سلام
من 22 سالمه و دانشجو هستم...
چند وقت پیش با یک دختر شهرستانی توی لاین آشنا شدم که میگه خیلی دوستم دارم.واقعا هم دوسم داره و میمیره برام.منم دوستش دارم چون دختر خوبیه.خیلی با هم صمیمی هستیم ولی بهش گفتم هنوز قصد ازدواج ندارم.ن با اون ن با کس دیگه.چند هفته از رابطمون (ک فقط چت و اس ام اس و تلفن)بود میگذشت ک یک دختر دیگ از شهر خودم بهم پیام داد.ایشونم ب شدت عاشق من شده بودن و حتی با اصرارهای زیادی ک کردن مجبور شدم ب صورت حضوری هم همدیگر رو ببینیم ک از اون موقع ب بعد عشقشون بیشتر هم شد.من علاقه ای ب بودن با این دختر همشهری ندارم ولی میدونم از جدا شدنمونم حسابی آسیب میبینه.من البته قضیه دختر شهرستانی رو هم بهش گفتم و گفتم ازدواج ما اصلا ممکن نیس اما باز ب دلیل علاقه زیاد ایشون همه این مسایل رو قبول کردن و فقط میخوان با من باشن.
من میخوام بدونم راهی هست ک دختر همشهری کمترین ضریه و آسیب رو ببینه و ما از هم جدا بشیم؟
دوستان لطفا نظرات خودتونو سریع بگین تا بتونم تصمیم مناسب رو بگیرم
متشکرم ازتون

جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

دوستان لطفا کمکم کنین

سلام
من 22 سالمه و دانشجو هستم...
چند وقت پیش با یک دختر شهرستانی توی لاین آشنا شدم که میگه خیلی دوستم دارم.واقعا هم دوسم داره و میمیره برام.منم دوستش دارم چون دختر خوبیه.خیلی با هم صمیمی هستیم ولی بهش گفتم هنوز قصد ازدواج ندارم.ن با اون ن با کس دیگه.چند هفته از رابطمون (ک فقط چت و اس ام اس و تلفن)بود میگذشت ک یک دختر دیگ از شهر خودم بهم پیام داد.ایشونم ب شدت عاشق من شده بودن و حتی با اصرارهای زیادی ک کردن مجبور شدم ب صورت حضوری هم همدیگر رو ببینیم ک از اون موقع ب بعد عشقشون بیشتر هم شد.من علاقه ای ب بودن با این دختر همشهری ندارم ولی میدونم از جدا شدنمونم حسابی آسیب میبینه.من البته قضیه دختر شهرستانی رو هم بهش گفتم و گفتم ازدواج ما اصلا ممکن نیس اما باز ب دلیل علاقه زیاد ایشون همه این مسایل رو قبول کردن و فقط میخوان با من باشن.
من میخوام بدونم راهی هست ک دختر همشهری کمترین ضریه و آسیب رو ببینه و ما از هم جدا بشیم؟
دوستان لطفا نظرات خودتونو سریع بگین تا بتونم تصمیم مناسب رو بگیرم
متشکرم ازتون



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



36135
10486
113187

Guest

دوست عزیز شما نه تنها از نظر شرعی در دام شیطان قسم خورده قرار گرفته اید بلکه از انسانیت نیز کم گذاشته اید.وضعیتی که شما در آن قرار گرفته اید فقط و فقط نیاز به مشاوره با یک متخصص،آن هم مشاوره ای که عالم به مسائل دینی باشد دارد.در ضمن این را هم بدانید که در این محیط اکثرا کسانی پاسخگوی سوال شما هستند که خود درگیر بسیاری از مسائل هستند و شرایط لازم برای جواب دادن به پرسش شما را ندارند،از جمله بنده.پس مراقب باشید و خیلی احتیاط کنید و به خدا توکل کنید.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان





عرض سلام وادب خدمت دوستان
من يه فيلم انگليسى ساخت حدودا ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٦ در ميگردم كه خود فيلم و به سبك كلاسيك بازى كردن ،يعنى نزديك به يك قرن پيش از سال ساختش
داستان پدرو پسرى و نشون ميده كه به خون هم تشنه ان
داستان هم سكانس اولش از اونجا شروع ميشه كه پسره تو اداره ى پليس با سر و وضع كبود و زخم و زيلى ،دستبندش زدن و متهم به قتله پدرشه،كه پسره شروع ميكنه به تعريف كردن از رابطه ى خودش و پدرش از همون زمان ١٠-١٢ سالگيش كه اولين بار تازه ميفهمه پدرش كيه،(پدرشم تا جايى كه يادم مياد يه سمت رسمى داشت توشهر،آدم شاخصى بود،تو سيستم قضايى بود اگه اشتباه نكنم) ولى چون مادر اين يه خدمتكار بود كه ازش حامله شده بود به پسره به چشم مايه ننگ نگاه ميكرد،خلاصه از اولين ديدارشون تا چند سال ميگذره كه پسره تحت حمايت يه مرد كه پسر و ميشناخت و ميدونست پدرش كيه كمكش ميكنه تا از رشته حقوق فارق و تحصيل بشه كه بتونه با پدر خودش در بى افته
خلاصه بعدش تازه كَل كَل پدر و پسر شروع ميشه تا جايى كه پدره به قيمت جون خودش پسرش و به قتل محكوم كنه
خيلى فيلم قشنگيه ،لطفا كمكم كنيد اسمشو پيدا كنم
ممنون از شكيبايتون




با عرض سلام وخسته نباشید . بنده مدت دوسال است که ازدواج کرده ام و خدارو شکر تا بیش از 70 یا 80 درصد موارد زندگی با خانمم و خانواده ایشان از همه نظر هم سو و هم فکر هستیم . اما از همان اوایل ازدواج یه اختلاف فکری با همسرم دارم که البته به مرور زمان بهتر شده ولی باز بعضی اوقات پر رنگ میشه . اونم این هست که من در کل از نظر اخلاقی دوست دارم که اگه از چیزهایی برخوردار هستم و یا چیزی خرید می کنم معمولا مواد غذایی ، اونو تا حد اعتدالش با بقیه شریک شم . مثلا اگر خربزه و یا هندوانه ای هم بخرم حتی یک عدد دوست دارم یک قاچ از اونو با بقیه شریک شم و فکر کنم کار بدی هم نیست و حتی اخلاقیه . از طرفی بنده در خانه پدری البته واحدی جدا زندگی می کنم و طبیعتا این طور موضوعات زیاد اتفاق می افته مخصوصا مادر و برادرم هم که متاهله و در واحدی در همان منزل پدری زندگی میکنه ، همین موضوع را به کرار انجام می دهند مثلا برادرم و یا مادرم هر چیزی که خرید کنند اکثر اوقات با ما تقسیم می کنند . اما همسرم نسبت به این موضوع کم کاره یعنی نمیدونم یا فراموش می کنه یا دوست نداره و یا اخلاقش اینه که البته با شناختی که ازش دارم فکر میکنم کمی بی خیاله نه به شکل بدش . در هر صورت خیلی موضوعات رو در بر می گیره که من دوست دارم خانمم خودش تو این مسائل خط مقدم باشه و حتی من رو هم ترغیب کنه . چون دیدم خانم های اطرافم و حتی مادر خانمم که این کار رو می کنند . ولی برای من جای سواله که چرا همسرم کمی بی تفاوته . راجع به این موضوع هم مکرر با ایشون صحبت کردم ولی بی فایده بوده . لطفا من رو راهنمایی کنید .













پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.