داستانش اینطوری بود که دختره توی یه روستا با ببرادرش زندگی می کنه دوستش میاد ببرش شهر با هزار زحمت داداشش راضی می شه اونجا پسر عمه دختره از خارج اومده طی اتفاقاتی عاشق هم میشن اما داداش دختره شرط میزاره که باید گندمایی که امسال درو می کنه از گندمای خودش بیشتر باشه پسره هم کلی سختی میکشه اگه کسی اسمشو می دونه بگه
تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.
طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات