جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

رابطه

سلام لطفا کمکم کنیدددددد.............
چند سالی است که با یک پسری آشنا هستم ..یعنی یه مدت با هم بودیم و قهر کردیم ...اما همش آشتی کردیم و بازم سر هیچ و پوچ قهر کردیم... یعنی دلیل قهر ما این بود که یا بی خبر می شدم ازش یا یه مشکلی برایش پی میومد دیگه جواب منو نمیداد....و این باعث شد من دیگه بهش زنگ نزنم... چون احساس کردم غرور دارم و هر چقدرم دوسش دارم...داشته باشم اما دلیل بر این نیست خودمو همش کوچیک کنم هر چیزی حدی دارد..این طور فکر کردم...و گذشت الان بعد چند ماه دوباره همو دیدیم.... من دوست دارم بازم باهاش باشم....
اما خودشو نمیدونم...؟؟؟؟
راستش می تونم دوباره سره حرف باز کنم ....
اما دوست دارم این دفعه خودش سره حرف و باز کنه..... اما هیچی نمیگه و فقط داره با رفتاراتش نشون میده بی احساس نیسسست.... اما من کمی عجول تشریف دارم.... دوست دارم خیلی سری مشخص بشه چند چندیم... نمیدونم چی کار باید بکنم؟ یعنی میگین بشینم باهاش روک صحبت کنم؟؟؟؟؟؟؟
احساس میکنم یکم کم توجه شده نسبت بهم ...اما از طرفی ام رفتارهایی نشون میده وقتی پیششم..که یعنی احساس داره..... آخه مگه میشه کسی نسبت به کسی احساس داشته باشه اما نخواد بهش چیزی ؟؟؟؟؟؟؟؟ کمکم کنیدددد.....



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

5


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

5 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



33261
10408
100310

Guest

به نظر منم این رابطه آینده ی خوشی نمی تونه داشته باشه
0
امتیاز


33261
10408
100310

Guest

بهبهانی
زنی را می شناسم من که با شیطان نفس خود

هزاران بار جنگیده و چون فاتح شده آخر

به بدنامی بد کاران تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند زنی خاموش می ماند
0
امتیاز
guest : جالب بود - 3 بهمن ماه 1395


33261
10408
100310

Guest

اون پسر با تربیت سنتی و خجالت نمی تواند احساسش را بگوید.
علاقه ء او فقط نیاز جسمی است .
اگر به دنبال ازدواج و زندگی مشترک هستی .از این دوستت به نتیجه نمی رسی .اگر با هم بودن بدون برنامه ریزی برای ازدواج در ذهنت داری ، سعی کن یکجوری همین مطلب را به اطلاعش برسانی .
هم به نتیجه می رسی و تکلیفت روشن می شود .
0
امتیاز


33261
10408
100310

Guest

اون تو رو نمی خواد وگرنه بیشتر اون تقلا میکرد.. خودتو بی تفاوت نشون بده و صبر کن.. حتما خودشو نشون میده.. کلید فهم شما در این مسئله صبر و عدم اشتیاقت هست..
0
امتیاز


33261
10408
100310

Guest

باهاش تموم کن عزیزم
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان

25000 امتیاز هدیه بهترین جواب

30000 امتیاز هدیه بهترین جواب

27500 امتیاز هدیه بهترین جواب


22500 امتیاز هدیه بهترین جواب






به نام خداوند بیننده از انجا شروع کنم که بنده در سال اول دانشگاه به علت مشکلات عدیده که هر شخصی گرفتار ان نمیشود احساس تنهایی و رخوت میکردم انگار هیچکس در این دنیا مرا نمیفهمد و احساساتی از این دست که افراد زیادی با شدت خیلی کم و روزمره تا خیلی زیاد دچار ان میشوند .به فکر افتادم سر کار برم که دغدغه هایی که با فکر درست نمیشدند از یادم برود اما به هر دری زدم کار نبود که نبود .به فکر کارگری افتاده بودم که هیچ جا با شرایط دانشگاهم کنار نیامدند .به یکی سپرده بودم که بالاخره با معرفی او به یک مغازه انتشارات مشغول شدم .خیلی خوب بود و حالم خیلی بهتر شده بود که با همسایه که مغازه ای عطاری بود رفیق شدم .مشتریان زیادی داشت و این تعجب مرا برانگیخته بود که باعث شدم بفهمم انواع مخدرجات در این عطاری به فروش میرسد که به هوس افتادم امتحان کنم که خیلی خیلی حس خوبی گرفتم و خیلی دیر به دیر یکسال با کپسول و قرص های دراگون حال میکردم تا اینکه فهمیدم در خانه برادرم از این ها استفاده میکرده و در خانه است و این در خانه بودن همان و مستمر شدن همان .سال دوم دانشگاه بود که با دختری که پیشنهاد از طرف او صورت گرفت و من حس خیلی خوبی پیدا کردم . به نوعی دلبسته و وابسته اش شدم و دیری نپایید که با این حال خوب شروع به بهبود کردم و تا سه ماه هیچ چیز مصرف نمیکردم تا اینکه او بعد از یک سال حرف از جدایی زد و حس بد من بعد از ماه ها حال خوش شروع شد و مصرف عود کرد که با تفکر به این نتیجه رسیدم که اسیب به خود چیزی را درست نمیکند و به تدریج درمان من شروع شد و ادامه دارد.با این حال زندگی در این شرایط به شدت سخت شده و موج ناامیدی و افسردگی در جامعه امروز ما قبل از نیاز به روانشناس نیاز به افراد صالح برای حکومت و معیشت مردم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت عامل محیطی از عامل فیزیولوژیک خیلی قوی تر عمل میکند و این شرایط محیطی کشور ایران و ترانزیت مخدر که از پرسودترین تجارت های جهان است باعث شد افرادی فقط به علت بودن این مواد در کشور گرفتار شوند که عده ای از سران کشور سود های کلان عایدشان شود .وقتی این شرایط که روز به روز بدتر میشود مشاهده میشود و موجی از افسردگی و نا امیدی را در جامعه میبینی دیگر امیدی برای بهبود خود و دیگری نمیتوان یافت اگرچه این گرفتاری درمانش مخدر نیست اما دور بودن از جهانی که در این کشور برایمان ساخته شده ذره ای از درد های افراد میکاهد گرچه درمان اعتیاد بعد های دیگری میخواهد که درونی است اما ریشه ی بیرونی جامعه پررنگ تر عمل میکند . به امید بهبود سیاست های بیمار و انسان های بیمار گشته... الله اعلم













پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.