سلام
ببخشید میخواستم قبل اینکه چیزی بگم
بگم که این سوال نیست
یه جور درد و دله
یا شایدم راهمو گم کردم و راهنمایی میخوام
من تازه به 18 سالگی رسیدم
تموم عمرمو به این فکر میکردم که آدمای دور و اطرافم چرا به این دنیا به این اندازه علاقه دارن؟
تو حرفاشون از اینکه دنیا نمیمونیم و همه میمیریم هست اما تو کاراشون یه چیز دیگه مشاهده میشه
تموم ذهنم سه سالیه آشفتس ، نمیدونم قراره تو آینده چیکار کنم؟
الآن به جایی رسیدم که دیگه حتی نمیدونم کیم!یادم رفته هدفم چی بود!
دیگه خودتون فکرشو بکنین
یعنی کسی که تموم آدمایی که تا حالا دیده دارن یه جور زندگی میکنن
همه آدما طوری زندگی میکنن که انگار جاودانن
روزهاشون مثل همن
دیروزشون هیچ فرقی با امروز نمیکنه
نمیدونم دارم چیکار میکنم
دوست ندارم مثل یه گوسفند زندگی کنم
واقعا سخته وقتی کل عمرت جواب تکراری و آدمای تکراری ببینی
تنها فکری که تو این سه سال دردناک داشتم این بود که از این شهر با پای پیاده برم تا شاید یه جایی اون بیرون بتونم پیدا کنم که آدماش و زندگیشون تکراری و کسل کننده نباشه
اینم بگم پول اصلا برام مهم نیست
این دنیا حالمو به هم زده
پولدار هم نیسیم که پول زده شده باشم
اگه یکی راهی میتونه جلوم بزاره بگه



جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

اختلاف با همسر

من 3 سال است ازدواج کرده ام اما هنوز احساس خوشبختی نمی کنم اگر به عقب بر میگشتم هیچ وقت شوهرم را انتخاب نمی کردم چون من فوق لیسانس اقتصاد داشتم و استاد دانشگاه هستم و به دنبال دکتری گرفتن هستم فکر می کردم شوهرم بتونه کمکم کنه ولی اون دنبال پول در آوردن و کارمند بانک ودر حال گرفتن لیسانس. میگه بچه میخوام بعد دکتری بخون من از وقتی با این اقا ازدواج کردم احساس کمال گرایی ندارم.اما وقتی مجرد بودم خدمو یه شخص تحصیل کرده با سواد خانواده دار و پول دار می دونستم اما به خاطر عشق و عاشقی شوهرمو انتخاب کردم هرچند تمام خانوادم با ازدواجم مخالف بودن.



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

2


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

2 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



3
26
45

aminshokri77

ببین من خودم در یک دانشگاه خیلی معتبر اروپایی تحصیل کردم . ولی بدم میاد از آدم هایی مثل شما که فکر میکنن تحصیل ، شعور و عقل و کمال میاره . شوهر شما یک انسان واقع بین و خیلی مناسب برای خانواده است که به فکر آینده هر دو تونه که بچه می خواد . ولی شما که از نظر من سطح شعور و فهم خیلی پایینی داری می خوای بری دنبال مسخره بازی و کمال گرایی . کمال گرایی رو در به کمال رسوندن خانوادت ببین . نه در مدرک دکتری . قدر زندگیتو بدون و یه بچه هم بیار و کمال گرایی رو در تربیت کردن بچه ات ببین . وگرنه اصلا چرا ازدواج کردی ؟ واقعا خدا رو شکر میکنم که زنی مثل تو ندارم
0
امتیاز


0
101
140

alemedahr

سلام
خوب حالا که به خاطر عشق و عاشقی انتخاب کردین پاش بمونید و اختلافات رو مدیریت کنید. کلید خوشبختی زن و مرد در توانایی درست حرف زدنشون باهمه. باید بتونید صادقانه و صمیمی خواسته هاتون رو بگید و بشنوید. به نظر نمی رسه خواسته هاتون تعارض جدی با هم داشته باشه. فقط مدیریت و دیپلماسی می خواد. پیشرفت علمی شما نباید به وظایفتون لطمه ای بزنه. اون هم همینطور.
موفق باشید
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان



22500 امتیاز هدیه بهترین جواب

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


















پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.