سلام. من 21 سالمه. 4 سال و چند ماه میشه ک با یه پسری دوست هستم. از اول همدیگرو خیلی دوست داشتیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما بعد از گذشت دو سال یعنی از دو سال پیش رفته رفته نسبت به من سرد و بی احساس شد و این تغییر احساسش همچنان ادامه داره. دیگه اون علاقه ی قبل رو نسبت به من نداره. همش از من میخواد کارایی رو انجام بدم ک میدونه خیلی از انجام این کارا متنفرم. با همه ی بی احساس بودنش توی این چند سال واسه بودنش خیلی تلاش کردم. از خیلی چیزا گذشتم. چند وقتی میشه ک دعوامون شده و با هم مثل قبل صمیمی نیستیم.حالا خواستم دوباره من کوتاه بیام تا رابطمون مثل قبل بشه اما اون فکر میکنه ک من توی این مدت بهش خیانت کردمو با کسی دیگه هم رابطه برقرار کردم. هرچقدر قسم میخورم اصلا باور نمیکنه.حتی با اینکه چندین بار بهش ثابت کردم ک واقعا دوستش دارم و نمیتونم نبودنشو تحمل کنم باز هم بهم شک داره.همیشه وقتی دعوامون میشد من زودتر کوتاه میومدم و همه چیز درست میشد. اما اینبار به دلیل مشکلات روحی و افسردگی شدید نتونستم زودتر اقدام کنم. با اینکه هنوز هم مشکلاتم برطرف نشده اون باز هم حرفایی رو به من میزنه ک روز به روز بیشتر منو افسرده تر و گوشه گیرتر میکنه. کسی میدونه چجوری باید بهش بفهمونم ک من بهش خیانت نکردم؟


جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

با سلام و عرض ادب من متاهلم و سال و کارمندم

با سلام و عرض ادب
من متاهلم و۳۱ سال و کارمندم.. ودر یک دانشگاه دولتی از اول دارم کارشناسی یه رشته رو میگیرم و شاگرد اول کلاسم ..الان ترم ۳ هستم با اکثر دخترای کلاس (۲۰ یا ۲۱ساله) چت درسی دارم ..ولی به یکیشون گفتم آن روز کلاس نبودی؟ این دختر فکر میخام بهش نزدیک شم ...خلاصه خیلی ناراحت شد و بااینکه هم بصورت پیامکی و هم بصورت حضوری بهش گفتم سوتفاهم پیش اومده ولی بازم ناراحته میگه شما منظور داشتی؟ حالا به نظرتون چکار کنم ؟



0
امتیاز

جوابی برای این سوال در دست نیست!




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان



22500 امتیاز هدیه بهترین جواب

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب




سلام خدمت شما.
من دختری ۲۱ ساله هستم که در ۳-۴ سال اخیر گناهانی رو انجام دادم که به شدت شرمسارم.
زنا، خودارضایی، رعایت نکردن حجاب، ترک نماز.
اما ۹-۱۰ ماه پیش که به پابوس امام رضا مشرف شدم توبه کردم و از خدا طلب بخشش کردم. حتی تمامی اداب و اصول توبه رو انجام دادم و مشغول به جبرانش با خوندن نمازهای قضا و قرآن شدم. و حالا یک ماهی میشه که خاستگاری با ایمان و بسیار خوب برام پیدا شده و الان نامزد کردیم. اما یک ترس بسیار بزرگ دارم اونم دخترانگیم هست که از بین رفته. توکل بر خدا کردم اما گاهی شیطان لعین ته دلم رو خالی میکنه که نکنه خدا میخواد با ریختن آبروم و رسوا کردنم مجازاتم کنه. اما باز با خودم میگم خدا که خودش گفته ابروی مؤمن درجه ی بالایی داره چنین کاری نمیکنه. اما با خودم میگم منی که گنه کار بودم ایا لیاقت چنین پسر با خدایی رو دارم؟ ایا خدا به راستی توبه ی من رو پذیرفته و من بخشیده شدم؟ از کجا بفهمم خدا من رو عفو کرده؟
التماس میکنم کمکم کنین تا از این افکار به ارامش برسم. خواب و خوراک ندارم و تمام روز و شبم پر شده از استرس. و همچنین ترس از دست دادن نامزدم رو هم دارم.
با تشکر یا علی














پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.