با سلام
دختري ٢٢ ساله با تحصيلات ليسانس هستم.خواهرم ٤ سال هست كه ازدواج كرده.من دختر با اعتقادات مذهبى بودم و اصلا اهل دوستي با جنس مهالف نبودم ولي هميشه به شوهر خواهرم علاقه داشتم فقد در حد برادر به مرور رابطمون صميمي تر شد تا دو سال پيش كه پيام دادن هامون شروع شد.شوهر خواهرم شروع كرد به دادن جوك هاي نامشروغ.من هم ممانعت نكردم تا روزي كه از من پرسيد خودت ميخاي حجاب داشته باشى در مقابل من يا بخاطر خانوادت هست.ازونجايي كه به شدت علاقه مند شده بودم بهش گفتم بهاطر خانوادمه.خب به ذهن خودم هم فكرهايي زده شده بود ولي فقط در حد رويا بود.فكر ميكردم آرزوم داره برآورده ميشه.انقدر رابطه پيش رفت كه در حال حاظر به شدت عاشقش شدم و رابطه ي جنسي هم داريم.ولي زندگيم خيلي سخت شده.اوايل نگران خواهرم و رابطش بودم ولي الان ددن رابطه ي شوهر خواهرم با خواهرم سخته.رابطشون خيلي خوبه و اصلا مشكلي ندارن.ولي متاسفانه من دلم ميخاد فقط براي من باشه و حس حسادت زنانه داره اذيتم ميكنه.از طرفي چون ديدم با من رابطه داره فكر ميكنم پس با افراد ديگه هم ممكنه رابطه برقرار كنه و هميشه ترس دارم ازين بابت.دعواهامون خيلي زياد شده.خب اون بخاطر كارش كمتر براي من وقت داره و چون قبلا خيلي بيشتر باهم بوديم فكر ميكنم ديگه دوسم نداره.همش در حال دعوا هستيم و ميدونم اون ازم داره خسته ميشه ولي باز هم با مهربوني كوتاه مياد.مشكل اصلي بي توجهيش به منه.البته خودش ميگه خيلي بهم توجه ميكنه و بيشت. ازين بقيه شك ميكنن ولي من دائم درحال شكايت هستم كه چرا به همه توجه داري جز من.وقتي هم كه باهم خوبيم عذاب وجدان دارم.شب ها خاب ميبينم يا داره بهم خيانت ميكنه يا با خاهرم تو رابطس يا دارم ميميرمو توبه ميكنم كه خدا ببخشتم.چند بار خودم رو زخمي كردم بخاطر مشكلي كه برام وجود داره.خواهشا كمكم كنين .اين موضوع رو با كسي نميتونم درميون بزارم جز مشاور.با تشكر



جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

من عاشقم؟؟

سلام
وحید هستم17سالمه.ومحصلم .تازگی ها عاشق دختری شده ام که تونستم عشقمو بهش ثابت کنم .ولی یه مشکل اساسی با عشقم دارم اینه که اون با پسرا خیلی صمیمی میگیره و به من میگه فلانی میاد خاستگاریم تو باید به مادرت بگی که منو میخای ولی مادرم از عشقم خوشش نمیاد و میگه دختر خوبی نیس(بخاطر صمیمی بودن با همه)
واکنون مانده ام چه کار کنم؟لطفا راهنمایی ام کنید



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

3


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

3 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



29311
10024
90777

Guest

سلام. عشقت را چطوری بهش ثابت کردی؟!
دوست عزیز، کدوم عشق؟
اصلا معنی عشق را می دونی؟ً
این هوس هایی که در دوران نوجوانی به کله آدم می زنه عشق نیست.
احساسات و هیجاناتیه که اگه مدیریت نشه و بدون شناخت خود و طرف مقابل به ازدواج بانجامه نتیجه اش سرخوردگی یا طلاقه.
گفتی محصلی. به درست برس و از طرز نوشتنت هم معلومه هنوز خیلی مونده به پختگی برسی.
قضیه ی عاشق پیشگی را هم فراموش کن و سعی کن کتاب های خوبی راجع به خود شناسی بخونی، مخصوصا قرآن مجید.
موفق باشی.
یا مهدی.
0
امتیاز


29311
10024
90777

Guest

دوست عزیز در رابطه با صحبت مادرت تحقیق کن و البته در رابطه با دختری که دوست داری و ببین که اون هم تو رو دوست داره یا نه اگر جواب تمامی این ها مثبت هست با مادرت در میون بزار و راضیش کن و براش توضیح بده و اگر منفی بود کلا ولش کن موفق باشی
0
امتیاز


1
2
38

MAHDI777

سلام دوست عزیز
1- باید خانواده ها راضی باشن
2- زیاد جدی نگیر تو دوره نوجوانی تا 18 -19 سالگی از این موارد به کلت میزنه بعدا خودتم خندت میگیره
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان



22500 امتیاز هدیه بهترین جواب

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.