جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

تفاوت میان احساس شرم و احساس گناه چیست

تفاوت میان احساس شرم و احساس گناه چیست؟



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



56
249
68

.:.soja.:.

دانشمندان علوم روانشناسی و انسان شناسی هر دوی این احساسات را در مجموعه «احساسات اخلاقی» طبقه بندی می کنند. به قول پروفسور تنگنی «احساسات اخلاقی به ما قدرت و انگیزه می دهند که کارِ درست را انجام دهیم و از اعمال غیراخلاقی دوری کنیم.» به عنوان مثال، فردی که پس از انجام کاری نادرست احساس گناه می کند، معمولا کمتر دست به خشونت می زند و یا در روابط با افراد دیگر بیشتر روحیه همکاری از خود نشان می دهد. و برعکس آن، یکی از مهمترین تفاوت های بین افراد معمولی و افرادی که دچار اختلال شخصیتی ضداجتماعی هستند (معروف به سایکوپث ها) این است که سایکوپث ها عموما یا احساس شرم و گناه نمی کنند، و یا میزان احساساتشان بسیار کمتر از دیگران است. به همین دلیل برایشان مهم نیست که رفتارشان ممکن است مایه آزار و اذیت دیگران باشد.

با وجود این که این دو احساس شباهت های زیادی به یکدیگر دارند، دانشمندان نظریه های متنوعی در مورد تفاوت های بین احساس شرم و احساس گناه ارائه داده اند. در حال حاضر، دو مکتب فکری عمده در مورد این تفاوت ها وجود دارد که در اینجا مختصرا به آن می پردازیم:

یک- تفاوت بین قضاوت شخصی و قضاوت عملی: پژوهش ها نشان داده که احساس گناه معمولا با «قضاوت های عملی» همراه است. مثلا، فرد با خودش می گوید «کاری که کردم درست نبود!» در حالی که احساس شرم معمولا با «قضاوت های شخصی» همراه می شود. به عنوان مثال شخص به خودش می گوید «من آدم بدی هستم.» ازین نظر، احساسات منفی ای که در پی احساس گناه ایجاد می شوند درونی ولی ناپایدار هستند، و چون متمرکز بر عملی هستند که فرد انجام داده، معمولا به فرد انگیزه می دهند که اعمالش را در آینده بهبود بخشد. در حالی که چون احساس شرم متمرکز بر خود فرد است، ممکن است تاثیرات منفی درونی و بلند مدتی برای فرد داشته باشد.

دو- تفاوت بین جنبه عمومی یا خصوصی شرم: پژوهش ها نشان داده که اشتباهات و کارهای نادرستی که جنبه عمومی پیدا کنند (یعنی دیگران به شکل مستقیم یا غیرمستقیم از آن ها خبردار شوند) معمولا منجر به احساس شرم می شوند. ولی خطاها و اعمال نادرستی که فقط خود فرد در مورد آن ها اطلاع دارد (و دیگران از آن ها چیزی نمی دانند) معمولا منجر به احساس گناه می شوند.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


25000 امتیاز هدیه بهترین جواب

30000 امتیاز هدیه بهترین جواب

27500 امتیاز هدیه بهترین جواب


22500 امتیاز هدیه بهترین جواب









با عرض سلام وخسته نباشید . بنده مدت دوسال است که ازدواج کرده ام و خدارو شکر تا بیش از 70 یا 80 درصد موارد زندگی با خانمم و خانواده ایشان از همه نظر هم سو و هم فکر هستیم . اما از همان اوایل ازدواج یه اختلاف فکری با همسرم دارم که البته به مرور زمان بهتر شده ولی باز بعضی اوقات پر رنگ میشه . اونم این هست که من در کل از نظر اخلاقی دوست دارم که اگه از چیزهایی برخوردار هستم و یا چیزی خرید می کنم معمولا مواد غذایی ، اونو تا حد اعتدالش با بقیه شریک شم . مثلا اگر خربزه و یا هندوانه ای هم بخرم حتی یک عدد دوست دارم یک قاچ از اونو با بقیه شریک شم و فکر کنم کار بدی هم نیست و حتی اخلاقیه . از طرفی بنده در خانه پدری البته واحدی جدا زندگی می کنم و طبیعتا این طور موضوعات زیاد اتفاق می افته مخصوصا مادر و برادرم هم که متاهله و در واحدی در همان منزل پدری زندگی میکنه ، همین موضوع را به کرار انجام می دهند مثلا برادرم و یا مادرم هر چیزی که خرید کنند اکثر اوقات با ما تقسیم می کنند . اما همسرم نسبت به این موضوع کم کاره یعنی نمیدونم یا فراموش می کنه یا دوست نداره و یا اخلاقش اینه که البته با شناختی که ازش دارم فکر میکنم کمی بی خیاله نه به شکل بدش . در هر صورت خیلی موضوعات رو در بر می گیره که من دوست دارم خانمم خودش تو این مسائل خط مقدم باشه و حتی من رو هم ترغیب کنه . چون دیدم خانم های اطرافم و حتی مادر خانمم که این کار رو می کنند . ولی برای من جای سواله که چرا همسرم کمی بی تفاوته . راجع به این موضوع هم مکرر با ایشون صحبت کردم ولی بی فایده بوده . لطفا من رو راهنمایی کنید .

سلام.من در رابطه با یکی از نزدیکترین فرد زندگیم سوالی دارم.اون یه خانوم جوونه که خیلیییی برام مهمه حالش.در کودکی سابقه حس کردن یه موجود خیالی رو داشته که به اسم صداش میکرده با پی گیری خانواده متوجه شدن که این مسئله برای بچه های تو اون سن و سال طبیعیه.ماباهم خیلی راحتیم واسه همین مشکلاتشو باهام درمیون میزاره.پارسال بود که میگفت خیلی میترسم.وقتی ازش پرسیدم از چی؟ میگفت حس میکنم یکی پیشمه یکی پشت سرمه خیلی میترسم و اینا.یروز بهم گفت اون موجود وحشتناک هی ازم میخواد که مثلا خودمو از پله ها بندازم پایین هی اینو بهم میگه منم هربار به تو فک میکنم که دوست دارم و اینکارو نمیکنم.نگران کننده بود سعی کردم کنارش باشم حرفاشو بهم بزنه تا بعد یه مدت یادش رفت اما الان دوباره برگشته اون حس هاش.دیشب دوباره بهم گفت خیلی میترسم با اینکه تنها نبود تو خونه اما باز میترسد میگفت فک میکنم یه موجود وحشتناک تو خونست حتی از ترس نمیتونست بخوابه یا حتی گریش گرفت.زنگ زد که امروز یکی بیاد پیشش بمونه که کمتر بترسه.حس میکنم حالش خوب نیس.نمیدونم چیکار کنم؟ میترسم اتفاقی بیوفته لطفا کمکم کنید بتونم واسش کاری کنم قبل از اینکه اتفاق ناخوشایندی پیش بیاد.هرچی سریع تر منتظر پاسخ شما هستم.خیلی ممنون








پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.