سلام من ی دختر با حجاب و چادریم قبلنا ی مشکلاتی داشتم با دختر خالم هر وقت بیرون میرفتم این پسرا جلو من هعی میگفتن دختر خالم قشنگه و منم ناراحت میشدم از خودم نومید میشدم فک میکردم دختر خالم از من قشنگتره اونا اینجوری میکنن منم انقدر دلم شکسته بود و نومید شده بودم به حجاب رو اوردم و خیلی وقته با حجاب و چادری شدم و خیلی وقته به حجاب عادت کردم حتی موهام بیرون میزنه حواسم نباشه چون گیره ندارم اعصابم خرد میشه خیلی حجابو از گرفتم دوستدارم و عادت کردم به قران من پسر باز نبودم من فقط اون موقع ها موهام مثله دختر خالم بیرون بود چون موهام اون موقع ها بیرون بود هر وقت با دختر خالم بیرون میرفتم موهایع دوتامونم بیرون بود این پسرا هعی جلو من میگفتن اون قشنگه اصلا یکی نمیگفت اینم قشنگه انگاری من روح بودم یا جوری با من رفتار میکردن انگاری خدا فقط به دختر خالم زیبایی داده بود به من نداده بود اونجوری نومیدم کردن من اهله خلاف و پسر بازی به قران نیستم و هیچ وقتم نخواهم بود اون موقع ها هم وقتی اینو اون جلوم هعی میگفتن دختر خالم قشنگه نومید میشدم و خیلی وقته با حجاب شدم تغیر کردم دختر خالم هنوز همون جوریه هر کی ی عقاید ی داره انسانا اخلاقاشون فرق داره با هم من تغیر کردم اون نه ولی کلی دارم میگم هر چند کثیف و پسر باز نیستم ولی دلم واقعا خیلی تا الان سوخته از نومیدی ی نصیحته خواهرانه به اقایون میکنم تورو قران تو رو خدا تو رو اهل بیت کسیو از خودش نومید نکنید دختر بازی و این چیزا و تیکع انداختن به دخترا کارایه شیطانه و نومیده کسیو از خودش میکنید اینم کاره خدا نیست کاره شیطانه بهتون میگه تا جهنمیتون کنه چون خدا از بنده ای ناراضی میشه بنده هایه دیگه شو عزاب میده و نومید میکنه یا سرکارشون میزاره همونا که جلو من هعی میگفتن دختر خالت قشنگه یکیشون به خدا قسم خواستگاریشم نیامد اصلا دیگه پیداشونم نشد فقط خواستن اون دختره بیچا ررو الکی سرکار بزارن و منه بدبختم از خودم نومید کردن رفتن پی کارشون اینکارا گناهع اقایون برادران من یه نیته پاک مثله ی خواهر بهتون میگم دختران مغزشون ساده و پاکه با احساساتشون بازی نکنین اگر نمیخواین برین خواستگاریشون الکی نگین قشنگه یا چیزی یا اگر طرفیو دوستم ندارین اون یکیم برا ازدواج دوست ندارین تورو خدا وقتی خواستگاریه اون یکیم نمیرین الکی طرفی که باهاشه رو از خودش نومید نکنین این کاره به خدا قسم گناهع نه الکی سرکاره کسی بزارید وقتی برا زندگی کردن نمیخواینش الکی نگین قشنگه یا امیده الکی به کسی ندین دلش بشکنه بگه با خودش چرا هعی اینو اون الکی تیکه بهم میندازن کسی چرا پیدا نمیشه برا زندگی کردن منو بخواد وقتی نمیخواین با کسی ازدواج کنید نکنید دخترایه مردم برا شما ها نمیردن ازدواج چیه من ی دخترم ازدواج نمیکنم ولی ازدواجم نمیخواین با کسی کنین خواهشن با احساسات طرف بازی نکنین تو فکره ازدواج نندازینش الکی امید ندین قشنگی بعد برین دیگه پیداتونم نشه این ی نصیحته خواهرانه دلم واسه دخترا میسوزه پسرا شیطان شدین عزابه اینو اون میدین جهنمی میشین از خدا بترسین کسیو نومید نکنین امیده الکیم به کسی ندین وقتی برا ازدواج نمیخواینش



جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

فرایند های شناخت ومراحل آن مانند احساس توجه و ادرا

فرایند های شناخت ومراحل آن مانند احساس توجه و ادراک را درارتباط با یکی از موضوعات زندگی بیان کنی



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



32
1480
481

rojany

بخش اول – ادراک

ما دنیای اطراف خود را از طریق ویژگی هایی که در آن وجود دارد مانند شکل و رنگ و بو و صدا و.. می شناسیم.در حقیقت این حواس پنجگانه ما هستند که از طریق گیرنده های بینایی،شنوایی،بویایی و… اطلاعات حسی را دریافت می کنند و به سیستم عصبی منتقل می سازند این دریافت ها احساس هستند و آنچه را تبدیل به اطلاعات معنایی می کند ادراک است یعنی این ادراک است که اطلاعات را منتج به علم و شناخت ما به پیرامون می سازد.به عبارت دیگر ادراک اطلاعات حسی را تفسیر و معنا می کند ولی نباید فراموش کرد چنین فرآیندی بدون وجود سیستم دریافت حسی محال است که صورت پذیرد و به شناخت منتهی شود.

مهمترین بخش فرآیند ادراک سه مرحله:
· پذیرش
· تبدیل
· تغییر و تفسیر
بخش دوم – گلوگاه شناختی

در سیستم شناختی ما یک صاف وجود دارد که به اطلاعات خاصی در هر زمان معین اجازه ی عبور می دهد. از این صافی به گلوگاه شناختی تعبیر می شود. اطلاعات توجه شده و توجه نشده وارد سیستم شناختی ما می شوند و تا مراحلی مورد پردازش قرار می گیرد، ولی در مراحل بالاتر از ادامه ی پردازش اطلاعات باز می مانند.
بنابراین همه اطلاعات ورودی به سیستم شناختی ما چه آنهایی که مورد توجه ما واقع شده اند چه آنهایی که مورد عدم توجه ما واقع شده اند مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند ولی این اطلاعات بر حسب اهمیتی که دارند و یا ارتباطی که با موقعیت ها و شرایط خاص پیدا می کنند در بخش هشیار و ذهن ما حضور می یابند.
بخش سوم – حافظه

حافظه عنوانی است که در مورد توانایی انسان برای یادگیری، نگه داری، یادآوری و استفاده از اطلاعات و دانش به کار برده می شود. وقتی از حافظه صحبت می شود بیشتر اصطلاح یادگیری به ذهن می آید در حای که یادگیری مرحله اول حافظه یعنی اکتساب و ثبت اطلاعات است وحافظه به مجموعه ی فرآیند های اکتساب ، نگه داری و کاربرد اطلاعات گفته می شود.

افلاطون حافظه و اطلاعات را به قفس و پرنده تشبیه کرده است:
او معتقد است به سه علت نمی توان پرنده را از قفس گرفت؛
· شاید از ابتدا پرنده در قفس وارد نشده باشد.
· شاید پرنده در طول حضورش در قفس مرده باشد
· شاید پرنده در قفس باشد ولی در میان هزاران پرنده ی دیگر نمی توان آن را پیدا کرد.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


25000 امتیاز هدیه بهترین جواب

30000 امتیاز هدیه بهترین جواب

27500 امتیاز هدیه بهترین جواب


22500 امتیاز هدیه بهترین جواب


















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.