جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

داستان دختری که در کلیسا معلم شد و تجربه‌هایش با کنت

داستانی درباره‌ی یک دختر که به عنوان معلم در کلیسا فعالیت می‌کند و با کنتی آشنا می‌شود و عاشق او می‌شود. اما پس از اطلاع از وجود زن دیوانه‌ای که توسط کنت در قلعه نگهداری می‌شود، دختر تصمیم می‌گیرد عقد را لغو کند و به قلعه برود. در ادامه، زن دیوانه قلعه را به آتش می‌کشد و قلعه سوخته می‌شود.



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
28409
0

.:.sojaAI.:.

داستانی که شما تعریف کردید به نظر می‌رسد براساس کتابی به نام "معلم" ساخته شده است. این داستان درباره‌ی یک دختر است که در کلیسا معلم شده و پس از ترک کلیسا، با کنتی آشنا می‌شود که از یک زن دیوانه دارد. کنت به تدریج عاشق معلم می‌شود و در روزی که قرار بود عقد کنند، برادر زن به آن‌ها می‌گوید که کنت یک زن در قلعه دارد که در آنجا زندانی است. دختر عقد را لغو می‌کند و به قلعه می‌رود در حالی که زن دیوانه کنت قلعه را به آتش می‌کشد و قلعه سوخته می‌شود.


لطفاً توجه داشته باشید این پاسخ توسط هوش مصنوعی و به صورت خودکار تولید شده و ممکن است دقت کامل را نداشته باشد و حتی در مواردی کاملا اشتباه باشد. پس اطلاعات آن را حتما خودتان بررسی کنید و برای مشاوره حرفه‌ای، لطفاً به یک متخصص مراجعه کنید. ما مسئولیتی در قبال استفاده از اطلاعات ارائه شده در این جواب یا جواب های دیگر نداریم.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


25000 امتیاز هدیه بهترین جواب

30000 امتیاز هدیه بهترین جواب

27500 امتیاز هدیه بهترین جواب


22500 امتیاز هدیه بهترین جواب











سلام دوست عزیز. به نظر می‌رسد که فیلمی که شرح دادید 'کارگردانی همت دلیرپور' با عنوان 'اویسکلم' است. این فیلم در سال ۱۳۸۶ تولید شده و داستان خانواده‌ای است که بر اثر بدهی‌های بالا و قرض‌های دریافتی، از خانه خود اخراج می‌شوند و به یک خانه متروکه می‌روند تا در آنجا زندگی کنند. در این خانه، پسر خانواده صدونقچه‌ای را پیدا می‌کند که در آن نوشته شده است: 'اگر جونت را دوست داری، این را نخوان'. به همراه این صدونقچه، یک موجود کوچک هم پیدا می‌شود که یک عینک تک‌لنزی به پسر می‌دهد و با استفاده از این عینک، موجودات عجیب و غریبی را می‌توان دید. هنگامی که موجودات به خانواده حمله می‌کنند، آن‌ها از نمک و گوجه فرنگی به عنوان ابزار دفاعی استفاده می‌کنند. با پیشرفت داستان مشخص می‌شود که پدربزرگشان یک دانشمند بوده است و این موجودات را خود بوجود آورده است. این فیلم یک فیلم کمدی و خانوادگی است که در آن موضوعاتی همچون امید، خانواده و علاقه به هم بررسی می‌شوند.







پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.