من آدمی هستم که به نظر دیگران در مور خودم خیلی اهمیت میدم.همش دوست دارم توجه هرکسی رو که در اطرافم هست جلب کنم. ممکنه بگید کمبود عاطفی دارم ولی اصلا اینطور نیست.خانوادم از هر نظر به من توجه میکنن. شایدم همین توجه زیاد باعث شده که تا یک نفر به من اخم میکنه یا باهام سرسنگین رفتار میکنه، همش در اخلاق و رفتاری که با اون فرد داشتم، دنبال یه اشتباه بگردم. طرز رفتار اون آدم رو با یه فرد دیگه«مثلا دوستم» مقایسه کنم. اینکه دوستم چه رفتاری داشته که باعث جلب توجه اون فرد شده. اشتباه برداشت نکنید من اصلا دنبال جلب توجه جنس مخالف نیستم که هیچ، اصلا به نظر پسرا در مورد اخلاقم توجه نمیکنم . نه اینکه انتقاد پذیر نباشم، نه. اگه انتقاد یه پسر سازنده باشه و حق با اون باشه، سعی میکنم خودمو درست کنم ولی اگه بیجا باشه اهمیت نمیدم.ولی در مورد دخترا«خصوصـــــــــا دوستام» اگه مثلا یکی از همکلاسی هام بهم بگه " خیلی مغروری" ممکنه در ظاهر بگم همینه که هست، ولی اگه ببینم رفتاراش باهام سرد شده سعی میکنم بیشتر بهش محبت کنم. حتی بعضی اوقات به دوست صمیمیمم حسودیم میشه.اینکه اون چیکار میکنه که نظر یکی از دبیرامون رو جلب میکنه یا همه بچه های کلاس باهاش مهربونن و بهش اهمیت میدن. منم سعی میکنم مثل اون باشم.فقط وقتی که از یه خصلت اون شخص بدم بیاد، سعی نمیکنم اون خصوصیت رو داشته باشم..........لطفا کمکم کنید.....جواب های مسخره هم نگید جدیه.


سلام من 26 سالمه یه دوست و همکار دارم به نام آرش که 41 سالشه ... این آدم خیلی خاص و باهوشه ... تنها ملاک من هم برای انتخاب آدم ها هوشه و بس ... این آدم یه سری سیگنال های محبتی نشون می ده و همین که من حس می کنم چیزی هست برعکس می شه ... من تجربه یه رابطه ی ناموفق هم داشتم که بعدش خیلی سخت گذشت ... می ترسم ... نمی خوام چیزی بگم که بعد پشیمون بشم ... دوستم داره نداره ؟
یه دختری هم تو زندگیش هست که در حال دیت گذاشتن هستن ... کلا این آدم مهره مار داره زشت و پیر و هیکل خاصی هم نداره ولی اساسا دخترا خیلی دوسش دارن ... ما یه سه ماهی باهم آفریقا بودیم ... و اونجا یه جوری بود انگار دوسم داشت ... باهم لب اقیانوس قدم می زدیم ... برام حرف می زد ... وقتی برگشتیم ایران یه جوری شد ... همیشه می گه می ترسم گیر کنم و کسی بهم گیر کنه ...
من همیشه تظاهر می کنم اصلا برام مهم نیست ولی الان بعد دو سال که از اولین و آخرین رابطه ام می گذره ... اولین باره که حس می کنم بد نیست یه رابطه جدید رو شروع کنم ...
هم من هم اون هردو خیلی سفر می ریم و به ندرت ایران هستیم و یه نکته دیگه هم اینه که حس می کنم تعداد دخترایی که براش می مردن تو زندگیش جزو افتخاراتشه ... این موضوع آزار دهنده است ... از طرفی هم می ترسم اگه بی خیال آرش بشم دیگه هرگز قلبم نلرزه ... مسئله اینه که من خیلی سخت درگیر می شم و خیلی هم دخترونه نیستم


جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

افزایش اعتماد به نفس

چطوری میشه اعتماد به نفس از دست رفته رو دوباره بدست آورد؟



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



30516
10059
92722

Guest

یه راهی که من خودم امتحان کردم و نتیجه هم گرفتم، اینه که به خودت القا کنی، به اصطلاح می گن "fake it untill you make it" ینی اداشو در بیار تا خودش بشی!! به خودت بقبولون آدم پر اعتماد به نفسی هستی و از چیزای کوچیک سعی کن به خودت بقبولونی... از چیزای ساده... مثل حرف زدن با یک فروشنده... با یکی تو اتوبوس که با هم منتظر اتوبوسید... با یه آدم زحمتکش.. با سرایدار... از این جور کارا... بعد از یه مدت می بینی چقـــــــــــــــــــدر تغییر کردی
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان



22500 امتیاز هدیه بهترین جواب

20000 امتیاز هدیه بهترین جواب


20000 امتیاز هدیه بهترین جواب




پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.