زن و مردي حين صحبت و درومدن يه گاو جلوشون با يه BMW تصادف ميكنن،ولي بخاطر موقعيت سياسي مرد تصميم ميگيرن كه به پليس نگن،مرده پسره رو با اينكه زنده بود ميندازه تو درياچه،زنه با ماشين كه حركت ميكنه وسط راه ماشين خراب ميشه و يه مردي مياد كمكش كنه و ميبره خونشون و ماشين رو تعمير ميكنه و به طور اتفاقي پدر همون مقتول بوده،در همون حين مادر پسره به موبايلش زنگ ميزنه و گوشي پسر تو كيف اين زن زنگ ميخوره و اونو ميندازه رو مبل،اخر فيلم هم اينجوريه كه مادر مقتول خودشو به شكل وكيل مردسياسي در مياره و ازش اعتراف ميگيره و با يه بمبي كه داخل خودكار جاسازي شده ميكشدش،و در همين حين از اپارتمان روبرويي دفتر كار شاهد كشته شدن مرد ميشينن