سلام پارسا هستم ۲۳ ساله از شمال
مشکلی که خدمتتون عرض میکنم سه ماهه گریبان گیر من و دختری که دوستش دارم هست، دو نفر هستیم که انقدر به هم علاقه داریم که چشم همه اطرافیان و دوست ها به رابطه ی موفق ماست، اما همه باطن ماجرا رو خبر ندارن
بنا بر مشکلاتی که عرض میکنم در ادامه، این هفته آخرین هفته ی رابطمونه و در عین ناباوری نمیدونیم حتی سر چه موضوعی این رابطه قراره تموم بشه، در نتیجه ازتون خواهش میکنم رابطمون رو نجات بدین چون جفتمون دیگه راهی ب ذهنمون نمیرسه، و واقعا دلمون برای این رابطه ی مقدس میسوزه، لطفا جواب بدید، چون دیدم خیلی از نظرها بدون جواب مونده، لطفا پاسخ بدین همین امروز تا با دوشیزه سارا درمیون بذارم پاسختون رو
جفتمون با صبر و تحمل بارها ثابت کردیم که چقدر برای هم ارزش قائلیم و علاقه مندیم ، اما مشکل از اینجا شروع شد که من و سارا سه ماه پیش از پشت با هم رابطه داشتیم، برای من چندمین تجرم بود و برای سارا اولین تجربه، اینطور که وسط معاشقه دیگه نتونست ادامه بده و ازم خواست تمومش کنیم، و همین کار رو کردیم، قبل از ارضا شدن من، قبل ازداین ، بارها عشق بازی های موفق و راضی کننده داشتیم، اما از اون به بعد برگ تغییر کرد، و ذره ذره از تمایل سارا به من کمتر و کمتر شد، اما نه اینکه خسته شده باشه، انگار اتفاقی افتاده اون روز که جفتمون نمیدونبم چی بوده، بارها درموردش حرف زدیم باهم، خیلی زیاد، اما حقیقت اینه که نه از نوع رابطمون بدش اومده، نه از من، نه خصوصیاتم، میگه تو نسبت ب قبل هیچ فرقس نکردی، همونی هستب که پذیرفتمت، اما حالا نمیتونه ب عنوان مردش ب من نگاه کنه، هیچ تمایلی حتی در دست دادن و آغوش گرفتن من نداره، چه رسد به عشف بازی، بعد از اون تحت فشار نذاشتمش تا دیشب که متوجه شدم دقیقا مشکل از این قراره و سارا از من جسارت و مردونگی بیشتری خواست درحالی که جفتمون واقفیم که هیچکدوم کم نذاشتیم، خودش هم نمیدونه چرا این اتفاق براش افتاده، اما حالا منو ب چشم یک غریبه میبینه و گاهی کاملا معلومه که به اجبر بهم ابراز محبت میکنه برای ناراحت نشدنم،میگه تصور اون روز همش جلوی چشمشه و داره اذیتش میکنه،با این حال سه ماهه جفتمون داریم تلاش مبکنیم تا درست بشه اما حالا انگار این مشکل درست نشدنیه، جفتمون با معاشقه نداشتن مشکلی نداریم، اما مشکل غریبه بودن من در نظر ساراست که از لحاظ فیزیکی و احساسی اصلا و ابدا نمیتونه باهام ارتباط برقرار کنه
لطفا کمک کنید،هیچکدوممون نمیخوایم این رابطه تموم بشه
منتظرم

چشمم ب کمک شماست

سلام.من پسری هستم که همیشه احساس تنهایی میکنم.سابقه افسردگی شدید هم دارم.قبلا تو یه

آموزشگاه تدریس میکردم.الان هم تو یه دالترجمه کار میکنم.کلاس زبان هم میرم.روابط

اجتماعی چندان قوی ای ندارم.بخاطر همین و بخاطر پر کردن تنهاییم و دوری از این احساس عذاب اور ،تنها راهی که عملا میتونستم انجام بدم این بود که با دختری دوس بشم.اون موقعی که این تصمیم رو گرفتم حدود 15 سالم بود.الان حدود 26 سالمه ولی تا حالا نشده با یه دختر خوب دوست بشم.
چند بار با دختر ها دوس شدم.ولی اون دخترا ، دخترای سطح بالایی نبودن.یعنی یا خیلی زشت و عجیب غریب بودن ، دخترای خوشکل و خوب هیچ وقت با من دوست نمیشن.یه بار عاشق یه پیر زن شدم و باهاش دوس شدم ولی بعدا دچار سو تفاهم شد و باهام قهر کرد.ضربه عاطفی خوردم.یه بار هم با یه دختر زشت دوس شدم.یه روز با هم رفتیم پارک و همونجا دستگیرمون کردن.کلی آبروریزی شد.نزدیک بود بیافتم زندان.شانس آوردم بخشیدنمون.ولی بازم نتونستم دست بکشم.یه بار هم توی یه سایت تقاضای پیدا کردن دوس دختر کردم .بهدش یه دختر باهام تماس گرفت و گفت میتونم به ازای پول برت دوس دختر پیدا کنم.ند نفر معرفی کرد . کلی بهش پول دادم ولی باز هم نشد.آخرش هم کلی ازم پول گرفت و رفت.
تازه با همون دخترای زشت هم بزور دوس میشدم.الان حتی با اونا هم نمیتونم دوس بشم.خیلی خیلی خیلی احساس تنهایی میکنم.از 15 سالگی تا حالا همیشه برای پیدا کردن دوس دختر میرفتم خیابون ها رو گشت میزدم.ولی این چند سال اخیر مثل یه اعتیاد شده .یعنی اگه یه روز نرم بیرون و گشت نزنم ، نمیتونم بمونم.هر لحظه میخوام فرار کنم بیرون.به هر بهانه ای میرم بیرون.اگه بیرون نرم شدیدا احساس بی حوصلگی میکنم.خیلی سعی کردم که این عادت بیرون رفتن رو از سرم بندازم ولی بعد از یه مدت دوباره شروع میکنم.تقریبا هر روز میرم بیرون و دنبال دوس دختر میگردم و هر روز هم دست از پا درازتر برمیگردم خونه.وقتی برمیگردم ، تو راه خونه بغض گلومو میگیره.اون لحظات برگشتن مثل شکنجه میمونه.یعنی تو یه چنین مخمصه ای گیر کردم: نه میتونم دوس دختر پیدا کنم.نه میتونم از تلاش برای پیدا کردنش دست بکشم.با هر کسی هم مشورت میکنم میگه که برو ازدواج کن.میگم شرایطشو ندارم.اونا هم هی میخوان ازدواج رو توجیح کنن.میگم حرف شما درست ولی بخدا نمیشه.نمتیونم و نمیخوام ازدواج کنم.اونا هم میگن ما همین قدر بلدیم.یا میگن برو ناز دخترا رو بکش باهات دوس میشن.ولی نمیتونم ، بلد نیستم.
خواهشا راهنماییم کنین.

جدیدترین سوالات

دختری ۲۰ ساله هستم که از حدود ۱۴ سالگی از یکی از بستگانمون که در شهر دیگه ای زندگی میکنه و دوسال از من بزرگتره خوشم میاد ایشون شخصیتی داره که از دوستی های معمولی و کلا رابطه گریزونه و دوست داره یک نفر رو واقعا عاشقانه دوست داشته باشه و با همون شخص هم ازدواج کنه ، حس من به ایشون از یه دوست داشتن معمولی فراتره، وقتی ۱۵ ساله بودم و این موضوع رو باهاش درمیون گذاشتم جواب درستی به من نداد و من این رو پای بچه بودنمون گذاشتم ، حدود ۱۷ سالگی بدون دلیل به من کادویی داد و سعی میکرد خودش رو به من نزدیک کنه و حس میکنم بهم بفهمونه دوستم داره اما من بخاطر غرور مسخره و چون به من جواب درستی نداده بود اونو از خودم میروندم ؛ وقتی که ۱۹ ساله بودم دوباره به طریقی بهش فهموندم که دوستش دارم اما بهم گفت که هنوز شخص مورد نظرشو پیدا نکرده و جوری این حرفو زد که یعنی من از اون تصور ذهنیش درمورد کسی که میخاد دور هستم مگر اینکه به این تصور نزدیک تر شم ، امسال که ۲۰ سالم شد به خودم قول دادم که به این شخص هم به چشم یه آشنای معمولی نگاه کنم و حسم رو از بین ببرم و سعی میکردم خودم رو ازش دور کنم و ارتباط زیادی باهاش نداشته باشم حتی وقتی به من به بهونه حال و احوالپرسی پیام میداد مثل قبل باهاش راحت حرف نمیزدم و خودش هم متوجه این موضوع شد و حتی بهم گفت که بنظرش من راهمو پیدا کردم ( حس میکنم منظورش این بود که خوبه که از دوست داشتنش دست کشیدم)
تا وقتی که حدود یک هفته پیش بعد از اینکه یکماه قبلش توی تعطیلات عید دیده بودمش ، به من زنگ زد و درمورد چیزای مختلف و معمولی حرف زدیم باهم ، بعد از اون ازم دلیل رسمی بودنم رو پرسید و من هم گفتم دلیل خاصی نداره.

بعد از این همه توضیح میخام بپرسم که آیا از نظر شما این شخص به من علاقه ای داره که با اینکه من خودم رو ازش دور میکنم باز میخاد با من ارتباط داشته باشه یا نه؟
اگه آره ، من چه کاری باید انجام بدم؟




سوال های تصادفی

جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

تمایلات شدید

پسری 14 ساله هستم ، خیلی شهوتی ام، چطو مشکلم رو حل کنم؟ اینا رو امتحان کردم جواب نداد:
نماز و قرآن
ورزش
درس خوندن
میخوام با یه نفر رابطه برقرار کنم. چیکار کنم؟ اینکارو کنم؟



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

8


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

8 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



22033
9850
70147

Guest

بهش مث غول نگاه نکن.
کاملا طبیعیه خواسته های انسانی این مدلی مخصوصا تو سن شما اما باید عزت نفس رو درونت تقویت کنی. مطالعه کن و روی خودت کار کن
سعی کن محیط ها و دوستای مناسب رو انتخاب کنی و بیشتر تو جمع باش تا اجتماعی تر بشی
صحبت همه دوستان درسته و برمیگرده به تقویت اراده و عزت نفس و اجتماعی بودن. سعی کن افق دور دست رو ببینی بجای اینکه فقط دو قدم جلوی پات رو نگاه کنی.
ارضا نیاز جنسی بجا باید اتفاق بیفته پس در این مورد کاملا مطالعه کن
0
امتیاز
guest : برای خودتون در طول روز برنامه ریزی داشته باشین و سعی کنید از هر عاملی که باعث تحریک شما میشه رو از خودتون دور کنید - 5 آذر ماه 1402


22033
9850
70147

Guest

ضمنا کسی که بگوید خدا اورا نمیبیند، کافر است. و کسی که بداند خدا اورا میبیند و بازهم گناه میکند، خدا را(نعوذباا...) پست ترین بیننده دانسته.
0
امتیاز
guest : سلام شما دختر چند ساله پیخوای - 21 اردیبهشت ماه 1401
guest : سلام رابطه جنسی هم دختر میخواد هم پسر به دختری که میخواهی باهاش رابطه داشته باشی بهش رک بگو - 5 مهر ماه 1402


22033
9850
70147

Guest

سلام.بستگی‌داره‌تمازتون‌جطوریه.من‌واقعا آیه‌ایی که میگه نماز انسان رو از فحشا و منکر دور میکنه رو زمانی تجربه کردم که نمازم رو درست خوندم.منظورم فقط تلفظ صحیح آیات نیست. بلکه درک چیزی که میگی و درک چیزی که انجام میدی هست.بهتره برید تفاسیری که از امام علی‌ع و پیامبرص درمورد نماز هست رو بخونید و سعی کنید قبل از نماز حتما اذان و اقامه بگید، اینطور هم تمرکزتون درنماز زیاد میشه و از گفته ‌ها و اعمالی که انجام میدید، درکتون بالا میره و درنهایت از کار زشت عقب کشیده میشید.
0
امتیاز


22033
9850
70147

Guest

اول اینکه بهت پیشنهاد میکنم گرد لیمو یا پودر لیمو یا اگر پیدا نکردی لیمو ترش بگیرو با غذات بخور

دوم اینکه سعی کن خود ارضایی نکنی . چون شهوت رو کمتر میکنه بیشتر نمیکنه

سوم اینکه من اگر برگردم به سن تو ، چندتا کتاب میشنم میخونم تا بتونم زندگی زیباتری برای خودم و اطرافیانم بسازم.

پیشنهاد میکنم کلا به فکر این نباش که چطور باید باید شهوتم رو درمان کنم، به این فکر کن که شهوت یک چیز طبیعی هست و من خیلی راحت کنترلش میکنم.

تو الان تو سنی هستی که اگر به موفقیت فکر کنی و در مسیرش بیفتی حتما زندگی فوق العاده ای خواهی داشت. پیشنهاد میکنم بشینی و کتاب اثر مرکب دارن هاردی رو بخونی .

توی سن تو بود هیچکس این حرفا رو به من نمیزد ولی من الان دارم اینا رو بهت میگم. به جای فکر کردن به این موضوعات به رشد فردی خود فکر کن. مهارت های ارتباطیت و گسترش بده .

سعی کن از همین نوجوونی یک کسب و کاری برای خودت ایجاد کنی.

بزرگ فکر کن

بهت قول میدم اگر در مسیر رشد فردی خودت حرکت کنی تو سن 20 سالگی ، همسر مورد علاقه، منزل و درامد و زندگی مورد علاقه خودت رو خواهی داشت.
0
امتیاز


22033
9850
70147

Guest

درست مثل من .البته من یه دخترم و این مشکل بزرگیه برام.
به نظر من توی جمع بودن و با دوستان بودن سر آدمو گرم می کنه و نمی زاره دیگه به این مسائل فکر کنی.
0
امتیاز


22033
9850
70147

Guest

سلام
نهههههههههه



رووووووووووووزه بگیر خودش میخوابه خخخخخخخخخخخخخخ جدی هیچ گناهی مرتکب نشو
0
امتیاز


22033
9850
70147

Guest

هر وقت شهوتی میشی خدارو یادت بیار
0
امتیاز


22033
9850
70147

Guest

من یه سال از تو کوچیک ترم بهت پیشنهاد میکنم با کسی رابطه شروع نکنی چون پسرها هوسی هستن و دخترا هم هوسی خودت تنها باش مثل من
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


17500 امتیاز هدیه بهترین جواب




















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.