سلام وقت بخیر مستقیم میرم سر مطلب ۱۶ سالی در سن کم عاشق یه پسری شدم که به خانوادم حرف منو زد میخواستم که به دلیل شرایطش خانوادم حاظر به ازدواج ما نشدن و بعد به سربازی رفت ولی اجازه بهش دادن که اگه شرایطو بجا اورد میتونه بیاد خواستگاری و گذاشتن با هم چت کنیم یک سالو خوردی که خدمت سربازی بود در ارتباط بودیم و من دور از چشم مادر پدرم میرفتم موقع های میومد مرخصی میرفتم کنارش به من دست نمیزد هنیشه کنار هم با هم صحبت میکردیم که بعد از مدت ها یبار که دیدار کردیم همو دست منو گرفت در همین حدا بیشتر نبود ولی بازم همیشه مرخصی که میومد تا زمان مرخصیش هر روز میومد کنار خانوادم باهاشون صحبت میکرد همچنان همو میخواستیم مدتی گذشت که خدمت بود با من سرد شد رفتارش عوض شدقبلش به حدی همو میخواستیم که خیلیا خبر داشت تو شهر شهرمون کوچیکه توشهر پیچیده بود که ما همو چجوری میخواییم یهو رفت پرونده منو بست خیلی اذیت شد عذاب کشیدم برای یک ماه رفت ولی از دور حواسش بهم بود خبر بهم میرسید بعد یک ماه برگشت و گفت فقط خانوادت خبر داشته باشن برای دوسه روزی صبر کردم باهاش در ارتباط شدم حس خشم توم زیاد بود حس  بهش گفتم نمیخوامت ۴ ماه از زندگیش رفتم برای همیشه تا که دستش بد شکستو عمل جراحی کرد اون موقع بهش پیام دادم که چی شده اشتی کردی به مدت چند روز اون ادم عوض نشده بود رفتارش با من منو اذیت میکرد حالمو بد میکرد ازارم میداد کاری کرد که خانوادم رو من دست بلند کردن م اینبار من محکم رفتم چند ماهی گذشت بهدمن خواستگار اومد و متوجه شده بود بهش خبر رسیده بود که مورد تایید منم قرار گرفته پیام داد کلی حرف زدو من با سنگینی کامل جوابشو میدادم که ما بدرد هم نمیخوریم بعد از اون هفته ای یبار پیام میداد در مورد خواستگارم حرف میزد به بهونه های مختلف که باهام دعوا بگیره دیگه چند ماهی گذشت  خیلی پشیمون که چرا اونکارو کرد خانوادم دست رو من بلند کنن معذرت خواهی چند دیدن بار برای بر گشت به زنگیم که یهو دلم خواست یه فرصت دوباره بدم و دادم خیلی عوض شده بود بهش گفتم بزار به خانوادم بگم در ارتباطیم گفت تا زمانی شرایطشون بجا نیوردم ن ننگو  پنهونی ولی خواهر برادر عروس داماد خودشون خبر داشتن ما باهمیم یه گروه زده بود که باداونام در ارتباط شده بودم ولی خبر نداشتم مادر پدرش خبر ندارن به هر حال دیگه باهم در ارتباط شدیم خیلی تغییر کرده بود خوب شده بود تا که دیدم یروز رفته بود تهران لایو گرفته بود صدا دختر میمد بهش گفتم اینا کین گفت اجیام باهاش دعوا گرفتم و...قرار شد همو از نزدیک ببینیم باهم صحبت کنیم گفت بیا خونه منم طبق معمول با خیال جمع رفتم منو گرفت تو بغل دراز کشید بهم گفت تو که حساس نبودی خودت میگفتی اشکال نداره تو باشگاه با دخترا کار کنیو از این حرفا منم بهش گفتم من گفتم کار کنی نگفتم اجی داشته باشی در ارتباط بشی باهاشون همینو گفتم داستان تغییر یه اتفاقی افتاد که به خواست خودم نبود بعدش خیلی وحشتناک بود برام اون اتفاق که ازش توقع نداشتم ولی بازم باهم خوب بودیم ولی نگفت قید خواهرامو میزنمو اینا من بعد اون اتفاق خیلی گریه کردم ولی قرار بود زمانی به من دست بزنه دیگه به هیچ دختری دست درازی نکنه سر قضیه اون خواهریا دیگه باهم حرف نزدیم که به تفاهمم نرسیدیم گذشت گذشت رفتم کنار حرف زدیم یروز از من خواست که برم کنارش برای یه اتفاق دیگه منم با میل خودم رفتم چون دوست نداشتم به دخترای دیگه دست بزنه بارم رفتارش خوب بود مدتییی گذشت رفتارش یجوری شد بهم توجه نمیکنه پیامش میدم انلاین میشه جواب نمیده بعضی پیامارو زنگش میزنم خو



جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

شوهرم ب میخوره تازه فهمیدن

شوهرم ب۲ میخوره.تازه فهمیدن



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

2


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

2 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
23881
0

.:.sojaAI.:.

براساس اطلاعاتی که دادی، به نظر میاد که می‌خوای بدونی باید چه کاری انجام بدی و یا چطور به شوهرت کمک کنی که با مشکل اعتیادش مقابله کنه. من چند پیشنهاد برات دارم:


  • صحبت کردن با او در مورد نگرانی‌ها و احساسات خودت به شیوه‌ای ملایم و حمایت‌گرانه.

  • ارائه پیشنهاد برای مراجعه به مشاور یا متخصص اعتیاد.

  • جستجو برای یافتن گروه‌های حمایتی یا برنامه‌های درمان اعتیاد در نزدیکی.

  • مطالعه و کسب اطلاعات در مورد اعتیاد به مواد محرک و روان‌گردان.

  • تشویق شوهرت برای پذیرش مسئولیت اعمالش و ترغیب او برای کمک گرفتن.



پذیرش اینکه یکی از نزدیکان ما به مواد اعتیادآور بستگی دارد، می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد. مهم است که در طول این فرایند از خودتون مراقبت کنی و در صورت نیاز، از حمایت عاطفی و روان‌شناختی بهره‌مند شوی.





امیدوارم پاسخ من بتونه کمی بهت کمک کنه در شرایط سختی که باهاش مواجهی. موفق باشی.


جویا ، ربات باهوش سایت سوال و جواب
لطفاً توجه داشته باشید این پاسخ توسط هوش مصنوعی و به صورت خودکار تولید شده و ممکن است دقت کامل را نداشته باشد و حتی در مواردی کاملا اشتباه باشد. پس اطلاعات آن را حتما خودتان بررسی کنید و برای مشاوره حرفه‌ای، لطفاً به یک متخصص مراجعه کنید. ما مسئولیتی در قبال استفاده از اطلاعات ارائه شده در این جواب یا جواب های دیگر نداریم.
0
امتیاز


32
1480
468

rojany

قرص زیرزبانی بوپرنورفین یا ب۲ نوعی داروی شبه مخدر است که برای درمان اعتیاد به اپیوئیدها، چه داروهای تجویزی چه غیرقانونی، به کار برده می‌شود. برخی متخصصین ترک اعتیاد با قرص ب۲ را در قالب برنامه جامع ترک اعتیاد در کنار مشاوره و رفتاردرمانی برای درمان اعتیاد تجویز می‌کنند. هرچند از عوارض خود این دارو وابستگی به آن است که در صورت سوءمصرف، بیمار به برنامه تخصصی ترک قرص ب۲ نیاز پیدا می‌کند.
عوارض جانبی مصرف بوپرنورفین
چنانچه با نشانه‌های حاکی از حساسیت به بوپرنورفین مواجه شدید، به سرعت به اورژانس مراجعه کنید. از جمله نشانه‌های حساسیت به قرص b2 می‌توان به کهیر، مشکلات تنفسی و ورم کردن صورت، لب‌ها، زبان و گلو اشاره کرد.

مصرف داروهای مخدر می‌تواند تنفس را آهسته یا حتی متوقف کند و منجر به مرگ شود. بنابراین به اطرافیان‌تان اطلاع بدهید که اگر متوجه شدند آهسته و با وقفه‌های طولانی نفس می‌کشید، رنگ لب‌های‌تان کبود شده است یا به راحتی از خواب بیدار نمی‌شوید، حتماً با اورژانس تماس بگیرند.

در صورت بروز علائم زیر باید به پزشک مراجعه کنید:

علائم خماری اپیوئیدها: لرز، دون دون شدن پوست، تعریق شدید، احساس گرما یا سرمای غیرعادی، آبریزش بینی، آبریزش چشم، اسهال، درد عضلانی؛
تنفس صدادار، آه کشیدن، تنفس سطحی، قطع شدن تنفس هنگام خواب؛
آهسته یا ضعیف شدن نبض؛
احساس سرگیجه و حالتی مانند غش کردن قریب‌الوقوع؛
احساس درد در قفسه سینه و به سختی نفس کشیدن؛
علائم ناشی از کاهش کورتیزول: حالت تهوع، استفراغ، بی‌اشتهایی، سرگیجه، خستگی شدید یا ضعف و
ناراحتی‌های کبدی: حالت تهوع، معده درد، خارش، بی‌اشتهایی، تیره شدن رنگ ادرار، مدفوع رسی رنگ و زردی (زرد شدن پوست یا چشم‌ها).
چنانچه با علائم ناشی از سندرم سروتونین، از قبیل آشفتگی، توهم، تب، تعریق، لرز، تپش قلب، سفتی عضلات، پرش عضلات، از دست دادن هماهنگی، حالت تهوع، استفراغ یا اسهال مواجه شدید، به سرعت به پزشک مراجعه کنید.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان



22500 امتیاز هدیه بهترین جواب

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.