چله یا شب یلدا می باشد. عکس خانه ها از قدیم در این شهر نان سنگک با دلمه خوشمزه برای پذیرای میهمانان تدارک می بینند و این امر به شکل یک رسم رایج در این شهر جا افتاده است.

شب یلدا در گلستان
مردم گلستان دوره یک کرسی جمع شده و نقل اندازی می کنند نقل اندازی همان تعریف کردن داستان های شفاهی یا همان مثل گویی می باشد.میوه های جنگلی و باغی میوه های مخصوص این شب در گلستان است شیرینی هایی همچون کَسمَک و مَت و همچنین کندس،لیمو،پرتقال و ولیک سفره شب یلدا را در خانه گلستانی ها رنگین میکند.

شب یلدا در استان مرکزی
در استان مرکزی نیز آداب و رسوم جالبی وجود دارد در این شهر خانواده ها به دور کرسی نشسته و انواع تنقلات و میوه ها همچون انگور ، هندوانه ، نخودچی کشمش ، تخمه و خرما روی سینی های قدیمی مسی چیده و میل می کنند. ریش سفیدان و بزرگترهای فامیل به غیر از خواندن اشعار سعدی و حافظ و فردوسی ،داستان ها و خاطرات کهن ایران زمین را برای اهل خانواده نقل میکنند.

شب یلدا در استان اردبیل
در اردبیل نیز در این شب دور هم جمع میشوند و تا نیمه های شب کنار هم مینشینند.از جمله خوراکی هایی که در این شب رسم هست هندوانه ،انار،پرتقال،تخمه،ماهی،پلو و .... میباشد.

0
امتیاز


1903
477
5791

solmazj

جشن یلدا امروزه توسط ایرانیان با شب نشینی اقوام و خانواده در کنار یکدیگر برگزار می شود بدین گونه که اعضای خانواده در این شب مهم گردهم آمده و افراد مسن خانواده شروع به تعریف کردن قصه های کهن می کند که خوردن هندوانه ، آجیل و انار و شیرینی و میوه های مختلف از جنبه های نمادین این شب عزیز می باشد اغلب این میوه ها دانه های زیادی دارند و به نوعی جادوی سرایتی به شمار می روند که انسان ها با توسل به برکت پردانه بودن آن ها نیروی باروری را در خود نیز افزایش می دهند و هندوانه و انار را به خاطر سرخی رنگ شان نمایندگی از خورشید در شب تصور می کنند.
آتش روشن کردن در یلدا
قصه خوانی و مثل گویی در شب یلدا
فال حافظ و شاهنامه خوانی در شب یلدا
چیدمان سفره شب یلدا
میوه های مخصوص شب یلدا
آجیل ها و تنقلات خوشمزه شب یلدا
0
امتیاز


36813
10507
120290

Guest

دور هم جمع می شیم، می گیم و می خندیم؛ انار می خوریم و آجیل جات و اینا
0
امتیاز
guest : نه بابا - 8 بهمن ماه 1397
guest : !!!! - 2 دی ماه 1398
guest : فال حافظ میگریم - 20 آذر ماه 1400




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


















لام
من ((امیر)) هستم و ۱۸ سالمه می خوام داستان زندگیمو بگم
من فرزند ۵ از خانواده ی فرزندی هستم .و چند تا خواهرم از من بزرگ تر هستند اگه بخوام از اول شروع کنم چون محیط خانوادم بیشتر دخترانه بود  و بخاطر شرایط کاری پدرم  کمتر با افراد دیگه ای رابطه داشتیم و این شرایط باعث شد که من از همون اول مشکالی داشته باشم مثلا نبود اعتماد بنفس و مقایسه کردن خودم با دیگران ..خلاصه همین طور گذشت تا اینکه کلاس پنجم ابتدایی رو تموم کردم و سه ماه تعطیلی بعدش رو رفتم خونه ی پدربزرگم (متاسفانه )اون سن برای من اوج شکل گیری شخصیت بود من یه پسر خاله داشتم بخاطر  اینکه  یه پسر بود خالم خیلی بهش رو داده بود  و یه اخلاق  عجیبی داشت  و حدود سه سال ازم هم بزرگتر بود گفتم براتون که رفتارش عجیب بود مثلا مثل پادشاها دستور میداد ..من تو اون  سن  از اون رفتار  الگو گرفتم  و این شد که بعد حدود  ۲ هفته برگشتم خونه اما اینبارو متفاوت بودم وه مثل اون دستور میدادم مثلان که نصف  فلان لیوانو اب بیار یا..... و این شد  شروع  مشکلات جدیم .این دستور دادن  بعدش باعث  برخاشگریم شد و حدود یه سال بعد وارد  بلوغ زود رسم شدم خلاصه  کار به جایی کشید  سال سوم راهنمایم باعث شد رو به روانشناش کنم و حدود ۶ ماهی رو قرص مصرف کنم .خلاصه حالم بهتر شد  اما  قابل  اطمینان  نبودم مثلا در اوج  خوش اخلاقی  یهو  ۱۸۰ درجه  رفتارم  تغییر میکرد .بخاطر بلوغ زود رس  و مشکات قبل هم یه بی اعتماد بنفس کامل  بودم یادم میاد دوس داشتم که جلب توجه کنم و همه نگاهم کنن و اینکه شبا که می خوابیدم از خدا می خواستم یا خوشگلم کنه  یا بکشدم ((یادش  بخیر دوران  میل جذابیتم ) خلاصه به همین طور و این احوالات  گذشت تا این که سال سوم با یه بنده خدایی ((ایشالله هر جا که هست  تنش  سالم باشه  )) اشنا شدم که باعث یکی از بدترین اتفاقات دوران  زندگیم شد البته مشکل از اون  نبود از من بود اون همکلاسیم به نظر من زیبای روی بود و منم که دوس داشتم زیبا رو باشم و همیشه هم مقایسه میکردم همه ی این عوامل باعث شد که احساس خیلی عجیبی داشته باشم  هم رقابت بود هم نفرت  هم ... اون موقع وقتی نگاهش میکردم همون قیافه ای رو داشت که من تو رویا   می خواستم باشم  همون دقیقا باعث مشکلاا بعد من شد مشکلات روانیم خیلی بالا گرفت  معدم  زخم شد با خانواده  خیلی  حرفم میشد از خودم متنفر می شدم  و فک میکردم که شاید خدای نکرده  خدایی نکرده علاقه زه همجنس خودم داشته باشم  راستی  اینم بگم که خیلی دوس داشتم  اون زمان بهم توجه  میکرد درسام  بد شده بود  و اصلا مدرسه نمی  رفتم  اینم بگم که خانوادم می دونستن که حالم بده اما  نمی دونستن  بخاطر  اون بنده خداست و خیال میکردن مشکلات  قبله  اما یکی از ابجیام خبر داشت و می دونست اون زمان خیلی دردودل می کردم و باعث میشد حالم بهتره  بشه ..گذشت و منم به کمک خدا تونستم اون کلاس ۱۲ رو تمام کنم و دیگه نبینمش  و حالا شده ۱۷ سالم و کلاس ۱۲ هم تموم کردم..راستشو  بخواین  از خیلی  بچگی عشق  پلیس  بودن داشتم  و عاشق این کار بودم همون سه ماه تطعیلی ثبت نام کردم واسه پلیس  شدن   وقتی  فک میکردم بالاخره از دست  اون افکار  خلاص  شدم (نه کامل خلاص ولی نسبت بهتر )و الان دیگه می خوام  پلیس این  مملکت باشم احساس  مفید  بودن میکردم ثبت نام کردم و همزمان هم درس می خوندم که پیش دانشگاهی رو بگیرم  هم مراحل نظامی شدن خلاصه بعد از ثبت نام قبول شدم  و تونستم همه مراحل  رو جز مرحله ی اخر بگذرونم  راستی اینم بگم وقتی زه قبل فکرد میکردم می گفتم این انع مع عسری یسرای منه واین اسونی من بعد از اون سختیه که تونستم سربلند بیرون بیام ...بریم سر اصل مطلب روز  ۲۶.۹.۹۵ روز بدی بود ساعت ۱۹ مشکل واسم ایجاد شد  اونم فقط یه فرکانس از گوش چپم ضعیف بود در حالی که من همه ی مراحل رو رفته بودم تو همون سن ۱۷ سالگی  بعد از این قضایا منع استخدام شدم یعنی دیگه نتونم هیج وقت به ارزوم برسم این قدر علاقه داشتم اون زمان  تو ((اربعین بود)) پدرو مادرم رفته بودن کربلا من لباس های نظامی رو خریده بودم..بعد از منع استخدام شدنم تمام دنیا رو  مقابل خودم دیدم  چیزی که فک میکردم اسونیه منه واسم تمام شد و این  یه شکست دیگه  واسم بود هر روز که از خواب  پا میشدم منتظر یه معجزه بودم چون نمی تونستم باور کنم از شغلی که همیشه دوسش داشتم و دارم رو نمی تونم داشته باشم خلاصه همین فکر و داشتم تا حدود ۶ ماه بعد و جریان نامزد گرفتنم واسه من  شد ۱۸ سالم و یه مسائلی پیش اومد و اینکه  داشت سن پدد و مادرم بالا میرفت تصمیم‌گرفتم که ما ازدواج کنیم بعد از شکست تو نظام رفتم  خواستگاری خلاصه قسمت ما شد که  دختر فامیل رو بگیرم (( البته واسه چند ساله اینده ها ))) ما هم ۱۷ برج ۱ سال ۹۶ رفتم خواستگاری اونا هم قبول کردن منم با خودم فک میکردم بعد از جریان کلاس ۱۲ و شکست تو نظام  خدا (( فدای خدا بشم الهی.. ))  می خواد شادم کنه و این دیگه راسی راسی انع مع عسری یسرای من باشه  ناگفته نمونه یکی از ارزو هام براورده شده بود  خلاصه  بلوغ ما هم تموم شدو  به یه قیافه ی قشنگ  رسیدیم  و خیلی هم خوب بود مثلا یادم میاد میرفتم  بازار  هرکس  از جلو می اومد  حتما حتما  یه نگاهی  می کرد اما  من تا اون سن ۱۸ سالگی خوشبختانه با این که همه ی دوستام رفیق بازی میکردن  بجز  یه مزاحمت تلفنی  واسه یه دختر ایجاد کردم  اونم وقتی  کلاس  پنج بودم دیگه  هیچ ارتباط دیگه ای نبوده بریم سر اون موضوع ازدواج خوب با خودم گفتم خوبه دیگه اینم ان مع عسری  یسراس حدود و بعد از چند  ماه  دختره (((اونم خدا حفظش  کنه و از خدا واسش یه زندگی  خوب می خوام ؟)*)؟؟ بهم گفت از انتخاب  تو پشیمون شدم   و نمی خوام با تو زندگی کنم در حالی که من   یکی از دلایل رفیق بازی نکردنم این بود((ایه ی  ۲۳  یا ۳۱ سوره نور )) مردان پاک زنان پاک ..مردان ناپاک زنان ناپاک..... می گفتم خدا من که کار بدی نکردم تا با همسر اینده ام زندگی خوبی داشته باشم ولی  درعوض  این نصیبم شد خلاصه  بعد از  حدود دو ماه از این قضیه با اینککه  اون  دختره هیچ ارتباطی باهام نداشت  در حالی که خیلی از  کسای حتی شوهر هم داشتن ...استغفروالله  ولی  ما بخاطر خدا  پاک موندیم..راسی منم بگم خانواده رو در جریان گذاشته بودم بعد از اینکه پدرو مادرم  از مسافرت برگشتن بهشون گفتم وقرار بر این شد که تمومش کنن ..و تمومش هم کردن و اما  اینم  انع مع عسری  یسرای  من نبود ..راستی  بگم بعد از منع استخدام شدنم راهی نداشتم جز درس خوندن و چون کنکور ۹۶ رو از دست دادم ک قصد دارم بخونم واسه ۹۷ اما یه دلایلی نمی ذاره ...((  می خوام فردا اول صبح  ))شروع کنم به درس خوندن .. راستی اینم بگم تا حتی چند روز پیش خیلی از خدا  گله میکردم می گفتم اون از  دوران  دبیرستانم  اون از  سرکار رفتم اینم از  ازدواج کردنم  و همیشع  هم میرفتم  پیش خواهرم درودل میکردم و می گفتم من سختی کشیدم  اما  امشبو رفتم  اما  درودل نکردن چون یه کلیپ دیدم که یه نفر تو زلزله ی سرپل اعضای خونوادشو از دست داده بود فک کردم  همین کافیه که خونوادم کنارمن و باهاشون  شادم با پدرو مادرم  میگمو می خندم ... پیش خودم خجالت  کشیدم اینابرم  بگم خدا  چرا این اتفاقا واسم افتاد  راسی اینم‌ بگم الان  قیافم  خیلی خوب نیست موهام کوتاهه  و ریش هم دارم  اما دیگه الان نمی خوام  جذاب باشم یا جلب  توجه کنم  دوس دارم عادی عادی  باشم  یه گوشه  کنار  خونوادم  زندگیمو  پیش  ببرم  تا ببینم خدا چی می  خواد  خدا هم منو ببخشه  شاید یه وقتایی بی وجدانی کردم  و یک طرفه قضاوت کردم اما شاید این اتفاقات  باعش  شد  که اون پسری که تو دخترا  بزرگ شد و مثل دختر فک میکرد  حالا شده  مردی  همسنو سالاش  یا  حتی  کسایی که ازش  بزرگترن ازش راهنمایی می خوان البته  خدا کمکم کنه همین دیدگاه  رو داشته  باشم الان ۲۳.۵۸ دقیقه   روز  ۳۰ ابان ۹۶ این داستانو  واسه ی این مینویسم  که کسایی که  فک می کنین خیلی  بد بختن  بخودشون بیان  و به این دیگاه  فک کنن که خدا داره  یادشون میده  رسم  زندگی  رو  یا  کسی بتونه  از این داستان درس بگیره  هرچند مشکلات بزرگی  نبودن  اما خوب  ادم  یاد میگیره . اینم بگم خیلی خیلی جزئیات بیشتره  (( اینکه از همه ی رفیقام فقط من موندم  ))  اما خلاصه کردم واستون .من امیر   ۱۸ ساله  خدارو شکر میکنم که مشکلات رو تا وقتی  که جون و تازه نفس  بودم  کشیدم  ....انشالله  هممون  عاقبت بخیر  بشیم.ببخشید از غلط ها




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.