جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

خانوادگی

با سلام.من زنی 26 ساله متاهل وصاحب دوفرزند هستم.در 18 سالگی ازدواج کردم.همسر من مدام با گوشی وصل به شبکه های اجتماعیه.اوایل زیاد توجه نمیکردم میگفتم کم کم خودش خسته میشه.تا اینکه دیدم بازم به کارش ادامه داد یک بار گوشیش رو چک کردم دیدم بایک خانمی در ارتباطه وقتی بهش گفتم چیزی منم بعد یه مدت قهر بیخیال شدم گفتم خودش فهمیده اشتباه کرده.ولی باز به این کارش ادامه میده ومنم میدونم با کسی در ارتباطه رمز گوشیشو عوض کرده تا من نتونم گوشیشو ببینم خواهش میکنم راهنماییم کنید چیکار کنم اگه به خواطر بچه هام نبود یه لحظه هم تحملش نمیکردم



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
3
77

rezapak

سلام خواهر عزیزم .قبل ازاینکه عرضم و بگم متوجه باش که بنده ۴۸سال سن دارم وبعد۲۰سال زندگی مشترک الان مجرد هستم با دنیایی از تجربه میخوام بگم : کارت خیلی اشتباه و غلط هستش زندگی که ذهن طرفین دنبال چک کردن باشه زندگی نیست! بشین مستقیم باهاشون صحبت کن وعلت کارشو ازش بپرس مطمئنم لازم نیست بگم زمان پرسیدن این سوال ازشوهرتون کی باشه تا جوابی مطلوب بگیری !؟ هنر زن اینجا باید خودنمایی کنه...
خواهرم مسائل کوچک زندگی رو حتما بشینید بیان وحل کنید تا خدای نکرده این کوچک ها بمرور زمان اینقد بزرگ میشن که دیگه خداهم نعوذبلله نمیتونه حل کنه ... پس خواهش برادرت و گوش دل بگیر و درست زندگی کن
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


25000 امتیاز هدیه بهترین جواب

30000 امتیاز هدیه بهترین جواب

27500 امتیاز هدیه بهترین جواب


22500 امتیاز هدیه بهترین جواب












سلام. من دختر هجده ساله ای هستم که به خاطر یک سری مشکلات خونوادگی، هفته ای دو بار به یه گروه مشاوره مراجعه میکنم...توی این گروه، افرادی با مشکلات مختلف دور هم حلقه میزنن و راجع به مشکلاتشون به هم میگن تا سبک بشن و اونوقت مشاوری که در اونجا حضور داره همگی رو تک تک راهنمایی میکنه تا چطور مشکلاتشون رو حل کنن...به تازگی یه آقای بیست و هفت ساله به جمع ما ملحق شده که خیلی عجیب بنظر میاد...خیلی افسرده ست...به ندرت حرف میزنه و اگه هم بزنه، به اصرار مشاوره...هر وقت که شروع میکنه به حرف زدن، بغضش رو نمیتونه نگه داره و گریه میکنه...یه روز راجع به مشکلش گفت...اون گفت که بیست سالش بوده که ازدواج کرده و بیست و دو سالگی پدر شده...توی یه حادثه همسرش و پسر یه ماهش رو از دست میده و الان خودشو باعث و بانی همه ی این اتفاقات میدونه...بعد از پنج سال هنوز نتونسته روحیه شو بدست بیاره...حالا من، توی همه ی این گیر و دار، یه حس خاصی نسبت به این آقا پیدا کردم که بعید میدونم این باشه که بهش جذب شده باشم، چون اصلا بنظر نمیاد مرد قوی و محکمی باشه...نمیدونم...دلم میخواد بهش کمک کنم...دلم براش میسوزه ولی نمیدونم چرا همش فکر میکنم یه حسی فراتر از اینا بهش دارم...بنظرتون چطور میتونم حس واقعیم رو نسبت بهش کشف کنم؟






پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.