آیا اسم فیلم ایرانی چه بود که دو تا خواهر برادر با پدر و مادرشون که خونشون تویه روستای بود بعد پول دارا اومدن اونجا هارو خریدن که یکی از پول دارا اومد همون باغی که اونا با پدرو مادرشون توش بودن خرید و بعدش شدن سرایه دار اون باغ که یه شب تولد بچه های همون صاحب باغ بود که اونا رفتن به جشنتولد و بعد مه جشن تولد اون دوتا خواهربرادر میخواستن کمک کن چون اون بچها بهترین رفیقشون بودن و داشتن ظرف هارو تمیز میکردن پدر اون بچه ها اومد بابت اون کاری که کرده بودن پول بهشون داد و اون خواهر برادر ناراحت شدن که چرا همه فکر می‌کنند ما برایه پول کمک سون می کنیم و رفتن با چشمه گریون تویه جنگل و یه هو صدای یه زنو شنیدن بعدش درخت گفت من اینجام درخت گفت چی شده بچها خواهر برادر تعجب کردن و بعد دستان برایه درخت گفتن و درخت گفت من آرزوهات ون برآورده میکنم ولی یه شرط داره بچها گفتن چه شرطی گفت من آرزوهات ون برآورده میکنم ولی