یک پسر بچه کوچیک فکر میکنه بچه ی خانوادش نیست و از خونه فرار میکنه بعد به دنبال یه دوست پیر که تو خونه سالمندان داشته میره و اون روهم فراری میده بعدش باهم میرن تو سیرک کار میکنن تا این که اون پیر مریض میشه و پسره هرچی پول در اورده میده تا دوستش خوب شه اخرشم تو حیاط بیمارستان پدر مادرش پیداش میکنن
تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.
طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات