سلام یک امپراطوری بود که یک پادشاه داشت که یک پسر کوچیک هم داخلش بود و پدر بزرگ داشت و دو جادوگر یکی جوان بد حیله گر یکی پیر با مو های سفیدی داشت که ان جادوگر بد حیله گر لباس پوست خرس هم بر تن داشت و یک قسمتش میرن به روستای پسر بچه پدر بزرگش نقشه میریزه که برن به روستاشون اونجا رو به آتیش بکشن
تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.
طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات