با سلام بنده 5 سال هست که با دختر دایی خود ازدواج کردم. نزدیک به یک سال هست که با همسرم مشکلاتمون روز به روز داره زیاد تر میشه. چنتا مشکل اساسی داریم از جمله خانواده هامون خانواده من تهران زندگی میکنن و پر رفت |آمد هستیم همونجوری که قبل از ازدواج به همسرم گفته بودم ،علی رغم این که دختر داییم بود و اینو میدونست. الان هر روز بهونه های مختلف میگیره که نیاد خونه بابام ما تغریبا هفته ای 2 مرتبه میریم اونجا و داداش هام هم میان و دور هم جمع میشیم. بغیر از این مشکل از وقتی که بچمون بدنیا آمده ( الان 10 ماهه هست) احساس میکنم خیلی بهونه گیر شده و هر روز یه بهونه جدید میگیره. با اینکه من زیاد در خدمت خانواده 3 نفره خودمون هستم مثلا تا چند وقت پیش بهونه میگرفت میگفت زیاد میریم خونه بابات اینا ، اونو کمش کردم گفت ماشین خوب نداریم، اون خریدم گفت مسافرت نمیریم ، یک ماهه پیش بردمش آنتالیا و حتی پدر مادرش هم با خودمون بردم ( البته هزینه پدر و مادرش رو خودشون دادن). هر بهونش رو حل میکنم به یچیز دیگه گیر میده. خودش هم دوست داره زندگیمون خوب باشه اما اخلاق خوبش بیشتر از 3 روز دووم نمیاره و دعوامون میشه. متاسفانه الان حرمت ها هم بینمون خیلی شکسته شده. لطفا راهنماییم کنید که چه باید بکنم. با سپاس فراوان.
تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.
طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات