جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

خانوادگی

با سلام.من زنی 26 ساله متاهل وصاحب دوفرزند هستم.در 18 سالگی ازدواج کردم.همسر من مدام با گوشی وصل به شبکه های اجتماعیه.اوایل زیاد توجه نمیکردم میگفتم کم کم خودش خسته میشه.تا اینکه دیدم بازم به کارش ادامه داد یک بار گوشیش رو چک کردم دیدم بایک خانمی در ارتباطه وقتی بهش گفتم چیزی منم بعد یه مدت قهر بیخیال شدم گفتم خودش فهمیده اشتباه کرده.ولی باز به این کارش ادامه میده ومنم میدونم با کسی در ارتباطه رمز گوشیشو عوض کرده تا من نتونم گوشیشو ببینم خواهش میکنم راهنماییم کنید چیکار کنم اگه به خواطر بچه هام نبود یه لحظه هم تحملش نمیکردم



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
3
77

rezapak

سلام خواهر عزیزم .قبل ازاینکه عرضم و بگم متوجه باش که بنده ۴۸سال سن دارم وبعد۲۰سال زندگی مشترک الان مجرد هستم با دنیایی از تجربه میخوام بگم : کارت خیلی اشتباه و غلط هستش زندگی که ذهن طرفین دنبال چک کردن باشه زندگی نیست! بشین مستقیم باهاشون صحبت کن وعلت کارشو ازش بپرس مطمئنم لازم نیست بگم زمان پرسیدن این سوال ازشوهرتون کی باشه تا جوابی مطلوب بگیری !؟ هنر زن اینجا باید خودنمایی کنه...
خواهرم مسائل کوچک زندگی رو حتما بشینید بیان وحل کنید تا خدای نکرده این کوچک ها بمرور زمان اینقد بزرگ میشن که دیگه خداهم نعوذبلله نمیتونه حل کنه ... پس خواهش برادرت و گوش دل بگیر و درست زندگی کن
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان



22500 امتیاز هدیه بهترین جواب

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب

فیلم سینمایی خارجی قدیمی قبل از سال ۲۰۰۰.
فیلم درباره ورود یک دانش آموز به کالج نمونه‌ای شبانه روزی است که در آن کالج دادگاه دارد و عوامل آن دادگاه تشکیل شدن از خود دانش آموزان.و قاضی آن دادگاه خود را قلدر کالج میداند و همه را به دعوا با او دعوت میکند .این دانش آموز تازه وارد هم درسهایش عالی هست وهم مبارز خوب ودر ان کالج به ورزش شنا مشغول میشود .قاضی کالج با افراد که را اوباش می‌بینند و از او پشتی بانی میکنند با او درگیر میشود و به تنهایی به آنها نشان میدهد که از آنها نمی ترسد و در این درگیری ها او را با تنبیح کردن تحقیر میکنند و دستور میدهند که چاله ای به اندازه قبرش بکند و همانجا بماند و دوباره او را مجبور به پر کردن همان چاله میکنند ‌.تازه وارد شبی با یک سطل پر از مدفون وارد اتاق قاضی قلدر میشود و در حالی که او خواب است سطل را بر روی او خالی میکند و پا به فرار می‌گزارد، در مبارزه چشمش اسیب میبیند . او با دختری آشنا میشود و این آشنایی باعث اخراج آن دختر از کالج میشود واو هم برای تلافی کردند گزارش تمام اتفاقات آنجا را کالج را به یک وکیلی گزارش میدهد و آن وکیل به او کمک میکند و با همکاری هم آن کالج تعطیل می‌شود.و در آخر او به خانه برمیگردد ، او کارنامه خود را به پدر نشان میدهد و پدرش او را بخاطر کم بودن نمره انظباط میخواهد تنبیح کند و به او میگوید به اتاق دیگر برود و خود را برای تنبیح شدند حاضر کند پسر به اتاقش میرود و کمربندی که پدرش با آن او را تنبیح میکند را بر میدارد و زمانی که پدرش وارد اتاق میشود با تهدید پسرش مواجه میشود که مجبور به ترک خانه برای همیشه میشود پدر چمدان خود را می‌بندد و برای همیشه از آن خانه میرود

















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.